بیوگرافی هنرمندان

مولوی؛ پیام‌ آور عشق و عرفان در جهان

مولانا شاعر بزرگ ایرانی

مولوی

جلال‌الدین محمد بلخی (۶ ربیع‌الاول ۶۰۴ ه‍.ق / ۱۲۰۷ میلادی – ۵ جمادی‌الثانی ۶۷۲ ه‍.ق / ۱۲۷۳ میلادی)، مشهور به مولوی، مولانا و رومی، شاعر برجستهٔ فارسی‌زبان، فقیه حنفی، متکلم ماتریدی و عارف صوفی قرن سیزدهم میلادی بود. او در روزگار حکومت خوارزمشاهیان به دنیا آمد و زندگی‌اش در فرهنگ‌ها و سرزمین‌های مختلف اثرگذار شد.

القاب و نام‌ها

نام کامل او «محمد بن محمد بن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بود و در دوران زندگی با القابی مانند «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» شناخته می‌شد. در سده‌های پسین نیز القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای او رایج شد. در برخی از اشعارش، تخلص او «خاموش»، «خَموش» یا «خامُش» ذکر شده است.

گستره نفوذ

نفوذ مولوی فراتر از مرزها و قومیت‌هاست و ایرانیان، افغان‌ها، تاجیک‌ها، ترک‌ها، یونانی‌ها و جوامع مسلمان آسیای میانه و جنوب شرق آسیا طی هفت قرن گذشته از اندیشه و شعر او تأثیر گرفته‌اند. آثار او به بسیاری از زبان‌های جهان ترجمه شده و با نام «رومی» در غرب به‌عنوان یکی از محبوب‌ترین و پرفروش‌ترین شاعران در آمریکا شناخته می‌شود.

زندگینامه حافظ

زبان‌های اشعار مولوی

بیشتر سروده‌های مولوی به زبان فارسی است، اما او در کنار فارسی، از زبان‌های دیگری نیز بهره برده است:

  • استفاده محدود از زبان‌های ترکی، عربی و یونانی
  • وجود تعداد اندکی ابیات مُلَمَّع
  • نگارش چند سطر نثر ترکی و تعداد زیادی متن عربی در آثار منثور

جدول زیر بخش کوچکی از تنوع زبانی در آثار مولوی را نشان می‌دهد:

زبان و تعداد تقریبی آثار منتسب
زبان تعداد تقریبی آثار منتسب
فارسی بیش از ۶۱٬۰۰۰ بیت
ترکی حدود ۱۲ بیت + چند نثر کوتاه
یونانی حدود ۲۳ بیت و چند ترکیب ملَمّع
عربی بیش از ۱٬۰۰۰ بیت و نثرهای متعدد

آثار و جایگاه ادبی

مثنوی معنوی که در قونیه نوشته شد، یکی از مهم‌ترین و ارزشمندترین آثار شعر فارسی به‌شمار می‌آید. نوشته‌ها و سروده‌های مولوی در سراسر ایران بزرگ خوانده می‌شود و ترجمه آثارش در ترکیه، جمهوری آذربایجان، ایالات متحده و جنوب آسیا، مخاطبان فراوان دارد.

زندگی

آغاز زندگی

جلال‌الدین محمد بلخی در ۶ ربیع‌الاول سال ۶۰۴ هجری قمری، برابر با ۱۵ مهر ۵۸۶ هجری خورشیدی (۱۲۰۷ میلادی)، در شهر بلخ یا وخُش به دنیا آمد. پدرش، مولانا محمد بن حسین خطیبی مشهور به بهاءالدین ولد و سلطان‌العلما، از عارفان برجسته صوفیه بود و خرقه‌اش به احمد غزالی می‌رسید. او در سلوک باطنی شهرت داشت و از مجادلات لفظی دوری می‌کرد؛ همین امر سبب شد فخرالدین رازی و دیگر متکلمان مخالفش شوند و سلطان خوارزمشاه را علیه او تحریک کنند.

بهاءالدین ولد در سال ۶۱۰ قمری، هم‌زمان با یورش مغول، از بلخ کوچ کرد و سوگند خورد تا زمانی که محمد خوارزمشاه بر تخت است به شهر خود بازنگردد. روایت‌هایی درباره دیدار او با عطار نیشابوری ذکر شده، اما فرانکلین لوئیس این داستان را جعلی می‌داند. او برای انجام حج ابتدا به بغداد و سپس مکه رفت و پس از آن راهی شام شد. در ادامه، با دعوت علاءالدین کیقباد سلجوقی به قونیه رفت و تا پایان عمر همان‌جا ماندگار شد.

مولوی

مولانا در نوزده‌سالگی با گوهرخاتون ازدواج کرد. سلطان‌العلما در سال ۶۲۸ قمری درگذشت و در قونیه دفن شد. در آن زمان، مولانا ۲۳ سال داشت و مریدانش از او خواستند جای پدر را بگیرد.

گفتار نقل‌شده از مریدان

همه کردند رو به فرزندش
که تویی در جمال مانندش
شاه ما زین سپس تو خواهی بود
از تو خواهیم جمله مایه و سود

سید برهان‌الدین محقق ترمذی

برهان‌الدین، مرید وفادار پدر مولانا، نخستین کسی بود که او را به مسیر طریقت راه داد. هنگامی که برای دیدار استادش به قونیه رفت، دریافت که سلطان‌العلما درگذشته است. برهان‌الدین به مولانا گفت که «معارفی که از پدرت به من رسیده، نزد من است؛ آن‌ها را از من بیاموز تا وارث راستین او شوی.» مولانا نه سال با او همنشین بود و با ریاضت به سلوک پرداخت تا اینکه برهان‌الدین از دنیا رفت.

بود در خدمتش به هم نه سال
تا که شد مثل او به قال و به حال

مؤمنه خاتون

مؤمنه خاتون، همسر بهاءالدین ولد و مادر مولانا، در سال‌های میان ۶۱۹ تا ۶۲۶ قمری (۱۲۲۲–۱۲۲۹ میلادی) درگذشت. مزار او در لارنده/قرامان کشف شده و در همان منطقه مسجد کوچکی به افتخار او ساخته شده است.

سفر به آناتولی

در سال‌های پس از ۶۱۷ قمری، بهاءالدین ولد و خانواده‌اش—ازجمله مولانا—به آناتولی مرکزی (روم) رسیدند. لقب «رومی» مولانا نیز از همین مهاجرت سرچشمه می‌گیرد. آن‌ها مدتی در لارنده اقامت کردند و سپس با دعوت علاءالدین کیقباد به قونیه رفتند و در سال‌های ۶۲۶ یا ۶۲۷ قمری در آنجا ساکن شدند.

نکات مهم درباره خانواده مولانا

لیست زیر خلاصه‌ای از نکات تاریخی این دوره را نشان می‌دهد:

  • مولانا و برادرش علاءالدین از دختر قاضی مشرف شیرخوارگی خورده بودند.
  • گفته می‌شود بهاءولد همسران دیگری نیز داشته و از آن‌ها صاحب فرزند شده است.
  • برخی ادعاها درباره نسب پدری مولانا و پیوند با خلفای نخستین مطرح شده، اما اغلب آن‌ها قابل اثبات نیست و احتمال جعل در آن‌ها وجود دارد.

در جدول زیر، مهم‌ترین نکات مربوط به پیشینه و ادعاهای نسبی خانواده بهاءالدین ولد آورده شده است:

موضوع و توضیح
موضوع توضیح
نسب‌های ادعایی نسب صدیقی، ابوبکری و نیز نسبت علوی به‌صورت ادعایی مطرح شده‌اند.
احتمال خویشاوندی با خوارزمشاهیان روایت ضعیف و فاقد سند معتبر گزارش شده است؛ قابل‌اتکاء نیست.
نسب مادری احتمالاً از خانواده‌ای با نام «ابوبکر» بوده که بعدها باعث خلط تاریخی در روایت‌ها شده است.
جایگاه خانوادگی منابع خاندان بهاءولد را «بزرگ و صاحب‌تبار» معرفی کرده‌اند.

شمس تبریزی

مولانا، شاعر بزرگ پارسی‌گو، در ۳۷سالگی عارفی شناخته‌شده و عالمی صاحب‌نام بود و مریدان بسیاری از او بهره می‌بردند. اما در ۲۶ جمادی‌الثانی ۶۴۲ قمری، برابر با ۱۶ آذر ۶۲۳ خورشیدی (۱۲۴۴ میلادی)، شمس‌الدین محمد بن ملک‌داد تبریزی نزد مولانا آمد؛ دیداری که تمام زندگی مولانا را دگرگون کرد و دوره‌ای تازه و پرشور در اندیشه و شعر او آفرید. مولانا در توصیف این تغییر می‌گوید:

مولانا

زاهد بودم ترانه‌گویم کردی
سر حلقهٔ بزم و باده‌جویم کردی
سجاده‌نشینِ با وقاری بودم
بازیچهٔ کودکان کویم کردی

داستان دیدار مولانا و شمس

روزی مولوی هنگام بازگشت از بازار با مردی ناشناس روبه‌رو شد که بی‌پروا از او پرسید:
«صراف عالم معنا! محمد برتر است یا بایزید بسطامی؟»
مولانا پاسخ داد: «محمد(ص) سرحلقهٔ انبیاست؛ بایزید را با او چه نسبت؟»

مرد دوباره پرسید:
«پس چگونه یکی می‌گوید سبحانک ما عرفناک و دیگری سبحانی ما اعظم شانی؟»

مولانا درماند و پاسخی نداشت. آن مرد—که شمس بود—گفت:
«اختلاف در ظرفیت است؛ محمد(ص) جامی بی‌پایان بود و هرچه می‌نوشید، باز تشنهٔ معرفت می‌ماند. اما بایزید با جامی سرشار شد و بانگ زد: سبحانی ما اعظم شانی!»

پس از این گفت‌وگو، ناآشنایی به آشنایی بدل شد. شمس به او نگاهی کرد که گویی می‌گفت: «از راهی دور به جست‌وجویت آمده‌ام.»
و مولانا نیز در نگاهش پاسخ داد: «مرا ترک مکن، و این بارِ سنگین علم رسمی را از دوشم بردار

نقش شمس در دگرگونی مولانا

شمس در سال ۶۴۲ قمری به مولانا پیوست و چنان بر او تأثیر گذاشت که مولانا واعظی مشهور را رها کرد و به شعر، موسیقی، سماع و شور عرفانی روی آورد. از آن زمان طبع شعری‌اش شکوفا شد و اشعاری آفرید که از تأثیرگذارترین آثار عرفانی جهان‌اند. هیچ‌کس دقیق نمی‌داند شمس چه گفت یا چه آموخت، اما روشن است که او عالمی ژرف‌نگر و مردی جهان‌دیده بود و برخی تصورهای نادرست درباره بی‌دانشی او صحیح نیست؛ نوشته‌هایش بهترین شاهد بر احاطه او بر ادب، لغت، تفسیر قرآن و عرفان‌اند.

 جلوه‌های تأثیر شمس بر مولانا

  • رها کردن وعظ و تدریس
  • روی آوردن به شعر و سماع
  • شکوفایی طبع شاعرانه
  • آغاز دوره‌ای نو در عرفان مولوی

مشخصات زمانی و تاریخی دیدار شمس و مولانا

اطلاعات دیدار مولانا و شمس
موضوع توضیح
تاریخ دیدار ۲۶ جمادی‌الثانی ۶۴۲ قمری / ۱۶ آذر ۶۲۳ خورشیدی / ۱۲۴۴ میلادی
محل دیده‌شدن شمس قونیه
سن مولانا هنگام دیدار حدود ۳۷ سال
نتیجه دیدار تحول فکری، عرفانی و شعری مولانا

غیبت موقت شمس تبریزی

مریدان مشاهده می‌کردند که مولانا دل‌باختهٔ درویشی ژنده‌پوش و گمنام شده و دیگر توجه سابق را به آنان ندارد. همین موضوع باعث فتنه‌جویی شد و آنان در حق شمس تبریزی ناسزا می‌گفتند و او را تحقیر می‌کردند. شمس که از رفتار و گفتار مریدان به ستوه آمده بود، سرانجام در روز پنجشنبه ۲۱ شوال ۶۴۳ قمری (۱۲۴۶ میلادی) و زمانی که مولانا ۳۹ سال داشت، قونیه را ترک کرد و راهی دمشق شد.

غیبت شمس تبریزی مولانا را سخت آشفته و پریشان کرد. وقتی مریدان دیدند که رفتن شمس نیز دل مولانا را از آنان برنمی‌گرداند، پشیمان شدند و با التماس و ندامت از او پوزش خواستند:

پیش شیخ آمدند لابه‌کنان
که ببخشا مکن دگر هجران
توبهٔ ما بکن ز لطف قبول
گرچه کردیم جرم‌ها ز فضول

مولانا فرزند خود سلطان ولد را همراه گروهی به دمشق فرستاد تا شمس را بازگردانند. شمس تبریزی پذیرفت و بازگشت. سلطان ولد از شکرانه این نعمت، یک ماه تمام پیاده در رکاب شمس راه پیمود تا سرانجام همگی به قونیه رسیدند و مولانا از اندوه و تلخی غیبت او رها شد.

 رویدادهای مهم این دوره

  • تحقیر و ناسزاگویی مریدان نسبت به شمس
  • کوچ شمس تبریزی به دمشق
  • پریشانی و بی‌قراری مولانا
  • پشیمانی مریدان و عذرخواهی از مولانا
  • بازگشت شمس با تلاش سلطان ولد

 زمان‌بندی غیبت و بازگشت شمس تبریزی

رویدادهای مربوط به غیبت نخست شمس
رویداد تاریخ توضیح
خروج شمس از قونیه ۲۱ شوال ۶۴۳ قمری / ۱۲۴۶ م ترک شهر به‌دلیل آزار مریدان
سن مولانا ۳۹ سال زمان غیبت نخست شمس
اعزام سلطان‌ولد پس از غیبت شمس سفر به دمشق برای بازگرداندن او
بازگشت شمس اندکی پس از سفر سلطان‌ولد پایان پریشانی مولانا

غیبت دائم شمس تبریزی

پس از مدتی دوباره حسادت مریدان شعله‌ور شد و آزار شمس تبریزی را از سر گرفتند. شمس که از رفتار آنان رنجیده بود، نزد سلطان‌ولد شکایت برد و از تصمیم خود برای ترک قونیه سخن گفت:

خواهم این بار آنچنان رفتن
که نداند کسی کجایم من
همه گردند در طلب عاجز
ندهد کس نشان ز من هرگز
چون بمانم دراز، گویند این
که ورا دشمنی بکشت یقین

شمس تبریزی سرانجام بدون اطلاع از قونیه رفت و ناپدید شد. تاریخ دقیق سفر و چگونگی این رفتن به‌طور قطعی مشخص نیست.

عوامل نارضایتی شمس تبریزی

ادامه‌دار شدن حسادت مریدان

بی‌احترامی و رفتارهای رنج‌آور

دلسردی از محیط اطراف مولانا

جدول خلاصه وضعیت شمس تبریزی در غیبت دائم

علل و نتایج ترک قونیه توسط شمس
موضوع توضیح
دلیل ترک قونیه آزار و حسادت دوبارهٔ مریدان
شخص مورد اعتماد برای شکایت سلطان ولد
نتیجه خروج بی‌خبر و ناپدید شدن شمس
وضعیت اطلاعات تاریخی تاریخ دقیق سفر نامشخص

شیدایی مولانا

در دوران غیبت شمس تبریزی، مولانا دچار بی‌قراری و ناآرامی شد و روز و شب در سماع و رقص عرفانی بود؛ حال آشفتهٔ او در شهر بر سر زبان‌ها افتاد:

روز و شب در سماع رقصان شد
بر زمین همچو چرخ گردان شد

سفرهای جست‌وجو

مولانا به شام و دمشق رفت، اما شمس را نیافت و به قونیه بازگشت. هرچند او شمس را پیدا نکرد، اما حقیقت او را در درون خود یافت و دریافت که آنچه شمس جستجو می‌کند، در خودش حاضر و متحقق است.

سماع و رقص مولانا

پس از بازگشت به قونیه، مولانا دوباره سماع و رقص را آغاز کرد و پیر و جوان، خاص و عام، مانند ذره‌ای در آفتاب پرانوار، در حضورش چرخ می‌زدند. مولانا سماع را وسیله‌ای برای تمرین رهایی روح می‌دانست؛ چیزی که به انسان کمک می‌کرد تا از قید و بندهای عالم حس و ماده رها شود و گام‌به‌گام تا بام عالم قدس صعود کند.

 پیامدهای دوری شمس بر مولانا

  • افزایش شور و شیدایی عرفانی
  • رقص و سماع به عنوان ابزار رهایی روح
  • سفر به دمشق برای جست‌وجوی شمس
  • بازگشت به قونیه و تمرکز بر تمرینات عرفانی

 مراحل تجربه شیدایی مولانا

مراحل غیبت و بازگشت شمس
مرحله رخداد
غیبت شمس مولانا ناآرام شد و روز و شب در سماع بود
سفر به دمشق تلاش برای یافتن شمس، بدون موفقیت
بازگشت به قونیه کشف حقیقت شمس در درون خود
استمرار سماع تمرین رهایی روح و الهام‌بخشی به دیگران

مولانا رومی و صلاح‌الدین زرکوب

مولانا همانند دیگر عارفان و صوفیان بر این باور بود که جهان هرگز از مظاهر حق خالی نمی‌شود و حق در همهٔ مظاهر ظاهر است. او می‌خواست دریابد که این «آفتاب جهان‌تاب» از کدامین کرانه سر برمی‌آورد و از وجود چه کسی نمایان می‌شود.

روزی مولانا از کنار زرکوبان گذشت. از آواز ضرب زرکوبان به چرخ درآمد و شیخ صلاح‌الدین زرکوب از دکان بیرون آمد و سر بر قدم مولانا نهاد. او از وقت نماز پیشین تا نماز دیگر، با مولانا در سماع و رقص عرفانی بود. بدین ترتیب، مولانا شیفتهٔ صلاح‌الدین شد و این شیخ، جای خالی شمس تبریزی را تا حدودی پر کرد.

صلاح‌الدین مردی عامی و درس‌نخوانده از مردم قونیه بود و پیشهٔ زرکوبی داشت. مولانا او را جانشین معنوی خود کرد و حتی سلطان ولد با همهٔ دانشش از او پیروی می‌کرد. اگرچه سلطان ولد خود را در علوم و معارف برتر از زرکوب می‌دانست، اما دریافت که دانش ظاهری چارهٔ مشکلات روحی و معنوی نیست و با این باور، مرید زرکوب شد.

صلاح‌الدین زرکوب نیز همانند شمس تبریزی مورد حسادت مریدان قرار گرفت. مولانا تا ده سال با او انس داشت تا اینکه زرکوب بیمار شد و در قونیه درگذشت و به خاک سپرده شد.

نقش و ویژگی‌های صلاح‌الدین زرکوب

  • پر کردن جای خالی شمس تبریزی در زندگی مولانا
  • فردی عامی و درس‌نخوانده، پیشه زرکوبی داشت
  • همراهی طولانی (۱۰ سال) با مولانا در سماع و عرفان
  • مورد حسادت مریدان مولانا
  • جانشین معنوی مولانا و مورد پیروی سلطان ولد

خلاصه رابطه مولانا با زرکوب

اطلاعات دربارهٔ صلاح‌الدین زرکوب
موضوع توضیح
نام کامل صلاح‌الدین زرکوب
نقش جانشین معنوی مولانا
مدت همراهی ۱۰ سال
ویژگی‌ها مرد عامی، درس‌نخوانده، زرکوب
سرنوشت بیمار شد و در قونیه دفن شد
تأثیر بر مولانا پر کردن جای خالی شمس، استمرار سماع و رشد عرفانی

مولانا و حسام‌الدین چلبی

حسام‌الدین چلبی از عارفان بزرگ و مریدان مولانا بود. او در سال ۶۲۲ ه‍.ق (۱۲۲۵ میلادی) در قونیه زاده شد. خانوادهٔ او اصالتاً اهل ارومیه بودند و به قونیه مهاجرت کرده بودند. به همین سبب، مولانا او را در مقدمهٔ مثنوی «اورموی» خوانده است. لقب دیگر حسام‌الدین، «ابن اخی ترک» بود.

مولانا با حسام‌الدین نیز ده سال همنشین بود. به سفارش او، مولانا مثنوی معنوی را به رشتهٔ نگارش درآورد و گهگاه نام حسام‌الدین در مثنوی ذکر شده است. از این رو، در ابتدای امر، نام حسامی‌نامه برای مثنوی معنوی برگزیده شد.

مولانا

 نقش حسام‌الدین در زندگی مولانا

  • همراهی ده‌ساله با مولانا در سلوک عرفانی
  • الهام‌بخش نگارش مثنوی معنوی
  • ذکر نامش در اشعار و ابتدای مثنوی

 مشخصات حسام‌الدین چلبی

اطلاعات تولد و نقش در زندگی مولانا
موضوع توضیح
سال تولد ۶۲۲ ه‍.ق / ۱۲۲۵ م
محل تولد قونیه
خانواده اهل ارومیه، مهاجرت به قونیه
لقب‌ها اورموی، ابن اخی ترک
نقش در زندگی مولانا مرید و همراه ده‌ساله، الهام‌بخش مثنوی

آثار منظوم

مثنوی معنوی

مثنوی معنوی مهم‌ترین اثر مولاناست. این دیوان دارای شش جلد و بیست و هفت هزار بیت است و بسیاری آن را یکی از بزرگ‌ترین آثار شعر عرفانی می‌دانند.

شیخ بهایی در ستایش مثنوی می‌گوید:

من نمی‌گویم که آن عالیجناب هست پیغمبر
ولی دارد کتاب مثنوی معنوی مولوی
هست قرآنی به لفظ پهلوی

مولانا کتاب مثنوی را با بیت آغاز می‌کند:

«بشنو این نی چون شکایت می‌کند / از جدایی‌ها حکایت می‌کند»

در مقدمهٔ عربی مثنوی، که نوشتهٔ خود مولاناست، این کتاب به تأکید «اصول دین» نامیده شده است:

«هذا کتابً المثنوي، وهّو اصولُ اصولِ اصولِ الدين»

اهمیت و پیام مثنوی

مثنوی معنوی حاصل پربارترین دوران عمر مولاناست، زیرا او بیش از ۵۰ سال داشت که نظم آن را آغاز کرد. اهمیت این اثر نه صرفاً به دلیل کهن بودنش، بلکه به این دلیل است که پیام رهایی و وارستگی برای بشر امروز دارد.

مولانا خود می‌گوید:

«مثنوی را جهت آن نگفتم که آن را حمایل کنند، بل تا زیر پا نهند و بالای آسمان روند که مثنوی معراج حقایق است نه آنکه نردبان را بر دوش بگیرند و شهر به شهر بگردند.»

به این ترتیب، عرفان مولانا صرفاً عرفان نظری نیست، بلکه عرفان عملی و تغییر نیز هست.

نی نامه: آغاز مثنوی

اگر بخواهیم مجموعهٔ عظیم بیست و شش هزار بیتی مثنوی را کوتاه کنیم، به هجده بیت آغازین آن می‌رسیم که به «نی نامه» شهرت دارد.

این «نی» همان مولاناست که خود را اسیر جهان مادّی می‌بیند و شکایت می‌کند که چرا روح آزاد او از نیستان عالم معنا بریده شده است.

در مثنوی و دیوان شمس، انسان آگاه بارها به نی و چنگ تشبیه شده است:

ما چو چنگیم و تو زخمه می‌زنی…
ما چو ناییم و نوا در ما زتوست…

ویژگی‌های نی نامه

  • سرآغاز دفتر اول مثنوی
  • بیان جدایی روح از عالم معنا
  • الهام‌بخش برای درک حقایق عرفانی
  • تشبیه انسان آگاه به نی و چنگ

 مشخصات مثنوی معنوی

ویژگی‌های اثر مثنوی معنوی
ویژگی توضیح
نام اثر مثنوی معنوی
تعداد جلد ۶ جلد
تعداد ابیات ۲۷٬۰۰۰ بیت
زبان فارسی (با اندک استفاده از ترکی، عربی و یونانی)
اهمیت بزرگ‌ترین اثر شعر عرفانی و جامع عرفان نظری و عملی
آغاز اثر نی نامه (۱۸ بیت آغازین)

دیوان شمس تبریزی

دیوان شمس تبریزی (یا دیوان کبیر) شامل غزلیات و اشعار پرشور عرفانی مولاناست و محبوبیت فراوانی در میان علاقه‌مندان شعر فارسی یافته است. بیشتر این غزلیات به فارسی سروده شده‌اند و درصد اندکی به عربی، ترکی و یونانی هستند.

در مجموع، آثار مولانا شامل:

  • ۶۱٬۰۰۰ بیت به فارسی
  • حدود ۱٬۰۰۰ بیت به عربی
  • کمتر از ۵۰ بیت ترکی و یونانی (بسیاری به صورت ملمع فارسی-ترکی یا فارسی-یونانی)

رباعیات مولانا

رباعیات بخشی از دیوان شمس تبریزی هستند. این مجموعه در مطبعهٔ اختر استانبول در سال ۱۳۱۲ ه‍.ق (۱۸۹۴ م) به چاپ رسیده و شامل ۱٬۶۵۹ رباعی یا ۳٬۳۱۸ بیت است.

برخی از رباعیات به وضوح به مولانا نسبت داده می‌شوند.

دربارهٔ برخی دیگر، انتساب به مولانا محل تردید است.

نمونه‌ای از رباعیات مولانا:

عشق از ازل است و تا ابد خواهد بود
جوینده عشق بی‌عدد خواهد بود
فردا که قیامت آشکارا گردد
هرکس که نه عاشق است رد خواهد بود

ویژگی‌های دیوان شمس تبریزی

شامل غزلیات پرشور عرفانی و رباعیات

بیشتر به زبان فارسی سروده شده

درصد اندکی از اشعار به عربی، ترکی و یونانی

چاپ اولیه رباعیات در سال ۱۳۱۲ ه‍.ق (۱۸۹۴ م)

برخی اشعار مورد تأیید و برخی محل تردید هستند

 مشخصات دیوان شمس تبریزی

ویژگی‌های اثر دیوان شمس تبریزی
ویژگی توضیح
نام اثر دیوان شمس تبریزی (دیوان کبیر)
بخش‌ها غزلیات و رباعیات
تعداد بیت‌ها بیش از ۶۱٬۰۰۰ بیت فارسی، حدود ۱٬۰۰۰ بیت عربی، کمتر از ۵۰ بیت ترکی و یونانی
چاپ رباعیات مطبعهٔ اختر استانبول، ۱۳۱۲ ه‍.ق / ۱۸۹۴ م
اهمیت پرشورترین آثار عرفانی مولانا، تأثیرگذار بر ادبیات فارسی و عرفان عملی

آثار منثور

فیه ما فیه

فیه ما فیه یکی از مهم‌ترین آثار منثور مولاناست. این کتاب شامل تقریرات هفتاد و یک گانه مولاناست که در طول سی سال در مجالس او فراهم آمده‌اند.

این سخنان توسط سلطان ولد (پسر مولانا) یا یکی از مریدانش یادداشت و گردآوری شده‌اند.

نثر کتاب ساده، روان و محاوره‌ای است و مطالب عرفانی، دینی و اخلاقی را بیان می‌کند.

اصطلاحات پیچیده در آن به ندرت دیده می‌شود.

ترجمه‌های انگلیسی

نخستین ترجمه: توسط آرتور آربری با عنوان «Discourses of Rumi» در سال ۱۹۷۲ منتشر شد.

ترجمه دوم: توسط ویلر تگستون با عنوان «Mystical Teachings: Discourses of Jalaluddin Rumi» در سال ۱۹۹۴ چاپ گردید.

ویژگی‌های فیه ما فیه

  • شامل تقریرات هفتاد و یک گانه مولانا
  • گردآوری شده توسط پسر یا مریدان مولانا
  • سبک ساده، روان و محاوره‌ای
  • محتوای عرفانی، دینی و اخلاقی
  • ترجمه‌های معتبر به انگلیسی

 مشخصات فیه ما فیه

ویژگی‌های اثر منثور مولانا
ویژگی توضیح
نوع اثر منثور
نویسنده جلال‌الدین محمد بلخی (مولانا)
گردآورنده سلطان ولد یا یکی از مریدان
تعداد تقریرات ۷۱ گانه
سبک نوشتار ساده، روان، محاوره‌ای
محتوا عرفان، دین، اخلاق
ترجمه انگلیسی ۱۹۷۲ آرتور آربری / ۱۹۹۴ ویلر تگستون

مجالس سبعه

مجالس سبعه مجموعه‌ای از مواعظ و خطبه‌های مولاناست که به وجه اندرز و تذکیر بر سر منبر ایراد شده‌اند. نسخهٔ خطی این کتاب در کتابخانهٔ سلیم آقا در اسگدار محفوظ است و تاریخ کتابت آن ۷۸۸ ه‍.ق (۱۳۸۶ م) می‌باشد.

در این خطبه‌ها، مولانا آیات قرآن و احادیث را تفسیر می‌کند و از اشعار سنائی، عطار و دیگر شاعران، از جمله آثار خود، بهره می‌برد. به گفتهٔ افلاکی، پس از غیبت شمس تبریزی، مولانا به درخواست بزرگان، به ویژه صلاح‌الدین زرکوب، این خطبه‌ها را ایراد می‌کرد.

نثر مجالس سبعه به فارسی ساده و روان است، اما نقل قول‌های عربی و ارجاعات به تاریخ و احادیث نشان‌دهنده تبحر مولانا در علوم اسلامی و قدرت بیان عرفانی اوست. این آثار نمایانگر ترکیب عرفان عملی و دانش دینی مولانا در قالب سخنرانی بر منبر هستند.

 مشخصات مجالس سبعه

ویژگی‌های اثر مجالس سبعه
ویژگی توضیح
نام اثر مجالس سبعه
نوع اثر منثور (مواعظ و خطبه‌ها)
زبان فارسی ساده با نقل قول‌های عربی
نسخه خطی کتابخانهٔ سلیم آقا در اسگدار
تاریخ کتابت ۷۸۸ ه‍.ق (۱۳۸۶ م)
محتوا تفسیر قرآن و احادیث، اشعار شاعران، مواعظ عرفانی و اخلاقی
زمان ایراد پس از غیبت شمس تبریزی، به درخواست بزرگان به ویژه صلاح‌الدین زرکوب

مکتوبات

مکتوبات مجموعه‌ای از نامه‌های صد و پنجاه‌گانه مولانا به معاصران خود است. دو نسخه از این نامه‌ها در کتابخانهٔ دارالفنون استانبول موجود است.

این نامه‌ها به زبان فارسی نگارش یافته و مخاطبان آن‌ها شامل شاگردان، اعضای خانواده، دولتمردان و افراد صاحب نفوذ هستند. نامه‌های مولانا نشان می‌دهد که او جامعه‌ای از شاگردان را گرد خود جمع کرده و مدیریت می‌کرد.

در مقایسه با دو اثر منثور پیشین، یعنی فیه ما فیه و مجالس سبعه، نامه‌های مکتوبات به صورت آگاهانه و پیچیده نوشته شده‌اند و مطابق با سبک مکاتبه با نجیبان، دولتمردان و پادشاهان است. این سبک، هم نشان‌دهنده ظرافت و دقت مولانا در بیان افکارش است و هم سطح بالای دانش و تجربه اجتماعی او را آشکار می‌کند.

 مشخصات مکتوبات

ویژگی‌های اثر مکتوبات
ویژگی توضیح
نام اثر مکتوبات
نوع اثر منثور (نامه‌ها)
تعداد نامه‌ها ۱۵۰ نامه
زبان فارسی
نسخه خطی دارالفنون، استانبول
مخاطبان شاگردان، خانواده، دولتمردان و افراد صاحب نفوذ
سبک نگارش پیچیده و رسمی، مطابق مکاتبه با نجیبان و پادشاهان
اهمیت نمایانگر مدیریت جامعه شاگردان، ظرافت در بیان و دانش اجتماعی مولانا

مولوی و عارفان پیشین

بجز پدر مولانا و شمس تبریزی، او به عارفان پیشین نیز اشاره می‌کند و از آنان الهام می‌گیرد:

نقل قول تفسیر
هفت شهر عشق را عطار گشت / ما هنوز اندر خم یک کوچه‌ایم اشاره به بزرگی عارفان پیشین و مسیر طولانی طلب عرفان
عطار روح بود و سنائی دو چشم او / ما از پی سنائی و عطار می‌رویم پیروی از راه عارفان بزرگ و تلاش برای دستیابی به حقیقت
اندیشه مولوی

مولوی منتقد نظریه حد وسط در اخلاق است، که یکی از نظریات رایج میان دانشمندان اسلامی بود. او معتقد است که در بسیاری از مسائل، ابتدا و انتها مشخص نیست و بسیاری از اصول اخلاقی نسبت به افراد متفاوت است:

بیت‌ها و معنای آن‌ها
بیت معنا
اول و آخر بباید تا در آن / در تصور گنجد اوسط یا میان مشخص نبودن ابتدای و انتهای موضوع برای تعیین حد وسط
بی‌نهایت، چون ندارد دو طرف / کی بُوَد او را میانه منصرَف؟! بیان محدودیت نظریه حد وسط در موارد بی‌نهایت
گفت راه اوسط ار چه حکمت است / لیک اوسط نیز هم با نسبت است حتی حد وسط هم نسبت به شرایط متغیر است

دفتر سوم مثنوی

مولوی نزاع بین جبریون و اختیاریون را ناشی از حکم الهی می‌داند و خود را متعلق به هیچ‌کدام نمی‌شمارد:

بیت‌ها و معنای آن‌ها
بیت معنا
هست سنی را یکی تسبیح خاص / هست جبری را ضد آن در مناص هر گروه اعمال خود را در چارچوب اعتقادش انجام می‌دهد
سنی از تسبیح جبری بی‌خبر / جبری از تسبیح سنی بی‌اثر هر گروه از مسیر دیگران بی‌اطلاع است و تاثیری ندارد
این همی‌گوید که آن ضالست و گم / بی‌خبر از حال او وز امر قم هر گروه دیگری را خطاکار می‌بیند
گوهر هر یک هویدا می‌کند / جنس از ناجنس پیدا می‌کند اعمال هر کس حقیقت درونی او را آشکار می‌سازد
قهر را از لطف داند هر کسی / خواه دانا خواه نادان یا خسی برداشت هر کس از قهر و لطف متفاوت است
لیک لطفی قهر در پنهان شده / یا که قهری در دل لطف آمده خداوند لطافت و قهر را در کنار هم پنهان کرده است
کم کسی داند مگر ربانیی / کش بود در دل محک جانیی تنها عارفان ربانی حقیقت را درمی‌یابند

مولویه

جایگاه مولانا در ترکیه فراتر از یک شاعر است و او به عنوان قدیس و مقرب شناخته می‌شود. طریقت مولویه در ترکیه پیروان بسیاری دارد، هرچند این طریقت به‌طور سنتی شهری، نخبه‌گرا و اشرافی به شمار می‌آید. سایر طریقت‌ها نیز برای مولوی احترام قائل‌اند؛ به‌طور مثال جامی، شاعر پیرو طریقت نقشبندی، گفته است که مولوی با اینکه پیامبر نیست، اما صاحب کتاب است.

مراسم پیروان مولویه هر جمعه در مولوی‌خانه برگزار می‌شود و شامل سماع، رقص و خواندن اشعار مولانا است. پیروان مولویه به دو دسته تقسیم می‌شوند:

دسته‌های مولویه و ویژگی‌های آن‌ها
دسته بنیان‌گذار ویژگی‌ها
ولدیه سلطان ولد گرایش غالب مولویه؛ تطبیق تعالیم مولانا با احکام اسلامی
شمسی اولو عارف چلبی (پسر سلطان ولد و نوه مولانا) تلاش برای ایجاد طریقت عرفانی جدا از شریعت اسلامی و دشمنی با اهل تشرع

هر سال در آذرماه مراسم زیارت مولوی در قونیه برگزار می‌شود. پیروان معتقدند که زیارت مقبره مولانا، که به «کعبه العشاق» معروف است، نیمی از ثواب حج را دارد.

سال جهانی مولانا

سازمان یونسکو با پیشنهاد ترکیه، سال ۲۰۰۷ را سال جهانی مولانا نامید و یادبود هشتصدمین سالگرد تولد مولانا را در تاریخ ۶ سپتامبر ۲۰۰۷ برگزار کرد.

رویدادهای مهم سال جهانی مولانا

رویدادهای بزرگداشت مولانا
رویداد توضیح
بازسازی زادگاه مولانا نخست‌وزیر ترکیه اعلام کرد که زادگاه مولانا در افغانستان بازسازی خواهد شد. مراسم این اعلام در تالار سماع مرکز فرهنگی مولانا در قونیه برگزار شد و حدود ۳ هزار نفر از جمله رئیس‌جمهور، رئیس مجلس و وزیر فرهنگ حضور داشتند.
جشنواره در بلخ ده‌ها اندیشمند افغان در مزار شریف شرکت کردند و سال ۲۰۰۷ را آغاز مطالعات و تحقیقات درباره مولانا عنوان کردند.
مراسم هشتصدمین سالگرد تولد در قونیه، برنامه‌های مختلفی از جمله سماع در مرکز فرهنگی تازه‌تأسیس مولانا برگزار شد (۱۵ دسامبر ۲۰۰۷ / ۲۴ آذر ۱۳۸۶).
همایش فرهنگی «از بلخ تا همیشه» به مناسبت پایان سال مولانا توسط ریاست اطلاعات و فرهنگ هرات برگزار شد.
انتشار تمبر در آمریکا تمبر مولانا با نمایی از استاد بهزاد منتشر شد.
کنگره بین‌المللی کنگره بزرگداشت هشتصدمین سال تولد مولانا با حضور اندیشمندانی از ۳۰ کشور جهان در تهران، تبریز و خوی برگزار شد. ریاست کنگره با غلامعلی حداد عادل بود و ۴۵۰ مقاله به آن ارسال شد.
همایش داستان‌پردازی مولوی در مرکز همایش‌های بین‌المللی صداوسیما برگزار شد.
مراسم سازمان ملل مراسم ویژه هشتصدمین سالگرد تولد مولانا در سازمان ملل برگزار شد.

مولوی، پیونددهندهٔ ملت‌ها

مولانا زادهٔ بلخ یا وخش بود و آثارش در طول زندگی در قونیه شکل گرفت. با اینکه آثار مولانا برای عموم جهانیان است، فارسی‌زبانان بهرهٔ بیشتری از آن می‌برند، زیرا بخش اعظم آثار او، حدود ۶۰ تا ۷۰ هزار بیت، به فارسی است. همچنین خطبه‌ها، نامه‌ها و تقریرات او نیز به فارسی می‌باشد و تنها حدود ۱۰۰۰ بیت عربی و کمتر از ۵۰ بیت ترکی و یونانی به وی نسبت داده شده است.

مولوی در مثنوی به ارزش زبان فارسی اشاره کرده است:
پارسی گو گرچه تازی خوشتر است
عشق را خود صد زبان دیگر است

همچنین پسر او نیز به زبان‌های ترکی و یونانی تسلط چندانی نداشت:
بگذر از گفت ترکی و رومی
که از این اصطلاح محرومی
گوی از پارسی و از تازی
که در این هردو خوش همی‌تازی

آثار مولانا تأثیر زیادی بر هند، پاکستان، ترکیه و آسیای میانه داشته و بر ادبیات و فرهنگ ترکی نیز اثرگذار بوده است، زیرا جانشینان او در طریقهٔ تصوف بیشتر در قونیه مستقر بودند و آرامگاه او نیز در این شهر قرار دارد.

مولانا‌شناسان، از جمله عبدالحسین زرین‌کوب، معتقدند که در زمان زندگی مولوی، زبان مردم کوچه و بازار قونیه فارسی بوده است. جلال‌الدین همایی نیز به این نکته با اشاره به اشعار پسر مولانا تأکید می‌کند:

فارسی گو که جمله دریابند
گرچه زین غافل‌اند و در خوابند

مولانا و جهان غرب

در سدهٔ ۲۱ میلادی، شهرت مولانا در جهان غرب به سرعت افزایش یافت. ترجمه آثار او به ویژه در آمریکا محبوب شد؛ به‌طوری‌که ترجمهٔ کولمن بارکس در سال ۲۰۰۱، بیش از ۵۰۰ هزار نسخه فروش داشت و به یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های سال تبدیل گردید.

کتاب «ملت عشق» (با نام اصلی «چهل قاعده عشق») اثر الیف شافاک نیز که به احوالات شمس تبریزی و مولانا پرداخته، در جهان غرب با استقبال گسترده مواجه شد و حدود ۷۵۰ هزار نسخه از آن در ترکیه و فرانسه به فروش رفت.

ارجاعات فرهنگی

آثار سینمایی و تلویزیونی درباره مولانا
سال رویداد توضیح
۱۳۹۳ سریال «جلال‌الدین» سریالی درباره زندگی مولوی از شبکه ۱ سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد.
۱۳۹۸ فیلم «مست عشق» فیلمی به کارگردانی حسن فتحی ساخته شد که به برهه‌هایی از زندگی مولانا می‌پردازد. این پروژه مشترک ایران و ترکیه بود و بازیگران آن شامل پارسا پیروزفر و شهاب حسینی بودند.
تبلیغ کسب‌وکار شما در تمام صفحات داخلی

نمایش تبلیغات شما در تمام صفحات داخلی وبسایت به همراه دریافت لینک فالو برای بهبود سئو سایت تان. برای مشاوره و رزرو روی لینک زیر کلیک کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *