ایران؛ کشوری با تمدن چند هزار ساله در قلب خاورمیانه
ایران با نام رسمی «جمهوری اسلامی ایران» کشوری است واقع در غرب آسیا و منطقهٔ خاورمیانه. این کشور از غرب با ترکیه و عراق، از شمال غربی با ارمنستان و جمهوری آذربایجان، از شمال با دریای مازندران و ترکمنستان، از شرق با افغانستان و پاکستان، و از جنوب با دریای مکران و خلیج فارس هممرز است. ایران با گسترهای برابر با ۱٫۶۴ میلیون کیلومتر مربع، هفدهمین کشور پهناور جهان است و با جمعیتی حدود ۹۲.۱ میلیون نفر، هفدهمین کشور پرجمعیت جهان نیز به شمار میرود. این کشور به ۳۱ استان تقسیم شده است. زبان رسمی ایران، فارسی است و تهران پایتخت و پرجمعیتترین شهر آن به شمار میرود. پس از تهران، شهرهای مشهد، اصفهان، کرج و شیراز به ترتیب بیشترین جمعیت را دارند.
تاریخچه و تمدن ایران
-
ایران سرزمینی با تاریخ و تمدنی بیش از ده هزار سال است که میزبان تمدنهای کهن متعددی همچون ایلام (هزاره چهارم پیش از میلاد) بوده است.
-
در سدهٔ هفتم پیش از میلاد، پادشاهی ماد بخشهای زیادی از فلات ایران را یکپارچه کرد.
-
در سدهٔ ششم پیش از میلاد، شاهنشاهی هخامنشی به فرمان کوروش بزرگ تأسیس شد و ایران را به یکی از بزرگترین امپراتوریهای تاریخ تبدیل کرد.
-
در سدهٔ چهارم پیش از میلاد، اسکندر مقدونی این قلمرو را تصرف کرد و ایران بخشی از سرزمینهای هلنی شد.
-
در سدهٔ سوم پیش از میلاد، شاهنشاهی اشکانی دوباره ایران را تحت فرمان یک حکومت ایرانی قرار داد که در سدهٔ سوم میلادی توسط شاهنشاهی ساسانی جایگزین شد.
-
در سدهٔ هفتم میلادی، مسلمانان عرب شاهنشاهی ساسانی را فتح کردند که منجر به اسلام آوردن ایرانیان شد.
-
از سدهٔ نهم، دودمانهای مسلمان ایرانیتبار ظهور کردند که پس از آن دورههای حکومت ترکهای سلجوقی و مغولهای ایلخانی ادامه یافت.
-
در سدهٔ شانزدهم، صفویان بار دیگر حکومت ایران را یکپارچه کردند.
-
نادرشاه در سدهٔ هجدهم فرماندهی ارتشی نیرومند را بر عهده داشت.
-
در سدهٔ نوزدهم، جنگهایی با امپراتوری روسیه منجر به از دست رفتن بخشهایی از خاک ایران شد.
-
در دهه ۱۲۸۰ خورشیدی، جنبش مشروطه شکل گرفت.
-
تلاشها برای ملیسازی صنعت نفت ایران به کودتای انگلیسی-آمریکایی در سال ۱۳۳۲ انجامید.
-
پس از انقلاب ۱۳۵۷، جمهوری اسلامی توسط سید روحالله خمینی، بنیانگذار آن، تأسیس شد.
نظام سیاسی و موقعیت جهانی ایران
حکومت ایران یک نظام دینی با ساختار ریاستی است که اختیارات اصلی آن به رهبر نظام واگذار شده است؛ این مقام از سال ۱۳۶۸ پس از درگذشت خمینی در اختیار سید علی خامنهای قرار دارد.
حکومت ایران دارای ساختاری اقتدارگرا است و به دلیل محدودیتها، نقض حقوق بشر و محدود کردن آزادیهای مدنی، مورد انتقادات گسترده قرار گرفته است.
ایران قطب اسلام شیعه در خاورمیانه است و به عنوان دشمن اسرائیل شناخته میشود.
این کشور یکی از بازیگران کلیدی منطقه است و نظام جمهوری اسلامی در بیشتر درگیریهای خاورمیانه به طور مستقیم یا غیرمستقیم نقش دارد.
سیاست خارجی تنشزای جمهوری اسلامی، که حمایت از گروههای شبهنظامی اسلامی متعدد را شامل میشود، با واکنشهای منفی روبرو شده است.
تنوع قومی، زبانی و فرهنگی ایران
ایران کشوری با فرهنگ و تمدنی گسترده و کهن است که در طول هزاران سال، پذیرای تنوعی گسترده از اقوام، زبانها، مذاهب، گویشها، آداب و رسوم مختلف بوده است. این تنوع به گونهای است که ایران از لحاظ تنوع قومی، جزو ۱۰ کشور نخست جهان قرار دارد.
در ایران حدود پنجاه زبان و لهجه و هشت قوم رسمی زندگی میکنند که در کنار تفاوتهای فرهنگی، اشتراکات فراوانی دارند.
بیشتر استانهای ایران دارای ترکیبی از تنوع قومی، زبانی و مذهبی هستند.
بزرگترین اقوام ایران عبارتند از:
قومیت | زبان / لهجه |
---|---|
فارس | فارسی |
آذربایجانی | ترکی آذربایجانی |
آشوری | آشوری |
ارمنی | ارمنی |
بلوچ | بلوچی |
ترکمن | ترکمنی |
تالش | تالشی |
تات | تاتی |
عرب | عربی |
قشقایی | ترکی قشقایی |
کرد | کردی |
لک | لکی |
گرجی | گرجی |
گیلک | گیلکی |
لارستانی | فارسی (لهجه محلی) |
لر | لری |
بختیاری | لری بختیاری |
مازندرانی | مازندرانی |
زبان فارسی به عنوان زبان مشترک و میانجی بین این اقوام شناخته میشود.
اقتصاد، منابع طبیعی و جایگاه ایران
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، اسلام شیعه را دین رسمی کشور اعلام کرده است.
ایران موقعیت راهبردی مهمی در منطقه خلیج فارس دارد؛ تنگه هرمز در جنوب کشور، یکی از مسیرهای کلیدی انتقال نفت جهان است. این کشور دارای زیرساختهای مهم در بخشهای خدماتی، صنعتی و کشاورزی است که اقتصاد آن را پشتیبانی میکنند.
با این حال، اقتصاد ایران هنوز به فروش نفت و گاز وابسته است و با چالشهایی مانند فساد مالی روبرو است.
-
ایران سومین دارنده ذخایر بزرگ اثبات شده نفت در میان کشورهای عضو اوپک است.
-
میراث فرهنگی غنی ایران شامل ۲۷ اثر ثبت شده در فهرست میراث جهانی یونسکو است.
-
ایران از اعضای بنیانگذار سازمان ملل متحد، سازمان همکاری اقتصادی، سازمان همکاری اسلامی و اوپک محسوب میشود و یکی از قدرتهای منطقهای به شمار میرود.
ریشهشناسی نام «ایران»
واژهٔ «ایران» آشکارا از زبان پارسی میانه برگرفته شده است. نخستین بار در دورهٔ شاهنشاهی ساسانی، در منابعی چون نقش رستم و سکههای اردشیر بابکان (بنیانگذار این شاهنشاهی)، از نام «ایران» به صورت «اردشیر شاهنشاه آریان (ایران)» یاد شده است. در دوران ساسانی، «ایران» (در پهلوی ساسانی) و «آریان» (در پهلوی اشکانی) هر دو برای اشاره به مجموع مردم ایرانی به کار میرفتند که این واژهها از ریشهٔ «آریا» در زبان نیاایرانی مشتق شدهاند.
بر اساس اسناد تاریخی، اصطلاح «ایرانشهر» برای نخستین بار در زمان ساسانیان به صورت سیاسی و رسمی به کار رفت. پیش از ساسانیان، چنین عنوانی وجود نداشت و تنها یک بار اصطلاح «سرزمینهای ناآریایی» در منابع پیش از آنان به چشم میخورد.
در اساطیر ایرانی نیز، نام «ایران» از نام شاهزادهای اساطیری به نام «ایرج» گرفته شده است؛ ایرج یکی از نوادگان پیشدادی بود که به دست برادرانش تور و سلم کشته شد. در کتاب اوستا، بخشی که نخستین سرزمین آریاییها به شمار میرود، «ایران وئجه» نامیده شده که معنای آن «سرزمین آریاها» است. همچنین در اوستا واژهٔ «آیریا» برای اشاره به این قوم به کار رفته است.
واژههای برگرفته از «پارس»
علاوه بر نام «ایران»، این کشور در تاریخ جهان بیشتر با نام «پارس» یا واژههای مشتق از آن شناخته شده است. در جهان غرب، به ویژه در نوشتههای مورخان یونانی، ایران با نام «Persís» شناخته میشد. «پارس» نام استانی در ایران باستان بود که امروزه به «فارس» معروف است. نام «پارس» و مشتقات آن، مانند «پرشیا» در زبانهای مختلف، به «سرزمین پارسیان» اشاره دارند و این نامها هم در داخل ایران و هم در خارج بهکار میرفتند.
تغییر رسمی نام کشور به «ایران»
در تاریخ ۶ دی ۱۳۱۳، در دورهٔ رضاشاه، دولت ایران رسماً از کشورها و نهادهای خارجی درخواست کرد که در مکاتبات رسمی خود، به جای استفاده از نامهای خارجی مانند «پرشیا» و «پرس»، از نام تاریخی و دروننام «ایران» استفاده کنند. پیش از این تاریخ، در اروپا «ایران» بیشتر یک اصطلاح جغرافیایی بود و نام رسمی کشور به شمار نمیرفت.
سعید نفیسی، ادیب و پژوهشگر نامآشنا، در دفاع از استفاده از نام «ایران» در زبانهای دیگر، به تاریخ کهن این سرزمین اشاره کرد و اعلام داشت که «ایران» قدیمیترین و اصیلترین نام تاریخی این کشور است.
تاریخ ایران
نشانههایی از حضور انسان در غاری به نام قلعه کرد کشف شده است که قدمت آن به حدود ۴۷۵ هزار سال پیش بازمیگردد. در این مکان، آثار استخوان جانوران و بقایای نئاندرتالها مشاهده شده است. همچنین، یافتههای باستانی در مناطق مختلف ایران مانند کشفرود و گنج پر در شمال کشور، نشاندهنده سکونت انسان از دوران پارینهسنگی زیرین است.
نشانههایی از نئاندرتالهای ایران در دوران پارینهسنگی میانی نیز وجود دارد که عمدتاً در مناطق زاگرس، به ویژه ورواسی و یافته، مربوط به فرهنگ موستری، کشف شدهاند. در پارینهسنگی پسین، فرهنگهایی مانند برادوستی و زرزی شکل گرفتند و سکونتگاههای باز در زاگرس با ساختاری نظاممند وجود داشتند.
دوران نوسنگی و مسسنگی با توجه به شرایط سردی تقریباً هزار سال طول کشید تا کشاورزی از هلال حاصلخیز به فلات ایران برسد. نخستین جوامع کشاورزی در هزاره دهم تا هفتم پیش از میلاد در مناطق زاگرس غربی، از جمله چغاگلان، چغابنوت و چغامیش، شکل گرفتند.
در عصر برنز (میانه هزاره چهارم تا آغاز هزاره سوم پیش از میلاد)، مناطق فلات ایران شاهد پیدایش مراکز شهری و رشد تجارت به ویژه در زمینه فلزکاری بودند. این روند متاثر از تمدن اوروک میانرودان بود. جمعیت فلات ایران در این دوران به طور قابل توجهی افزایش یافت.
در شمال غرب ایران، منطقه پیرانشهر، آثار مربوط به ۸۰۰۰ سال پیش از جمله سازههای دوران مفرغ، آهن و دورههای تاریخی ساسانی، اشکانی و اسلامی نشاندهنده شرایط مساعد برای تمدن بشری در این ناحیه است.
شهر باستانی شوش که قدمت آن با تاریخگذاری رادیوکربن به حدود ۴۳۹۵ پیش از میلاد بازمیگردد، از نخستین شهرهای کهن ایران است. در سراسر فلات ایران، سایتهای پیش از تاریخ متعددی وجود دارد که فرهنگها و سکونتگاههای هزاره چهارم پیش از میلاد را نمایان میسازند.
در دوران برنز، قلمروی ایران کنونی محل تمدنهای مختلفی مانند ایلام، جیرفت و زایندهرود بود. ایلام، که در جنوب غربی ایران و مجاور بینالنهرین قرار داشت، از تمدنهای برجسته بود و تا ظهور امپراتوریهای ایرانی دوام یافت. ظهور خط میخی ایلامی همزمان با سومر بود و از هزاره سوم پیش از میلاد رایج شد. همچنین، شمال غرب ایران از حدود ۳۳۵۰ تا ۲۵۰۰ سال پیش از میلاد بخشی از تمدن کورا–آراکس به شمار میآمد.
جدول خلاصه دورههای تاریخی مهم در ایران
دوره تاریخی | بازه زمانی | ویژگیهای مهم | مناطق مرتبط |
---|---|---|---|
پارینهسنگی زیرین | بیش از ۴۷۵۰۰۰ سال پیش | نخستین حضور انسان، بقایای نئاندرتال | قلعه کرد، کشفرود، گنج پر |
پارینهسنگی میانی | حدود ۲۰۰۰۰ تا ۴۰۰۰۰ سال پیش | فرهنگ موستری، نئاندرتالها | زاگرس (ورواسی، یافته) |
پارینهسنگی پسین | حدود ۱۰،۰۰۰ تا ۲۰،۰۰۰ سال پیش | فرهنگهای برادوستی و زرزی، سکونتگاههای باز | زاگرس |
نوسنگی و مسسنگی | حدود هزاره دهم تا هفتم پیش از میلاد | شروع کشاورزی و دیمکاری | زاگرس باختر، چغاگلان، چغابنوت، چغامیش |
عصر برنز | حدود هزاره چهارم تا آغاز هزاره سوم پیش از میلاد | پیدایش شهرها، توسعه تجارت و فلزکاری | فلات ایران، ایلام، جیرفت، زایندهرود |
دوران تاریخی | حدود ۸۰۰۰ سال پیش تا دوره اسلامی | آثار مفرغ، آهن و تمدنهای تاریخی | پیرانشهر، شوش |
دوران باستان
تا هزاره دوم پیش از میلاد، اقوام آریایی از استپهای اوراسیا به سرزمینی که امروز ایران نامیده میشود مهاجرت کردند و با ساکنان بومی این منطقه به رقابت پرداختند. این مهاجرت که به دلایلی چون افزایش جمعیت و تغییرات اقلیمی رخ داد، موضوعی پر بحث است و زمان دقیق آغاز آن هنوز به طور قطعی مشخص نشده است؛ با این حال، برخی منابع پایان مهاجرت آریاییها را در قرن نهم و هشتم پیش از میلاد میدانند.
مهمترین اقوام آریایی که در ایران ساکن شدند، پارسها و مادها بودند. این دو قوم فرهنگ و زبان نزدیکی به هم داشتند. مادها به صورت گروههای جداگانه زندگی میکردند و در مواقع نیاز متحد میشدند. آنها بیشتر در غرب و شمال غرب ایران سکونت داشتند و پیش از تأسیس دولتشان، هدف حملات اقوام دیگر بودند. از میان اقوام ایرانی، مادها نخستین قومی بودند که قدرت سیاسی قابل توجهی کسب کردند.
پادشاهی ماد ها
دیاکو، بنیانگذار و نخستین شاه ماد، به مدت ۵۳ سال حکومت کرد و تاریخ تقریبی حکومت او از ۷۰۸ تا ۶۵۵ پیش از میلاد است. او هگمتانه را به عنوان پایتخت انتخاب کرد. پس از دیاکو، پسرش فرورتیش به تخت نشست و سیاستهای پدر را ادامه داد. او پس از اتحاد با پارسها علیه آشوریها اعلان جنگ کرد تا از پرداخت باج به آنان خودداری کند. فرورتیش برای ۲۲ سال (۶۵۵ تا ۶۳۳ پیش از میلاد) حکومت کرد، اما در جنگ با آشوریها شکست خورد و کشته شد.
درگیریهای ایرانیان با آشوریها از اواخر قرن دهم تا هفتم پیش از میلاد ادامه داشت و ایرانیان تحت سلطه آشوریان بودند که در شمال میانرودان مستقر بودند. اما هووخشتره، سومین شاه ماد (۶۲۵ تا ۵۸۴ پیش از میلاد)، ارتشی منظم و مسلح تشکیل داد و با حمله به دژهای آشوری و محاصره نینوا، پایتخت آشور، به سلطه آشوریان پایان داد. نینوا در نهایت به دست نبوپلسر، پادشاه بابل، سقوط و ویران شد.
این شکست، پایانی بر سلطه آشور و آغازی بر گسترش تمدنهای ایرانی بود. پس از این پیروزی، مادها کنترل بخش اعظم آسیای صغیر را به دست گرفتند. هووخشتره همچنین به مدت ۶ سال با پادشاهی لیدیه درگیر جنگ بود که در سال هفتم به دلیل خورشیدگرفتگی جنگ متوقف شد و بابل به عنوان میانجی، هالیس را به عنوان مرز بین دو کشور تعیین کرد. هووخشتره یک سال پس از این وقایع، در ۵۸۴ پیش از میلاد درگذشت.
آخرین پادشاه ماد، ایشتوویگو بود که در نهایت شکست از کوروش، شاه انشان (پادشاه هخامنشی) را پذیرفت و بدین ترتیب سلطنت ماد پایان یافت.
پدیداری پادشاهی ماد، نقطه عطفی در تاریخ ایران است و نشاندهنده خیزش اقوام آریایی به سوی تشکیل دولتهای سلسلهای بود که در ادامه تاریخ سیاسی و فرهنگی فلات ایران و مناطق تحت تسلط ایرانیان تاثیرگذار بود.
جدول خلاصه پادشاهان ماد و رویدادهای مهم
نام شاه | دوره حکومت (پیش از میلاد) | رویدادهای مهم |
---|---|---|
دیاکو | ۷۰۸ – ۶۵۵ | بنیانگذاری پادشاهی ماد، انتخاب هگمتانه بهعنوان پایتخت |
فرورتیش | ۶۵۵ – ۶۳۳ | اتحاد با پارسها، اعلام جنگ با آشوریها، شکست و کشته شدن |
هووخشتره | ۶۲۵ – ۵۸۴ | تشکیل ارتش منظم، شکست آشوریها، محاصره نینوا، جنگ با لیدیه |
ایشتوویگو | پایان پادشاهی ماد | شکست از کوروش هخامنشی، پایان حکومت مادها |
کوروش بزرگ و شاهنشاهی هخامنشی
در حوالی سال ۵۵۰ پیش از میلاد، حکومت مادها با پشتیبانی داخلی توسط کوروش بزرگ فتح شد. شکست ایشتوویگو به دست کوروش، نه نابودی کامل مادها، بلکه انتقال قدرت از یک سلسله به سلسله دیگر بود. کوروش توانست مادها و پارسها را در ارتش خود متحد کند و این اقدام مقدمهای برای اتحاد همه مردم ایران و دیگر اقوام تحت فرمانش شد.
پس از تصاحب لقب «شاه ماد»، کرزوس، پادشاه لیدیه، برای مقابله با کوروش آماده شد و از یونانیها و مصریها درخواست کمک کرد. کوروش در سال ۵۴۶/۵۴۵ پیش از میلاد، با ارتش خود وارد سارد شد و مناطق یونانینشین آسیای صغیر را فتح کرد. او همچنین بر آسیای میانه نیز چیره شد؛ بین سالهای ۵۴۵ تا ۵۳۹ پیش از میلاد، با اقوام واقع در میان دریای خزر و هند جنگید و شهرهای بلخ، مرو و سغد را به قلمرو هخامنشی افزود.
در سال ۵۳۹ پیش از میلاد، کوروش به فتح بابل، پایتخت فرهنگی و سیاسی خاور نزدیک، پرداخت. با توجه به استحکام دفاعی بابل، ارتش هخامنشیان مسیر فرات را تغییر داد و از طریق آن وارد شهر شد. ارتش کوروش توانست بلشاصر و نیروهایش را شکست دهد و در اقدامی بیسابقه، دستور داد که کشتار و غارت ممنوع باشد. مردم بابل، با وجود مشکلات داخلیشان، کوروش را ناجی خود میدانستند. نبونعید، آخرین پادشاه بابل نو، پس از شکست به کرمان تبعید شد.
اقدامات کوروش در فتح بابل، به دلیل رفتار مهربانانهاش با ملل مغلوب، در تاریخ بشریت بسیار مورد توجه است. او نه تنها دین و آداب ایرانی را به دیگر ملل تحمیل نکرد، بلکه اموال یهودیان را بازگرداند و اجازه بازسازی معبدشان را صادر کرد. منشور کوروش، نوشته شده پس از فتح بابل، بیانگر فراهم آوردن شرایط زندگی مسالمتآمیز برای همه مردم تحت حکومت اوست.
پس از درگذشت کوروش، کمبوجیه دوم، پسر ارشدش، در حوالی سال ۵۳۰ پیش از میلاد به سلطنت رسید. در سال ۵۲۵ پیش از میلاد، پس از عبور از صحرا و شکست ارتش مصر، موفق شد منف، پایتخت مصر را فتح کند.
داریوش بزرگ، چهارمین شاه هخامنشی، نیز نقش مهمی در توسعه امپراتوری داشت. از اقدامات او میتوان به حفظ قلمرو از طریق جنگها، تقویت حکومت مرکزی و ساتراپیها، افزایش عدالت اجتماعی، احداث شاهراه شوش-سارد، اصلاحات مالی گسترده، کاهش مالیاتها و توجه ویژه به معماری و هنر اشاره کرد. در زمان داریوش، قلمرو هخامنشی گسترش یافت؛ به عنوان مثال، در حدود سال ۵۱۲ پیش از میلاد، او به ناحیه پنجاب لشکرکشی کرد و یک ساتراپی جدید تأسیس نمود.
پیروزیهای هخامنشیان باعث شد تا این امپراتوری به عنوان نخستین حکومت جهانی و بزرگترین امپراتوری جهان تا آن زمان شناخته شود. در اوج قدرت خود، هخامنشیان بیش از ۴۴ درصد جمعیت جهان را تحت حکومت داشتند که بالاترین رقم در تاریخ امپراتوریهاست. ساختار دولتی متمرکز، ارتش منظم، سیستم اداری و استفاده از زبان رسمی مشترک، همه به رفاه و اداره بهتر قلمرو وسیع کمک کرد.
هنر هخامنشی اوج هنر خاورمیانه باستان است و دوران این سلسله نمایانگر بالاترین درجه قدرت سیاسی ایرانیان در طول تاریخ است. پس از آن، ایرانیان هرگز به این میزان تسلط بر آسیای غربی و شمال آفریقا نرسیدند.
جدول خلاصه شاهان هخامنشی و رویدادهای مهم
نام شاه | دوره حکومت (پیش از میلاد) | رویدادهای مهم |
---|---|---|
کوروش بزرگ | حدود ۵۵۰ – ۵۳۰ | فتح مادها، اتحاد اقوام ایران، فتح لیدیه، آسیای صغیر و بابل، منشور کوروش و رفتار مهربانانه با ملل مغلوب |
کمبوجیه دوم | حدود ۵۳۰ – ۵۲۲ | فتح مصر، ادامه گسترش قلمرو هخامنشی |
داریوش بزرگ | حدود ۵۲۲ – ۴۸۶ | تقویت حکومت مرکزی، اصلاحات مالی، توسعه شاهراهها، لشکرکشی به پنجاب، گسترش قلمرو و پیشرفت هنر و معماری |
دوران هلنیستی و پایان هخامنشیان
افزایش کشمکشها در مرزهای غربی امپراتوری هخامنشی به دلیل شورش ایونیان، موجب بروز جنگهای یونانی-پارسی شد که تا نیمه نخست قرن ۵ پیش از میلاد ادامه داشتند. این جنگها با عقبنشینی هخامنشیان از سرزمینهای خود در بالکان و شرق اروپا پایان یافت.
داریوش سوم، آخرین پادشاه هخامنشی، در سال ۳۳۶ پیش از میلاد به تخت نشست و تلاش کرد تنش تاریخی بین امپراتوری هخامنشی و یونانیها را خاتمه دهد. در این دوران، فیلیپ دوم مقدونی (۳۸۲–۳۳۶ پ. م) توانست سرزمینهای یونانی را یکپارچه کرده و ارتش خود را برای حمله به آناتولی نوسازی کند.
پسر فیلیپ، اسکندر مقدونی، به عنوان یک رهبر نظامی نابغه، فراتر از دیدگاه پدرش رفت و در چندین نبرد سرنوشتساز، هخامنشیان را شکست داد. در سال ۳۳۱ پیش از میلاد، اسکندر در نزدیکی اربیل، در نبرد گوگمل با داریوش سوم روبرو شد. هر دو طرف از نیروهای زیادی برخوردار بودند و هخامنشیان از واحدهای نظامی نوین بهره میبردند. پس از زخمی شدن داریوش، ارتش هخامنشی دچار بینظمی شد و اسکندر پیروز میدان شد.
پس از این پیروزی، اسکندر توانست شهرهای بابل، اصطخر و شوش را فتح کند و سپس به پایتخت هخامنشیان، پارسه، لشکرکشی کرد. او پس از کشتن آریوبرزن و نیروهایش، پارسه را به آتش کشید. داریوش سوم توسط دو ساتراپ خود کشته شد و پایان رسمی دوران هخامنشیان پس از نبرد دربند پارس در سال ۳۳۰ پیش از میلاد رقم خورد.
پس از مرگ ناگهانی اسکندر در سال ۳۲۳ پیش از میلاد و عدم معرفی جانشینی شایسته، هرج و مرج سراسر قلمرو او را فرا گرفت. تا سال ۳۱۲ پیش از میلاد، امپراتوری سلوکی، یکی از دولتهای هلنیستی، شکل گرفت و ایران در اختیار آنان قرار گرفت.
مهمترین میراث اسکندر و جانشینانش، گسترش فرهنگ یونانی در سراسر سرزمینهای هخامنشی بود. اگرچه عناصر بومی نیز پذیرفته شدند، پذیرش تمدن یونانی توسط مردم محلی قابل توجه بود. با این حال، دینداران زرتشتی سرسختانه در برابر اسکندر مقاومت کردند و او را «اسکندر لعنتشده» خواندند و به عنوان ویرانگر امپراتوری ایران و مقدسات زرتشتی شناختند. روستاییان که کمتر در معرض فرهنگ یونانی قرار داشتند، اثرپذیری کمتری از این تحولات داشتند.
جدول خلاصه رویدادهای مهم پایان هخامنشیان و دوران هلنیستی
سال (پیش از میلاد) | رویداد |
---|---|
نیمه قرن ۵ | جنگهای یونانی-پارسی و شورش ایونیان |
۳۳۶ | داریوش سوم به تخت مینشیند؛ آغاز دوره پایانی هخامنشیان |
۳۳۱ | نبرد گوگمل بین اسکندر و داریوش سوم؛ شکست هخامنشیان |
۳۳۰ | فتح پارسه و پایان رسمی امپراتوری هخامنشیان |
۳۲۳ | مرگ ناگهانی اسکندر؛ آغاز هرج و مرج در قلمرو وسیع او |
۳۱۲ | تأسیس امپراتوری سلوکی؛ آغاز دوران هلنیستی در ایران |
شاهنشاهی اشکانی
در دوران حکومت آنتیوخوس دوم سلوکی (۲۶۱ تا حدود ۲۴۲ پیش از میلاد)، ایالت پارت توانست به استقلال دست یابد. مردم این ایالت از نژاد آریایی بودند. ارشک یکم، بنیانگذار امپراتوری پارت، در سال ۲۵۰ پیش از میلاد با کمک مردم پرنی موفق شد از سلوکیان مستقل شود. پس از او، برادرش تیرداد یکم از سال ۲۴۷ پیش از میلاد به قدرت رسید و شروع به بازپسگیری سرزمینهای از دسترفتهٔ هخامنشیان کرد و ارتش سلوکیان را شکست داد. بدین ترتیب آغاز امپراتوری پارت از زمان تیرداد یکم در نظر گرفته میشود.
ارشک دوم، پسر تیرداد، حدود سال ۲۱۴ پیش از میلاد به سلطنت رسید و به نبرد با امپراتوری سلوکی ادامه داد. در سال ۱۴۱ پیش از میلاد، مهرداد یکم موفق شد مناطق باختر ایران و بابل را فتح کند و باقیمانده دولت یونانی بلخ در شرق را ضمیمه سرزمینهای خود سازد. وی عنوان «شاه شاهان» را که از افتخارات هخامنشیان بود، برای خود برگزید. شاهان پس از او نیز به بازپسگیری سرزمینهای سابق هخامنشیان ادامه دادند و در نهایت امپراتوری قوی و متحدی از لحاظ سیاسی و فرهنگی بنا نهادند.
اشکانیان فرهنگی متنوع داشتند و هنر، معماری، مذهب و نشانهای سلطنتیشان ترکیبی از فرهنگهای پارسی، هلنیستی و منطقهای بود. در ابتدا، برخی آداب یونانی در دربار اشکانی پذیرفته شد، اما به مرور زمان فرهنگ و دینهای ایرانی باززنده شدند. تمام پادشاهان اشکانی نسب خود را به هخامنشیان میرساندند و عنوان شاهنشاه را به خود اختصاص دادند.
از نظر فرهنگی، دوره اشکانی چندان درخشان نبوده است، اما به دلیل مدارا با اقوام و مذاهب مختلف، زبان یونانی به عنوان یکی از زبانهای رسمی امپراتوری باقی ماند. زبانهای آرامی کهن (زبان میانجی)، پارسی میانه، اکدی و زبان پارتی (زبان رسمی) در این امپراتوری رایج بودند.
در ساختار حکومتی اشکانی، برخی ایالات خودمختاری بالایی داشتند و پادشاهان از دو مجلس مشاورهدهنده بهره میبردند. بازرگانی در این امپراتوری رونق چشمگیری داشت اما جنگهای طولانی با رومیان، تمرکز اشکانیان را بر مرزهای شرقی کاهش داد. تاریخ امپراتوری پارت پر از درگیریهای مسلحانه بود که در بسیاری از آنها پادشاه شخصاً فرماندهی ارتش را بر عهده داشت.
اگرچه امپراتوری اشکانی ارتش دائمی نداشت، اما در مواقع بحران به سرعت نیروهای نظامی جذب میکرد. در مرزها دژهای دائمی با نیروهای محافظ وجود داشت. ارتش اشکانی دارای واحدهایی مانند سوار زرهپوش و سوار کماندار بود و از تاکتیکهای خاصی بهره میبرد، از جمله استفاده از کمانهای ویژه برای تیراندازی در هنگام اسبسواری از فاصله دور که به «تیراندازی پارتی» شهرت دارد.
امپراتوری اشکانی حدود ۴۷۱ سال، تا سال ۲۲۴ میلادی بر بخش گستردهای از سرزمینهای ایران و اطراف آن حکومت کرد.
جدول خلاصه شاهنشاهی اشکانی
رویداد / موضوع | شرح |
---|---|
استقلال ایالت پارت | در دوران آنتیوخوس دوم (۲۶۱-۲۴۲ پ.م) |
بنیانگذار | ارشک یکم (۲۵۰ پ.م) |
آغاز رسمی امپراتوری | از زمان تیرداد یکم (۲۴۷ پ.م) |
گستره سرزمینها | بازپسگیری سرزمینهای هخامنشیان، فتح باختر و بابل توسط مهرداد یکم (۱۴۱ پ.م) |
عنوان شاهان | شاه شاهان (تحت تأثیر هخامنشیان) |
فرهنگ و مذهب | ترکیبی از پارسی، هلنیستی و منطقهای؛ پذیرش آداب یونانی و احیای فرهنگ ایرانی |
زبانهای رسمی | پارتی (رسمی)، یونانی، آرامی، پارسی میانه، اکدی |
ساختار حکومتی | ایالات خودمختار، دو مجلس مشاورهدهنده |
وضعیت نظامی | ارتش دائمی نداشت، جذب نیرو در بحران، دژهای مرزی، واحدهای سوار زرهپوش و کماندار |
ترفند نظامی معروف | تیراندازی پارتی (کمانداری هنگام اسبسواری از فاصله دور) |
مدت حکومت | حدود ۴۷۱ سال تا ۲۲۴ میلادی |
شاهنشاهی ساسانی
استان پارس، خاستگاه بنیانگذار امپراتوری تازهٔ ایرانی بود. هرچند در آستانهٔ سدهٔ سوم میلادی از شکوه پیشین خود فاصله گرفته بود، اما شاهان محلی پارس هنوز سنتها و آداب پیشین را حفظ کرده و از نامهای شاهان هخامنشی بهره میجستند.
اردشیر بابکان، پس از شکست دادن اردوان چهارم، آخرین شاه اشکانی، در سال ۲۲۴ میلادی در دشت هرمزدگان، دودمان اشکانی را منقرض کرد و شاهنشاهی ساسانی را بنیان نهاد. او خود را «شاهنشاه» خواند و قصد داشت امپراتوری متحد و مقتدری همانند هخامنشیان ایجاد کند. اردشیر بابکان به نیروهای نظامی خود توجه ویژه داشت و از دانش نظامی و سیاسی بالایی برخوردار بود.
ساسانیان برای کسب مشروعیت، شاهان اشکانی را فاقد صلاحیت دانستند و آنها را بهگونهای معرفی کردند که گویی جانشینان اسکندر «لعنتشده» و عامل نابودی پادشاهی باستانی ایران بودند. در این راستا، ساسانیان خود را نوادگان دارا، آخرین کیانی، معرفی کردند
حکمرانی ساسانیان با سه ویژگی برجسته شناخته میشود: ارتباط تنگاتنگ با دین مزدیسنا، گرایش ملیگرایانه و تمرکزگرایی سیاسی.شاهان ساسانی خود را جانشین هخامنشیان میدانستند و همانند داریوش بزرگ، قدرت مرکزی را افزایش و استقلال حاکمان محلی را کاهش دادند، امری که در دوران اشکانی دیده نمیشد. در این دوره تلاش شد فرهنگ و دین بومی ایران ترویج شود و مزدیسنا دین رسمی اعلام گردید. زبان پارسی میانه نیز زبان رسمی امپراتوری شد.
بیشتر شاهان ساسانی میان مردم محبوب بودند و استبداد چندانی نداشتند، هرچند معمولاً در مجامع عمومی ظاهر نمیشدند و به احکام دین رسمی احترام میگذاشتند. هنر ایران در دوران ساسانی رونق یافت و هنر ساسانی یکی از گونههای شاخص آن محسوب میشود. موسیقی ایرانی بار دیگر گسترش یافت و شاعران و موسیقیدانان در مراسم مختلف از جمله شکار به اجرای برنامه میپرداختند. معماری ساسانی به اوج شکوه رسید؛ کاخهایی مانند تیسفون، اردشیر بابکان و سروستان گواه این پیشرفتاند. همچنین، شاهان ساسانی در گسترش دانش و آموزش فعال بودند و دانشگاه گندیشاپور از مراکز علمی مهم آن زمان بود.
اقتصاد شاهنشاهی ساسانی بر پایه کشاورزی با سیستمهای آبی پیشرفته بود و سهم کشاورزی در اقتصاد ملی بیشتر از بازرگانی بود. مسیرهای تجاری مهمی مانند راه ابریشم در شمال و مسیرهای جنوبی در سواحل کشور، نقش بسزایی در تجارت داشتند. کارخانههای ابریشم در شوش، شوشتر و گندیشاپور، شهرتی جهانی یافته و رقیب کارخانههای چینی بودند.
از نظر نظامی و اداری، ساسانیان برنامهریزیهای دقیقی داشتند. نظام قضایی با در نظر گرفتن نوع جرم، شرایط مجرم و عوامل متعددی چون ارادی بودن جرم، جنسیت و سن، احکام متفاوت صادر میکرد. در محاکمهها، علاوه بر درباریان و روحانیون، مردم نیز میتوانستند حضور داشته باشند. روابط خارجی به شکلی منظم و با آداب مخصوص اداره میشد و سفرای خارجی با احترام پذیرایی میشدند.
ارتش شاهنشاهی ساسانی، علاوه بر حفظ مرزهای امپراتوری برای قرنها، رقیب سرسخت رومیان بود و آنها را در نبردهای متعددی شکست داد. این ارتش از رتبهبندی نظامی پیشرفتهای برخوردار بود؛ فرمانده کل و ریاست سوارهنظام از مهمترین درجات نظامی بودند. سواران زرهپوش از نجبای جامعه محسوب میشدند و تیراندازان ساسانی نیز شهرت فراوان داشتند. این نیروها در محاصره و استفاده از دستگاههای جنگی پیشرفته تخصص داشتند. همچنین در جنگها از جانوران غیرمعمول بهره میبردند؛ برای نمونه، رویارویی فیلهای جنگی ساسانی با رومیان به شدت هولناک گزارش شده است.
شاهنشاهی ساسانی که از سال ۲۲۴ میلادی بر ایران فرمان میراند، نهایتاً با حمله اعراب در سال ۶۵۱ میلادی سقوط کرد. این رویداد پایان دوران شاهنشاهیهای ایرانی با فرهنگ متمایز باستانی بود و آتشکدهها و مراکز فرهنگی آن به تدریج برچیده شدند. فروپاشی ساسانیان آغازگر دوره و فرهنگ نوینی در تاریخ ایران به شمار میرود
ورود اسلام، دوران میاندورهای ایران و حمله مغول
جنگهای طولانی میان ایران و روم باعث شد توجهها از رویدادهای دنیای عرب منحرف شود و ارتش شاهنشاهی ساسانی فرسوده گردد. علاوه بر این، مناقشههای دروناجتماعی در اواخر دوران شاهنشاهی ساسانی ضعفهایی ایجاد کرد که در سده هفتم میلادی، راه را برای حمله اعراب به ایران هموار ساخت. علاوه بر ترویج اسلام، اهداف مادی مانند دسترسی به راههای بازرگانی نیز از انگیزههای اعراب برای فتح ایران بود. خلافت راشدین با استفاده از نیروهای متحد خود توانست به شاهنشاهی ساسانی پایان دهد؛ پایان ساسانیان، شروع رسمی سقوط شهرهای ایرانی بود و ارتش اعراب یکی پس از دیگری، شهرهای قلمروی ساسانی را فتح کردند. اگرچه برخی شهرها به تنهایی مقاومت کردند و مناطقی تا مدتی استقلال داشتند و کشمکشهای نژادی و مذهبی برای قرنها ادامه یافت. منابعی اعلام کردهاند که ایرانیان دین اسلام را با روحیههای خود هماهنگ یافتند و به زور شمشیر مسلمان نشدند. منابع دیگری نیز گزارش دادهاند که اعراب با اعمال فشار و روند طولانی اسلامیسازی، همراه با شکنجه زرتشتیان، اسلام را در ایران گسترش دادند. برخی منابع، تخریب کتابخانهها، وضع مالیاتهای سنگین برای پیروان ادیان دیگر، از بین بردن منابع دین زرتشت و تغییر زبان را از اقدامات سختگیرانه اعراب در حکومتشان ذکر کردهاند. با این حال، ادبیات فارسی میانه پس از اسلام نابود نشد و زرتشتیان با پرداخت جزیه توانستند به آیین خود ادامه دهند و نیایشگاههای آنان تا چند قرن پس از اسلام نیز پابرجا بود. به مرور زمان، دین اسلام به شکلی مسالمتآمیز توسط ایرانیان پذیرفته شد و شماری از افراد سرشناس ایرانی، بدون فشار از دین زرتشت دست کشیدند. ایرانیان به تدریج توانستند در بخشهای اداری حکومت وارد شوند، در حالی که اعراب به کمک بومیان نیاز داشتند.
خلیفههای عرب به برتری اعراب بر دیگر ملل باور داشتند و فشارهای فراوانی بر ملل مغلوب از جمله ایرانیان وارد کردند. به مرور زمان، خراسان به پایگاهی برای مخالفان خلفای عرب تبدیل شد و ایرانیان کمک کردند که خلافت عباسی جایگزین خلافت اموی شود؛ رویدادی که باعث نشد آنان از سلطه اعراب خارج گردند. اگرچه عباسیان شمار قابل توجهی از ایرانیان را در مقامهای اجرایی به کار گرفتند، اما در نهایت بسیاری از این افراد از حکومت رانده یا کشته شدند. به تدریج، حکومت عباسی نیز ضعیف شد و برخی از سرزمینها از نفوذ آنان خارج گردید. پس از حدود دو سده حکومت عربی، پادشاهیهای نیمهمستقل و مستقلی مانند طاهریان، صفاریان، سامانیان و بوئیان در ایران شکل گرفتند. در دوران سامانیان، ایران عملاً استقلال خود را بازیافت و دیگر زیر سلطه عباسیان نبود.
در دوران خلافت اسلامی، فعالیتهای ادبی، علمی و هنری ایرانیان نه تنها پایان نیافت، بلکه بار دیگر به شکوفایی رسید و ایرانیان و دوران طلایی اسلام تأثیر متقابل و قابل توجهی بر یکدیگر داشتند. از حدود سده دهم میلادی، زبان فارسی در کنار زبان عربی برای نگارش آثار علمی، پزشکی، فلسفی، ریاضی، تاریخی و هنری به کار گرفته شد. در سده دهم میلادی، اقوام ترک از آسیای میانه به فلات ایران مهاجرت گستردهای کردند؛ بسیاری از آنان در ارتش عباسی به خدمت گرفته شدند و قدرت سیاسی قابل توجهی به دست آوردند. در سال ۹۹۹ میلادی، حکومت غزنویان که حاکمانی با اصالت ترک بودند، بخشهای وسیعی از ایران را تحت کنترل خود درآوردند و سلجوقیان و خوارزمشاهیان نیز به دنبال آنان بخشهایی بزرگ از ایران را به تصرف خود درآوردند؛ این حکومتها پارسیزبان بودند و شیوه کشورداری آنها بسیار مشابه روش ایرانی بود. سلجوقیان حتی سلسله سلجوقیان روم را پدید آوردند که هویتی کاملاً ایرانی داشتند. نتیجه پذیرش و حمایت از فرهنگ ایرانی توسط حاکمان ترک، پیدایش فرهنگ ترکی-ایرانی بود که در نواحی زیادی اطراف ایران کنونی تأثیر گذاشت.
از سال ۱۲۱۹ تا ۱۲۲۱ میلادی، در زمان فرمانروایی خوارزمشاهیان، ارتش چنگیز خان مغول ایران را دچار هجوم خشن و ویرانگری کرد. حمله مغول به ایران بسیار خونین و همراه با جنایتهای فراوان توصیف شده است. مغولها علاوه بر غارت و به آتش کشیدن شهرها، جوانان و زنان ایرانی را به اسارت گرفتند و بسیاری را به قتل رساندند. نقل شده است که میزان کشتار غیرنظامیان به حدی بود که تنها در تصرف خوارزم، صد هزار مغول مأمور کشتار افراد غیرنظامی بودند. با سرکوب شدید و نابودی مقاومتهای نظامی و غیرنظامی، امپراتوری مغول توانست ایران را تحت سلطه خود درآورد.
پس از تجزیه امپراتوری مغول، هولاکو خان، نوه چنگیز خان، ایلخانان را در ایران تأسیس کرد. همچنین تیمور، فاتح دیگری، امپراتوری تیموری را بنا نهاد که حدود یک و نیم قرن دوام یافت. در این حکومت نیز آسیبهای فراوانی به مردم و فرهنگ ایرانی وارد شد؛ برای مثال، تیمور فرمان کشتار تمامی مردم اصفهان را صادر کرد که بنا بر گزارشها، هفتاد هزار شهروند غیرمسلح اصفهانی قتلعام شدند. تیمور همچنین اهل حرفه را از شهرهای فتح شده به پایتخت خود، سمرقند، منتقل میکرد. با وجود تمام خشونتها و آسیبها، ایلخانان و تیموریان به تدریج روش زندگی و فرهنگ ایرانیان را پذیرفتند و امپراتوری خود را با فرهنگ ایرانی پیوند دادند.
پس از مرگ تیمور و بیثباتی حکومت جانشینان او، جهانشاه از قبیله ترکمان قرهقویونلو ظهور کرد و طی بیست سال بر بخشهایی از ایران حکومت کرد، اما در نهایت توسط اوزون حسن، رهبر قبیله ترکمان رقیب به نام آققویونلو، شکست خورد و حکومت سلسلهاش رو به زوال نهاد. مانند قرهقویونلوها، سلسله آققویونلو نیز پس از مرگ رهبرشان، اوزون حسن، و به دلیل اختلافات داخلی فروپاشید تا اینکه نهایتاً شاه اسماعیل صفوی بازماندههای آنها و تیموریان را از میان برداشت.
دوران مدرن نخستین و ایران مدرن
صفویان
در دههٔ ۱۵۰۰ میلادی، شاه اسماعیل یکم از اردبیل توانست ایرانیان را زیر پرچم حکومت صفوی متحد و کشوری مستقل بسازد. اقدامات صفویان در تاریخ ایران اهمیت بسیاری دارد؛ شاهان صفوی که به اتحاد ایرانیان باور داشتند، اقتدار خود را در سراسر سرزمینهای ایران به اثبات رساندند، بر هویت ایرانی تأکید کردند و مذهب شیعه را به مذهب رسمی کشور تبدیل نمودند. تغییر مذهب ایرانیان از اهل سنت به شیعه با اجبار صفویان صورت گرفت و این امر ایران را به مرکز مذهب شیعه در جهان تبدیل کرد و سدی در برابر نفوذ دیگر مسلمانان بر مردم ایران شد. این مجموعه تصمیمات شاهان صفوی، میان ایران و عثمانی رقابتهای منطقهای و ایدئولوژیکی ایجاد کرد که به جنگهای طولانی ایران و عثمانی منجر شد.
در دوران حکومت ۴۲ سالهٔ شاه عباس یکم، از حدود سال ۱۵۸۷ میلادی، ایران صفوی توانست به اقتدار و پیشرفت چشمگیری دست یابد؛ اگرچه در آغاز حکومت او، ایران در هرج و مرج به سر میبرد و یکپارچگی کشور بهوسیله عوامل داخلی و خارجی تهدید میشد، اما این تهدیدها با سیاستهای قاطعانه و مدبرانهٔ شاه عباس رفع گردید.
در دوران شاه عباس یکم، که سیاستمدار و سرداری توانمند بود، ایران آرامش و امنیت را تجربه کرد؛ سازندگی، بازرگانی و تولید از اولویتهای اصلی او بودند و شخص شاه اهمیت زیادی به سیاست اقتصادی میداد. پس از دوران او، نشانههای زوال حکومت صفوی پدیدار شد. هرچند ایران همچنان از نتایج اقدامات شاه عباس تا دوران شاه سلیمان بهرهمند بود، اما افت شدید حکومت صفوی در همین دوران، یعنی اواخر قرن هفدهم میلادی، آغاز گردید. هوتکیان افغان در سال ۱۷۲۲ میلادی اصفهان را محاصره کردند، سلطان حسین را شکست دادند و نظم صفوی را پایان دادند. پس از این رخداد، عثمانی و روسیه توانستند بخشهای قابل توجهی از خاک ایران را در اختیار بگیرند.
افشاریان
نادرشاه، بنیانگذار سلسلهٔ افشاریان و اهل خراسان، در سال ۱۷۲۹ میلادی افغانها را شکست داد و پس از آن عثمانی و روسیه را از سرزمینهای ایرانی بیرون راند. وی در دوران صفوی، در نبردهایی همچون جنگ با ازبکها، نبوغ خود را در جنگاوری به اثبات رسانده بود و سپس با پیروزیهای قاطع در برابر عثمانی و دیگر دشمنان خارجی، استقلال ایران را بازپس گرفت. در دههٔ ۱۷۳۰ میلادی که ایران استقلال خود را بازیافته بود، فتوحات نادرشاه با حمله به هند ادامه یافت. همچنین نادرشاه به رسمیتشناسی مذهب جعفری پرداخت. در دوران او، در برخی برههها به دلیل کمبود بودجه، مالیاتهای سنگینی وضع میشد که گاه با شورشهایی همراه بود.
در زمان نادرشاه، ایران به گستردهترین وضعیت خود پس از سقوط شاهنشاهی ساسانی رسید و فتوحات و پیروزیهای نظامی وی تا جنگهای ایران در داغستان ادامه داشت؛ اما پس از آن، سلسلهٔ افشاریان به تدریج رو به زوال گذاشت و نخستین شکستها ظاهر شدند. نادرشاه در اواخر حکومت خود دچار تغییرات اخلاقی شد و با خشونت حکمرانی کرد که در نهایت به ترور وی منجر گردید. پس از مرگ نادرشاه، ایران برای مدتی کوتاه دچار جنگهای داخلی شد که با قدرتگیری کریمخان از سلسله زند و پیروزی او بر رقبایش، پایان یافت.
جدول خلاصه وضعیت افشاریان در دوره نادرشاه
موضوع | توضیح مختصر |
---|---|
بنیانگذار | نادرشاه از خراسان |
سالهای مهم | ۱۷۲۹ م: شکست افغانها و بازپسگیری سرزمینها |
فتوحات | حمله به هند و جنگهای داغستان |
مذهب رسمی | رسمیت دادن به مذهب جعفری |
مشکلات داخلی | وضع مالیاتهای سنگین و شورشهای متناوب |
پایان حکومت نادرشاه | خشونت در حکومت و ترور نادرشاه |
وضعیت پس از نادرشاه | جنگ داخلی و قدرتگیری کریمخان زند |
زندیان
پس از مرگ نادرشاه، ایران دچار هرج و مرج شد. در این شرایط، کریمخان زند با علیمردانخان چهارلنگ متحد شد و در سال ۱۷۵۰ میلادی اصفهان را فتح کردند و زمام امور را در دست گرفتند. در نهایت، کریمخان توانست علیمردانخان را شکست داده و به قتل برساند. او هرگز خود را پادشاه ننامید و عنوان «وکیلالرعایا» را برای خود برگزید. کریمخان زند تلاشهای خود را معطوف به رونق بازرگانی و کشاورزی در فارس و غرب ایران کرد. زندیان برای آبادانی سرزمینهای تحت نفوذ خود، به ویژه شهر شیراز که در دورهای پایتخت آنان بود، کوشیدند. همچنین آنان با دشمنان داخلی قدرتمندی مانند محمدحسنخان قاجار درگیر بودند.
رقابت میان زندیان و قاجاریان بهطور جدی ادامه یافت تا به دوران لطفعلیخان زند رسید که سرانجام به پیروزی قاجاریان انجامید. آقامحمدخان قاجار موفق شد لطفعلیخان زند را شکست دهد، او را دستگیر، شکنجه و اعدام کند. پیروزیهای آقامحمدخان قاجار بر زندیان همراه با خشونت و جنایاتی بود؛ نمونه بارز آن، نبرد کرمان است که در جریان آن زنان و کودکان به عنوان برده به سربازان داده شدند و مردان بالغ کور یا کشته شدند.
جدول خلاصه وضعیت زندیان
موضوع | توضیح مختصر |
---|---|
شروع حکومت | فتح اصفهان توسط کریمخان و علیمردانخان (۱۷۵۰ م) |
عنوان حکومتی کریمخان | وکیلالرعایا، نه پادشاه |
تمرکز حکومت | رونق بازرگانی و کشاورزی در فارس و غرب ایران |
مرکز حکومت | شهر شیراز (پایتخت دورهای) |
دشمنان اصلی | محمدحسنخان قاجار و رقابت زند–قاجار |
پایان دوره زندیان | شکست و اعدام لطفعلیخان زند توسط آقامحمدخان قاجار |
وقایع مهم | نبرد کرمان و جنایات مرتبط با آن |
قاجاریان
پس از حمله به گرجستان و تثبیت قدرت در سال ۱۷۹۵ میلادی، در سال بعد تاج پادشاهی ایران رسماً بر سر آقامحمدخان قاجار گذاشته شد و دولت قاجاریه شکل گرفت. در این دوره، تهران به عنوان پایتخت انتخاب شد که در دورههای بعدی نیز این جایگاه حفظ شد. جنگهای ایران و روسیه در دوران قاجار (۱۸۰۴–۱۸۱۳ و ۱۸۲۶–۱۸۲۸) موجب شکست و از دست رفتن بخشهای گستردهای از خاک ایران شد. ارتش ایران در این جنگها مجبور بود در مقابل سلاحها و فنون نظامی پیشرفتهای قرار گیرد که هنوز تسلط کافی بر آنها نداشت. هرچند نیروهای انگلیسی و فرانسوی به آموزش نظامی ایرانیان پرداختند، این اقدامات نتوانست مانع پیروزی روسیه شود. در نتیجه، عهدنامههای گلستان و ترکمانچای میان ایران و روسیه امضا شد و ایران بخشهای وسیعی از جمله قفقاز جنوبی، داغستان و مناطق گرجی و ارمنی خود را از دست داد.
همچون دیگر کشورهای نیمهاستعماری آن زمان، ایران به منبع مواد اولیه ارزان و بازار مصرف کالاهای صنعتی غربی تبدیل شد. این وضعیت آسیبپذیری ایران در برابر قحطی را افزایش داد؛ به گونهای که در قحطی ۱۸۷۰–۱۸۷۲ بخش قابل توجهی از جمعیت کشور جان خود را از دست دادند. رقابت امپراتوریهای بریتانیا و روسیه در منطقه که به بازی بزرگ معروف است، ایران را درگیر خود کرد و امتیازنامههای بسیاری با ارزش بالا به خارجیها واگذار شد. این امتیازنامهها غالباً اجازه بهرهبرداری از منابع و فرصتهای اقتصادی ایران را در اختیار روسیه و انگلیس قرار میدادند و موجب اعتراضات داخلی شدند. این اعتراضات زمینهساز شکلگیری جنبش مشروطه در ایران گردید که به تصویب قانون اساسی مشروطه در سال ۱۹۰۶ انجامید. این قانون اساسی، چارچوبی برای قانونگذاری سکولار، دستگاه قضایی نوین و مطبوعات آزاد فراهم آورد. به دنبال آن، قدرت دربار و مراجع دینی کاهش یافت و اختیارات بیشتری به مجلس داده شد که در برابر دخالتهای کشورهای اروپایی موضعی محکم گرفت. در سال ۱۹۰۹ فتح تهران صورت گرفت و محمدعلیشاه از سلطنت برکنار شد. پس از او، احمدشاه قاجار آخرین شاه این سلسله بود؛ در حالی که روسیه در شمال و انگلیس در جنوب ایران نفوذ نظامی داشتند. روسیه تلاش کرد با حمایت از جریانات داخلی، مشروطه را ناکام گذارد. این فشارها تا شروع جنگ جهانی اول ادامه یافت و روسیه عملاً بر ایران حکمرانی میکرد.
اشغال ایران در جنگ جهانی اول و قحطی ۱۹۱۷–۱۹۱۹ ضربات سنگینی به ایران وارد کرد. در قرارداد ۱۹۱۹، هیئت دولت ایران به ریاست وثوقالدوله قصد داشت مستشاران انگلیسی را در اداره امور لشکری و دولتی به کار گیرد که با اعتراضات شدید مردم مواجه شد. شیخ محمد خیابانی در تبریز و میرزا کوچک خان جنگلی در رشت قیام کردند. در این دوره، ضعف دولت با بینظمی و مشکلات اقتصادی همراه بود. در پایان، رضاشاه از مازندران قیام کرد و سلسله پهلوی را بنیان نهاد.
جدول خلاصه دوره قاجاریان
موضوع | توضیح خلاصه |
---|---|
آغاز حکومت | تاجگذاری آقامحمدخان قاجار در ۱۷۹۶ م |
پایتخت | تهران |
جنگهای مهم | جنگهای ایران و روسیه (۱۸۰۴–۱۸۱۳ و ۱۸۲۶–۱۸۲۸) |
نتایج جنگها | از دست دادن قفقاز، داغستان و مناطق گرجی و ارمنی |
وضعیت اقتصادی و اجتماعی | تبدیل به منبع مواد اولیه ارزان و بازار کالاهای غربی |
قحطی مهم | قحطی ۱۸۷۰–۱۸۷۲ و تلفات گسترده |
بازی بزرگ و امتیازنامهها | واگذاری امتیازهای اقتصادی به روسیه و انگلیس |
جنبش مشروطه | تصویب قانون اساسی مشروطه در ۱۹۰۶ م |
ضعف حکومت و اشغال | اشغال در جنگ جهانی اول و قحطی ۱۹۱۷–۱۹۱۹ |
پایان سلسله | قیام رضاشاه و آغاز دوره پهلوی |
پهلوی
1. رضاشاه و آغاز دوره پهلوی اول
پس از کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ (۱۹۲۱)، رضاخان که ابتدا وزیر جنگ و سپس نخستوزیر دوران احمدشاه بود، ارتشی وفادار به خود ساخت و نظم سیاسی را در کشوری پرآشوب برقرار کرد. در ۹ آبان ۱۳۰۴ مجلس پایان قاجاریان را اعلام و در ۲۱ آذر همان سال، سلطنت ایران به رضاخان سپرده شد. تاجگذاری او در ۴ اردیبهشت ۱۳۰۵ برگزار شد.
2. اصلاحات و ساختار دولت مدرن رضاشاه
در دوران پادشاهی رضاشاه، نظام آموزشی و قضایی ایران بازسازی شد و پایههای دولت مدرن گذاشته شد. نفوذ طبقات مذهبی کاهش یافت، و بسیاری از امور حقوقی که پیشتر تحت کنترل مراجع دینی بود، به دادگاههای سکولار و بوروکراسی دولتی سپرده شد. وضعیت زنان بهبود یافت، سنت حجاب منع شد، سن ازدواج افزایش یافت و قوانین طلاق منصفانهتر شدند. دانشگاهها، از جمله دانشگاه تهران، گسترش یافت و مطبوعات تحت کنترل سختگیرانه بودند.
3. روابط خارجی و جنگ جهانی دوم
رضاشاه روابط تجاری و سیاسی خود را با آلمان نازی گسترش داد که موجب نگرانی بریتانیا و دیگر قدرتهای غربی شد. با شروع جنگ جهانی دوم، بریتانیا و شوروی ایران را اشغال کردند و با فشار آنها، رضاشاه از سلطنت برکنار شد. پس از او، محمدرضا پهلوی به سلطنت رسید و در این دوران، بریتانیا و شوروی همچنان نفوذ داشتند.
4. محمدرضا شاه و دوره پهلوی دوم
آغاز سلطنت محمدرضا پهلوی همزمان با اشغال ایران در جنگ جهانی دوم بود. ایران در کنار متفقین قرار گرفت و تا حدی استقلال و یکپارچگی خود را حفظ کرد. زندانیان سیاسی آزاد شدند و فضای رسانهای و سیاسی بازتر شد. احزاب سیاسی شکل گرفتند و محمدرضا شاه تلاش کرد اصلاحاتی را ادامه دهد، اما با مخالفتها و اعتراضات مردمی روبرو شد.
5. اصلاحات و تحولات اجتماعی و اقتصادی دوران محمدرضا شاه
محمدرضا پهلوی جنبش ملی شدن نفت و قدرت گرفتن محمد مصدق را تجربه کرد؛ اما دولت مصدق با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ سرنگون شد. سپس ساواک تشکیل شد که مخالفان سیاسی را سرکوب میکرد. در دهههای ۴۰ و ۵۰، ایران رشد اقتصادی سریعی داشت و اصلاحات اجتماعی، از جمله برابری حقوق زنان و اصلاحات ارضی، پیش رفت. شاه تلاش میکرد ایران را به سمت «تمدن بزرگ» سوق دهد و ارتش مدرنی ایجاد کرد.
6. سقوط پهلوی و انقلاب ۱۳۵۷
با وجود پیشرفتها، مخالفتها با سلطنت افزایش یافت. سرانجام در دی ۱۳۵۷، در پی اعتراضات گسترده به رهبری روحالله خمینی، محمدرضا شاه ایران را ترک کرد و در ۲۲ بهمن همان سال، انقلاب اسلامی به پیروزی رسید.
جمهوری اسلامی ایران
۱. انقلاب ۱۳۵۷ و سرنگونی پهلوی
انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ با رهبری سید روحالله خمینی، پایان پادشاهی پهلوی را رقم زد و به تأسیس جمهوری اسلامی ایران انجامید. این انقلاب محصول مشارکت گسترده مردم، اعتراضات مستمر و فعالیتهای سیاسی خمینی در تبعید فرانسه بود. تظاهرات خونین ۱۷ شهریور که منجر به کشته شدن ۸۸ نفر شد، فاصله حکومت پهلوی با مردم و بحران شدید را آشکار ساخت. پس از یک سال اعتصاب و اعتراض، در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷، خمینی از فرانسه به ایران بازگشت و دولت جدید شکل گرفت.
۲. همهپرسی و تأسیس جمهوری اسلامی
در فروردین ۱۳۵۸، همهپرسی برگزار شد که در آن مردم به نظام جمهوری اسلامی رأی مثبت دادند و ایران رسماً به جمهوری اسلامی تبدیل شد. کمی بعد، در همهپرسی قانون اساسی جمهوری اسلامی، مردم با اکثریت قاطع به قانون اساسی جدید رأی دادند.
۳. تسخیر سفارت آمریکا و «انقلاب دوم»
در ۱۳ آبان ۱۳۵۸، دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، سفارت آمریکا در تهران را تصرف کردند و گروگانگیری انجام دادند. خمینی این واقعه را «انقلاب دوم» خواند. این اقدام باعث قطع روابط دیپلماتیک ایران و آمریکا شد.
۴. انقلاب فرهنگی
از سال ۱۳۵۹، انقلاب فرهنگی آغاز شد که هدف آن اسلامیسازی نظام آموزشی و فرهنگی کشور بود. این روند شامل پاکسازی دانشگاهها از اساتید و دانشجویانی میشد که از دید حکومت، «غربزده» تلقی میشدند.
۵. جنگ ایران و عراق (۱۳۵۹–۱۳۶۷)
در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، جنگ ایران و عراق آغاز شد. عراق با حمایت غرب به ایران حمله کرد. در ابتدا، ارتش عراق پیشرویهای گستردهای داشت، اما ارتش ایران که پس از انقلاب دچار تزلزل شده بود، پس از آزادسازی خرمشهر در سال ۱۳۶۱، شروع به عقبراندن نیروهای دشمن کرد. در سالهای بعد، عملیاتهای مختلفی در خاک عراق انجام شد که نتیجه آنها نوساناتی در خطوط جبهه بود. نهایتاً در تیرماه ۱۳۶۷، رهبر ایران قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل را پذیرفت و جنگ پس از حدود هشت سال پایان یافت.
جمهوری اسلامی ایران: چالشها و تحولات پس از انقلاب ۱۳۵۷
۱. انگیزهها و پیامدهای انقلاب
انقلاب ۱۳۵۷ ایران، که به سرنگونی نظام پهلوی و استقرار جمهوری اسلامی منجر شد، هنوز درباره انگیزه اصلی مردم در آن تردید وجود دارد؛ برخی مشارکت مردم را ناشی از امید به بهبود شرایط اقتصادی میدانند و برخی دیگر به دنبال استقرار حکومت دینی بودند. با سقوط پهلوی، روند مصادره و تعطیلی بسیاری از واحدهای صنعتی، خدماتی و کشاورزی آغاز شد که ضربه سنگینی به بخش نوین اقتصاد ایران وارد کرد و جایگاه پیشین کشور در جهان را کاهش داد. همچنین، حضور نخبگان با دیدگاههای محافظهکارانه و شکلگیری اقتصاد زیرزمینی همراه با فساد اقتصادی و انحصار نهادهای قدرتمند بر اقتصاد، وضعیت را دشوارتر کرد.
۲. اقتصاد متمرکز دولتی و پیامدها
مخالفان سرمایهداری در اوایل انقلاب، طرفدار نقش پررنگ دولت در اقتصاد بودند و پس از شروع جنگ با عراق، اقتصاد ایران به سمت متمرکز شدن و دولتی شدن پیش رفت. این روند، ضعفهای اقتصادی را افزایش داد و باعث رشد صاحبامتیازان دولتی شد. در همین دوره، قدرت اقتصادی کشورهای منطقه مانند امارات، ترکیه و عربستان افزایش یافت و ایران نتوانست در رقابت اقتصادی موفق ظاهر شود. پس از جنگ، اقتصاد ایران همواره با تنشهایی مواجه بوده و کارفرمایان به سازگاری با شرایط جنگی و اقتصاد مقاومتی تشویق شدند.
۳. سیاست خارجی جمهوری اسلامی
اساس سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» قرار داشت و روابط خود را ابتدا با کشورهای اسلامی و منطقهای تقویت کرد. با گذشت زمان، این سیاست تعدیل شد و روابط ایران به سمت اروپا، روسیه، انگلستان، آمریکا و کشورهای عربی گسترش یافت. همچنین، جمهوری اسلامی مدعی مالکیت بر منطقه قرهسو نیز بوده است.
۴. تحریمها و توافق هستهای
ایران طی بیش از چهار دهه با تحریمهای گسترده بینالمللی روبرو بود. در این شرایط، تلاشهایی برای احیای اقتصاد انجام شد که مهمترین آن، برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) بود. این توافق موجب ورود سرمایهگذاری خارجی و پیشرفت اقتصادی قابل توجهی شد، اما خروج آمریکا از برجام و تحریمهای مجدد، وضعیت اقتصادی کشور را سختتر کرد و باعث خروج سرمایههای داخلی نیز گردید.
۵. تنشهای سیاسی و امنیتی اخیر
کشته شدن قاسم سلیمانی، حملات موشکی ایران به نیروهای آمریکایی در عراق و بحرانهای متعددی در خلیج فارس، ایران را در دهه ۲۰۲۰ با چالشها و تنشهای جدیدی مواجه ساخت.
۶. نارضایتیها و اعتراضات مردمی
از آغاز جمهوری اسلامی تاکنون، چندین دوره اعتراضات و نارضایتیهای عمومی در ایران رخ داده است، از جمله:
- تظاهرات ۱۷ اسفند ۱۳۵۷
- اعتراضات سال ۱۳۸۸ پس از انتخابات مناقشهبرانگیز
- اعتراضات دی ۱۳۹۶
- اعتصابات ۱۳۹۷-۱۳۹۸
- اعتراضات آبان ۱۳۹۸ (به دنبال افزایش قیمت بنزین)
- اعتراضات گسترده ۱۴۰۱ پس از کشته شدن مهسا امینی توسط نیروهای گشت ارشاد
این اعتراضات عمدتاً ناشی از افزایش شکاف طبقاتی، فساد سیستماتیک، فشارهای خارجی و نارضایتی اقتصادی و سیاسی بودهاند. به ویژه اعتراضات سالهای اخیر، با سرکوب شدید مواجه شدهاند که منجر به کشته شدن دهها تا حتی بیش از هزار نفر (بر اساس گزارشهای خارجی) شده است. اعتراضات ۱۴۰۱ نیز به عنوان بزرگترین تهدید برای حکومت از زمان انقلاب ۱۳۵۷ شناخته شده است.
جغرافیا ایران
ایران در موقعیت جغرافیایی ۳۲ درجه عرض شمالی و ۵۳ درجه طول شرقی قرار دارد. این کشور از شمال با کشورهای آذربایجان، ارمنستان، ترکمنستان و دریای مازندران، از شرق با پاکستان و افغانستان، از جنوب با خلیج فارس و دریای مکران، و از غرب با ترکیه و عراق هممرز است. علاوه بر این، ایران دارای جزیرههایی در خلیج فارس میباشد.
مساحت کل ایران حدود ۱,۶۴۸,۱۹۵ کیلومتر مربع است که از این مقدار، ۱۱۶,۶۰۰ کیلومتر مربع آن را آبهای داخلی تشکیل میدهد. نزدیک به یک سوم از مرز ۸,۳۳۴ کیلومتری کشور نیز مرز آبی است.
ایران به دلیل موقعیت راهبردی خود در خاورمیانه و بویژه در منطقه خلیج فارس، از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ تنگه هرمز در جنوب کشور، یکی از مهمترین مسیرهای انتقال نفت خام جهان به شمار میآید.
از نظر منابع طبیعی، ایران کشوری غنی است؛ حدود ۱۱ درصد از زمینهای آن قابل کشت هستند و منابع مهمی مانند نفت، گاز طبیعی، زغالسنگ، کروم، مس، سنگ آهن، سرب، منگنز، روی و گوگرد در این سرزمین یافت میشود.
آب و هوا ایران
اقلیم ایران بسیار متنوع است و از مناطق نیمهگرمسیری تا مناطق سرد زیر شمالگان را شامل میشود. عوامل متعددی مانند ارتفاع از سطح دریا، عرض جغرافیایی، تأثیرات دریایی، بادهای فصلی و نزدیکی به کوهها یا بیابانها، باعث تفاوتهای چشمگیر در دما و میزان بارش در مناطق مختلف کشور شدهاند.
به عنوان مثال، میانگین دمای روز تابستانی در آبادان (استان خوزستان) به ۴۳ درجه سانتیگراد میرسد، در حالی که میانگین دمای زمستان در تبریز (آذربایجان شرقی) نزدیک به صفر درجه و حتی کمتر است.
میزان بارش سالانه در ایران بسیار متفاوت است؛ از کمتر از ۲ اینچ در مناطق خشک جنوب شرقی تا حدود ۷۸ اینچ در نواحی مرطوب نزدیک دریای مازندران. میانگین بارش سالانه کشور تقریباً ۱۰ اینچ است که بیشتر آن در فصل زمستان میبارد؛ بیش از نیمی از بارش سالانه در این سه ماه رخ میدهد.
شمال ایران به واسطه وجود رشتهکوه البرز، یک منطقه بارانی و سرسبز به وجود آورده است. کوههای البرز مانع ورود رطوبت دریای مازندران به بخشهای جنوبیتر میشوند و باعث شکلگیری یک نوار جنگلی حاصلخیز در شمال کشور شدهاند. در این مناطق، تابستانها معتدلتر است و یخبندان بسیار نادر است، ضمن اینکه رطوبت هوا گاهی تا ۱۰۰ درصد هم افزایش مییابد.
به جز مناطق شمالی، تابستانها در ایران عمدتاً خشک است. از ویژگیهای بارز اقلیم ایران، وجود چهار فصل متمایز در بسیاری از مناطق کشور است.
گوناگونی زیستگاههای ایران
ایران کشوری کوهستانی و نیمهخشک است که میانگین ارتفاع آن بیش از ۱۲۰۰ متر از سطح دریا میباشد. بیش از نیمی از مساحت کشور را ارتفاعات و کوهها تشکیل میدهند، حدود یکچهارم آن دشتها و نزدیک به یکچهارم باقیمانده زمینهای قابل کشت است.
پستترین نقطه داخلی ایران در چاله لوت با ارتفاع ۵۶ متر پایینتر از سطح دریاست و بلندترین نقطه کشور قله دماوند است که ۵۶۱۰ متر ارتفاع دارد و در رشتهکوه البرز واقع شده است. در منطقه ساحلی جنوبی دریای مازندران، ارتفاع زمین تا ۲۸ متر پایینتر از سطح دریای آزاد نیز میرسد.
از نظر ناهمواریها، ایران دارای گسترهای کوهستانی با دشتها و بیابانهای وسیع در میانه است. بلندترین نقطه کشور قله دماوند با ۵۶۲۵ متر ارتفاع است و کمترین ارتفاع به منطقه دریای مازندران با ارتفاع منفی ۲۸ متر تعلق دارد.
ایران در معرض تهدیدات زیستمحیطی متعددی قرار دارد که از جمله آنها میتوان به خشکسالیهای دورهای، سیل، طوفانهای گرد و غبار و شن، و زمینلرزه اشاره کرد. همچنین آلودگی هوا، بهویژه در شهرها، مدیریت ناکافی پسابهای صنعتی، جنگلزدایی، بیابانزایی، آلودگی نفتی در خلیج فارس، خشک شدن تالابها، فرسایش خاک و آلودگی منابع آب از مهمترین چالشهای زیستمحیطی کشور به شمار میروند.
ایران دارای پارکهای ملی و مناطق حفاظتشده متعددی است که به عنوان جاذبههای طبیعی و زیستمحیطی ارزشمند شناخته میشوند. همچنین ۱۳ ذخیرهگاه زیستکره در این کشور وجود دارد که از جمله آنها میتوان به ارسباران، ارژن، گنو، پارک ملی گلستان، منطقه حفاظتشده حرا، تالاب بینالمللی خورخوران، پارک ملی کویر، پارک ملی دریاچه ارومیه، شبهجزیره میانکاله، منطقه حفاظتشده توران، دنا، تنگ صیاد، دریاچه هامون و کپهداغ اشاره کرد.
گوناگونی گیاهان ایران
حدود یک دهم از مساحت ایران را جنگلها تشکیل میدهند که گستردهترین آنها در جنوب دریای مازندران واقع شده است. در این مناطق انواع درختان برگریز مانند بلوط، راش، نمدار، نارون، گردو و بسیاری گیاهان دیگر رشد میکنند. در نواحی خشک میانی کشور، گونههایی مانند ارس، بادام و برخی گیاهان میوهدار دیده میشوند. در بخشهای بیابانی و نقاط پراکنده کشور نیز درمنهها و درختچههای متنوعی به چشم میخورند. تپههای ماسهای کویری ایران با توانایی حفظ آب، محیط مناسبی برای رشد گیاهانی مانند موردیان فراهم میکنند. همچنین، واحههای ایران با ایجاد شرایط مساعد به رشد تاکستانها، تمشک ایرانی، صنوبر، خرما، مورد، خرزهرهایان، آکاسیا، بید، آلو و توت کمک کرده و باعث تنوع بیشتر پوشش گیاهی میشوند.
گوناگونی جانوران ایران
تا کنون بیش از ۲۱۰ گونه پستاندار، ۵۵۸ گونه پرنده، ۲۶۰ گونه خزنده و ۲۲ گونه دوزیست در ایران شناسایی شدهاند. پستانداران ایران شامل گونههایی همچون پلنگ ایرانی، خرس، کفتار راه راه، گرگ، گراز وحشی، بز کوهی، آهو و قوچومیش هستند که عمدتاً در کوههای پوشیده از گیاه زندگی میکنند. انواع شغال، گربه وحشی و خرگوش در سراسر کشور پراکندهاند. گور ایرانی بیشتر در دشتها و بیابانها زندگی میکند. یوزپلنگ آسیایی که گونهای در خطر انقراض است، یکی از نمادهای حیات وحش ایران به شمار میآید. قرقاولهای ایرانی در شمال کشور یافت میشوند و کبکها در بیشتر مناطق زندگی میکنند. پرندگان آبزی مانند پرنده دریایی، اردک و غاز در سواحل دریای مازندران و خلیج فارس دیده میشوند، در حالی که کرکسهای ایرانی در مناطق بیابانی به زندگی خود ادامه میدهند. همچنین گونههایی از گوزن، جوجهتیغی، روباه و بیش از ۲۲ گونه جوندگان در مناطق نیمهخشک و ارتفاعات کشور زندگی میکنند. سنجاب نخلی و خرس سیاه آسیایی در استان سیستان و بلوچستان مشاهده شدهاند.
ببرها زمانی در جنگلهای مناطق جنوبی دریای مازندران زیست میکردند اما اکنون منقرض شدهاند. شیر ایرانی نیز در کشور منقرض شده بود، اما پیش از انقلاب ۱۳۵۷ طرحهایی برای باززندهسازی آن اجرا شد و در سال ۱۳۹۸ با همکاری باغوحش ارم و انجمن آبزیگاهها و باغوحشهای اروپا، این گونه به ایران بازگردانده شد تا روند احیای آن آغاز شود.
سیاست ایران
ایران یکی از اعضای بنیانگذار سازمان ملل متحد، سازمان همکاری اقتصادی، سازمان همکاری اسلامی، اوپک و همچنین عضو سازمان همکاریهای شانگهای است و به عنوان یک قدرت منطقهای شناخته میشود.
نظام سیاسی ایران بر پایه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران استوار است که در سال ۱۳۵۸ تصویب شده است. این نظام ترکیبی از جمهوری اسلامی با ساختار قانونگذاری، اجرایی و قضایی است که در نهایت تحت نظارت روحانیت قرار دارد و رأس آن رهبر کشور است.
رهبر ایران اختیارات گستردهای دارد؛ او مقامات کشوری و نظامی را تعیین میکند، فرمانده کل نیروهای مسلح است، حق اعلان جنگ دارد و جهت کلی سیاستهای کشور را تعیین میکند. دوره رهبری محدودیت زمانی ندارد اما مجلس خبرگان میتواند رهبر را عزل کند. انتخاب رهبر نیز توسط مجلس خبرگان و بر اساس معیارهای شرعی انجام میشود و مردم به طور مستقیم در این انتخاب دخالت ندارند. همچنین شورای نگهبان، که اعضای آن از سوی رهبر تعیین میشوند، صلاحیت نامزدهای مجلس خبرگان را تأیید میکند.
رئیسجمهور ایران که با انتخابات عمومی انتخاب میشود، رئیس قوه مجریه است و باید شیعه ایرانی باشد. وی اعضای شورای وزیران را برای تأیید مجلس معرفی میکند و ریاست شورای عالی امنیت ملی را بر عهده دارد. رئیسجمهور و وزرا وظیفه اداره امور روزمره کشور و اجرای قوانین مصوب مجلس را دارند. رسیدگی به جرایم رئیسجمهور، معاونان و وزیران در دادگاههای عمومی و با اطلاع مجلس شورای اسلامی انجام میشود و استعفای رئیسجمهور نیز نیازمند تأیید رهبر است.
تقسیمات اداری ایران
ایران دارای ۳۱ استان است که این استانها در مجموع پنج منطقه بزرگ را تشکیل میدهند. ساختار تقسیمات کشوری ایران به ترتیب شامل استانها، شهرستانها، بخشها و دهستانها است. هیچ منطقه خودمختاری در ایران وجود ندارد و همه مدیران از استاندار تا بخشدار، توسط وزارت کشور منصوب میشوند.
در هر سطح تقسیمات کشوری، شوراهایی فعال هستند که نمایندگان آنها در شورای عالی استانها حضور دارند. وزارت کشور اختیار انتصاب شهرداران را دارد، اما اعضای شورای شهر بهصورت مستقیم توسط مردم انتخاب میشوند. در دهکدهها، دهیار توسط بزرگان و شورای محلی توصیه و اداره میشود.
سیاست در تاریخ ایران
پیش از اسلام، ایران دارای حکومتهای شاهنشاهی بوده و در پنج سده اخیر نظام پادشاهی داشته است. در سال ۱۳۵۸ و پس از حدود ۲۵۰۰ سال، با رأی حدود ۹۸ درصد مردم، نظام پادشاهی به جمهوری اسلامی تغییر یافت و دودمان پهلوی به پایان رسید.
قانون و قوه مقننه در ایران
مجلس شورای اسلامی، که به اختصار مجلس نامیده میشود، ساختار قانونگذاری ایران است. نمایندگان آن بهصورت مستقیم توسط مردم برای دورههای چهارساله انتخاب میشوند و اقلیتهای مذهبی و قومی رسمی نیز در آن نماینده دارند. مجلس وظیفه تصویب قوانین و در شرایط خاص، استیضاح رئیسجمهور را بر عهده دارد.
شورای نگهبان که ۱۲ عضو دارد، نیم آن را رهبر و نیم دیگر را شورای قضایی انتخاب میکند. این شورا مصوبات مجلس را بررسی میکند تا با قانون اسلام مغایرت نداشته باشند و نظارت کامل بر انتخابات دارد. تمام نامزدهای انتخاباتی باید از شورای نگهبان تأیید صلاحیت بگیرند.
قوه قضائیه در ایران
رهبر جمهوری اسلامی رئیس قوه قضائیه را منصوب میکند. رئیس قوه قضائیه نیز رئیس دیوان عالی کشور و دادستان عمومی را منصوب میکند. در ایران چند نوع دادگاه وجود دارد:
دادگاههای همگانی: رسیدگی به پروندههای مدنی و کیفری.
دادگاه انقلاب: رسیدگی به جرایم امنیتی، اقدام علیه نظام و قاچاق مواد مخدر. حکم نهایی بوده و قابلیت تجدیدنظر ندارد.
دادگاه ویژه روحانیت: مستقل از سیستم قضایی معمول و فقط به رهبر پاسخگو است. به جرایم روحانیون رسیدگی میکند و احکام نهایی میدهد.
بر اساس گزارشهای سازمان ملل و عفو بینالملل، ایران یکی از کشورهایی است که بیشترین اعدام را دارد؛ هرچند در سالهای اخیر این آمار کاهش یافته است. رایجترین روش اعدام در ایران، حلقآویز کردن است.
روابط ایران با جهان
بر اساس اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، سیاست خارجی این کشور بر پایه موارد زیر استوار است:
نفی سلطهجویی و سلطهپذیری
حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور
دفاع از حقوق تمام مسلمانان
عدم تعهد در برابر قدرتهای سلطهگر
برقراری روابط صلحآمیز با دولتهای غیرمحارب
جمهوری اسلامی ایران سعادت بشریت را آرمان خود میداند و استقلال، آزادی و حکومت عادلانه را از حقوق مردم جهان میشناسد. ایران همزمان از دخالت در امور داخلی دیگر کشورها خودداری میکند، اما از مبارزه مستضعفان علیه مستکبران در سراسر جهان حمایت میکند. هر قراردادی که سلطه بیگانه بر منابع، فرهنگ یا ارتش ایران را فراهم کند، ممنوع است. شعار سیاسی کشور نیز «نه شرقی، نه غربی» است.
تحولات سیاست خارجی ایران
در دوره حکومت محمدرضا پهلوی، سیاست خارجی بر اساس دوری از تنش و ایجاد تعادل بین شرق و غرب بود. ایران روابط نزدیکی با آمریکا داشت، اما روابط مناسبی نیز با اتحاد جماهیر شوروی و کشورهای جنبش عدم تعهد برقرار کرد.
با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، سیاست خارجی ایران تغییر کرد و به سمت مواضع رادیکال، استکبارستیزی و صدور انقلاب حرکت نمود.
جمهوری اسلامی تلاش کرد روابط خود را با رژیمهای کمونیستی و کشورهای مخالف غرب مانند رومانی، کره شمالی و کوبا توسعه دهد و همچنین با کشورهایی مانند بلاروس، نیجریه و ونزوئلا روابط قابل توجهی برقرار کرد.
این رویکرد باعث شد بسیاری از کشورهای جهان جمهوری اسلامی را حکومت مطرود بشناسند.
چالشها و توافقهای بینالمللی
برنامههای هستهای و موشکی ایران، به همراه مواضعش درباره اسرائیل، باعث ایجاد تنشها و تحریمهای گسترده بینالمللی شد.
در تیر ۱۳۹۴، ایران با گروه ۱+۵ توافق مهمی به نام «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) امضا کرد که هدف آن کنترل برنامه هستهای ایران و لغو تحریمهای اقتصادی بود.
اما خروج ایالات متحده از این توافق در دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ و اعمال مجدد تحریمها، باعث برهم خوردن تعادل این توافق شد. ترامپ بر ناکارآمدی برجام در جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای و ادامه حمایت ایران از تروریسم و برنامه موشکی تأکید کرد.
نیروی نظامی و امنیتی ایران
جمهوری اسلامی ایران دو نوع نیروی مسلح اصلی دارد:
- ارتش شامل نیروی زمینی، نیروی هوایی و نیروی دریایی
- سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که نیرویی جداگانه و قدرتمند است
تاریخچه و ساختار
- پیش از انقلاب ۱۳۵۷، ایران یکی از بزرگترین نیروهای مسلح جهان را داشت که پس از فروپاشی سلطنت، تغییرات عمدهای کرد.
- پس از انقلاب، ارتش در جنگ طولانی با عراق فعال بود و هماکنون نیز نیرویی مهم و مستحکم است.
- خدمت سربازی در ایران اجباری است و مردان معمولاً حدود ۲ سال در ارتش خدمت میکنند.
- بزرگترین شاخه نظامی ایران، ارتش است و پس از آن سپاه پاسداران قرار دارد.
- نیروهای امنیتی فعال در نبردها معمولاً با همراهی یا رهبری سپاه پاسداران عمل میکنند.
- نیروی انتظامی نقش پلیس کشور را بر عهده دارد.
- نیروی قدس شاخه مخفی و نخبه سپاه است که عملیات خارج از مرزهای ایران را بر عهده دارد.
آمار و بودجه
در سال ۲۰۱۸، بودجه نظامی ایران حدود ۱۷.۴ میلیارد دلار بود که آن را در جایگاه پانزدهم جهان قرار میدهد؛ بالاتر از اسرائیل و کانادا و پایینتر از عربستان سعودی.
بر اساس مؤسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک، ایران حدود ۵۲۳ هزار نیروی نظامی فعال دارد که شامل:
- ۳۵۰ هزار نفر در ارتش
- حداقل ۱۵۰ هزار نفر در سپاه پاسداران
- حدود ۲۰ هزار نفر در نیروی دریایی سپاه پاسداران
بسیج نیز یک سازمان شبهنظامی بزرگ است که میتواند شمار زیادی داوطلب جذب کند.
صنایع و توانمندیهای نظامی
پس از انقلاب، ایران به توسعه صنایع نظامی داخلی روی آورد و توانست تجهیزات متنوعی مانند تانک، نفربر زرهپوش، موشک، زیردریایی، کشتی نظامی، ناوچه، رادار، هلیکوپتر و جنگنده تولید کند.
ایران دارای ارتش سایبری نیز هست و پس از حملات سایبری به تأسیسات هستهای خود در سال ۱۳۸۹، توانمندی سایبری خود را افزایش داد.
پهپادهای ایرانی در عملیات نظامی کاربرد داشتهاند.
برنامه موشکی ایران
-
برنامه موشکی ایران از قبل انقلاب آغاز شد اما پس از جنگ ایران و عراق با سرعت بیشتر پیشرفت کرد.
-
ایران با همکاری کشورهایی مانند لیبی، کره شمالی، چین و روسیه زرادخانه متنوعی از موشکهای بالستیک و کروز ایجاد کرده است.
-
نخستین موشک ایرانی در سال ۱۳۶۶ ساخته شد و پیشرفت موشکی تا دهه ۱۳۸۰ ادامه یافت، با طراحی موشکهای دوربرد و دقیق.
-
تمام منطقه خاورمیانه و بخشهایی از اروپا در برد موشکهای ایران قرار دارند.
-
تولید موشکهای با برد بیش از ۳۰۰۰ کیلومتر، نگرانی کشورهای غربی و اروپایی را به همراه داشته است، هرچند ایران این ادعا را رد میکند.
-
برخی گزارشها مدعیاند برد موشکهای ایران تا ۳۰۰۰ کیلومتر است و توان هدف قرار دادن بخشهای وسیعی از آسیا و اروپا را دارد.
-
غرب ایران را به داشتن موشکهایی با قابلیت حمل کلاهک هستهای متهم کرده است.
حقوق بشر در ایران
کارنامه حقوق بشر در ایران به طور گستردهای ضعیف توصیف شده است. بر اساس گزارش شاخص دموکراسی سال ۲۰۱۷ و همچنین گزارش جاوید رحمان، گزارشگر ویژه حقوق بشر در ایران، وضعیت حقوق بشر در سالهای اخیر بهویژه پس از ۲۰۲۱، رو به وخامت گذاشته است. جمهوری اسلامی ایران یک نظام غیر دموکراتیک است که به صورت مکرر، منتقدان و فعالان سیاسی را تحت تعقیب، بازداشت و محدود میکند. همچنین روند مشارکت نامزدها در انتخابات و فعالیتهای سیاسی به شدت کنترل و محدود شده است.
حقوق زنان در ایران با چالشهای جدی مواجه است و نقض حقوق کودکان نیز در این کشور بسیار زیاد است؛ به طوری که ایران در جهان رکورددار اعدام کودکان مجرم است. علاوه بر این، فعالیتهای جنسی بین افراد همجنسگرا جرم تلقی میشود و مجازات آن تا حد اعدام میرسد.
در دهه گذشته، اعتراضات گستردهای علیه حکومت در ایران شکل گرفته است؛ اعتراضاتی که اغلب با سرکوب شدید نیروهای امنیتی و نظامی، به ویژه سپاه پاسداران و نیروی انتظامی، روبرو شدهاند و صدها یا هزاران نفر از معترضان کشته شدهاند، از جمله در وقایع «جمعه خونین زاهدان» و «جمعه خونین خاش».
اقتصاد ایران
اقتصاد ایران به رغم داشتن زیرساختهای گسترده در بخشهای خدمات، صنعت و کشاورزی، به عنوان اقتصادی ناکارآمد شناخته میشود که به شدت به درآمدهای نفت و گاز وابسته است. دولت ایران بخش قابل توجهی از اقتصاد را مستقیماً یا غیرمستقیم در اختیار دارد، به ویژه از طریق شرکتهای وابسته به نیروهای امنیتی، که این امر همراه با فساد اقتصادی، کنترلهای قیمت و مشکلات بانکی، رشد بخش خصوصی را محدود کرده است.
در سال ۲۰۱۷، تولید ناخالص داخلی ایران حدود ۴۳۰ میلیارد دلار گزارش شد و سرانه تولید ناخالص داخلی بر اساس برابری قدرت خرید حدود ۲۰ هزار دلار بود. نیروی کار ایران حدود ۳۰.۵ میلیون نفر است که بیش از نیمی از آنها در بخش خدمات و صنعت مشغول به کار هستند. بخشهای عمده تولید شامل نفت، پتروشیمی، محصولات کشاورزی، فرش و فلزات است. همچنین، ایران صادرات قابل توجهی به کشورهای چین، هند، کره جنوبی، ترکیه، ایتالیا و ژاپن دارد.
از ابتدای انقلاب اسلامی، دو جناح سیاسی اصلی در ایران تلاش کردند تفسیرهای متفاوتی از اقتصاد اسلامی را اعمال کنند: چپگرایان با ملیسازی گسترده اقتصاد و محافظهکاران با حمایت از حقوق صاحبان صنایع و خصوصیسازی، هر دو اما به انحصار حکومت در بخش بانکی تمایل نشان دادند. سیاستهای اقتصادی پس از جنگ ایران و عراق به سمت افزایش کنترل دولتی و ملی شدن برخی بخشها پیش رفت.
تحریمهای بینالمللی و انزوای اقتصادی ایران بزرگترین مانع توسعه پایدار اقتصاد این کشور بودهاند. کاهش تحریمها پس از توافق هستهای برجام در سال ۲۰۱۵ رشد اقتصادی موقت را به همراه داشت، اما مشکلات ساختاری اقتصاد ایران همچنان پابرجا ماندند. بیکاری گسترده، به خصوص میان زنان و جوانان تحصیلکرده، و ضعف سرمایهگذاری بخش خصوصی از چالشهای مهم اقتصاد ایران هستند. بحران کرونا نیز رکود اقتصادی را تشدید کرده و تا سال ۲۰۲۳ رشد اقتصادی کشور را تحت فشار نگه داشته است.
زیرساختهای ایران
ایران با پراکندگی گسترده جمعیتی در سراسر کشور، با چالشهایی در زمینه ترابری مواجه است. بودجه و نگهداری ناکافی موجب کاهش کارایی بزرگراهها شده است، اما وسایل نقلیه موتوری بهویژه اتوبوس و کامیون همچنان اصلیترین وسیله حمل مسافر و کالا به شمار میروند. در سالهای اخیر، دولت منابع قابل توجهی برای بهبود راههای ارتباطی صرف کرده و اکنون تقریباً نیمی از جادهها آسفالت شدهاند.
حملونقل ریلی و هوایی
سیستم ریلی ایران، دریای مازندران را به خلیج فارس متصل میکند و بسیاری از مراکز استانها را پوشش میدهد. اتصال راهآهن ایران به شبکه ریلی اروپا از طریق ترکیه، تجارت و گردشگری را به طور قابل توجهی تسهیل کرده است و ایران را به مسیر عبور اقتصادی و کمهزینهای در منطقه بدل کرده است.
هواپیمایی ملی ایران (ایران ایر) اکثر شهرهای بزرگ و مراکز استانها را پوشش میدهد. از ۵۴ فرودگاه مسافری کشور، ۹ فرودگاه بینالمللی هستند که سه فرودگاه مهرآباد، شهید هاشمینژاد مشهد و امام خمینی پررفتوآمدترینها به شمار میآیند.
حملونقل آبی و بنادر
کارون تنها رودخانه قابل کشتیرانی در ایران است و علاوه بر آن، دریاچه ارومیه نیز برای حمل بار و مسافر استفاده میشود. ایران دارای پنج بندر بزرگ در خلیج فارس است که بزرگترین آنها بندرعباس میباشد. پایانههای نفتی مهم آبادان و خارگ، که در جنگ آسیب دیدند، بازسازی شدهاند. همچنین بنادر خرمشهر، امام خمینی، بوشهر و چابهار از اهمیت بالایی برخوردارند. بندرهای دریای مازندران مانند بندر انزلی و ترکمان عمدتاً برای تجارت با کشورهای شمالی مورد استفاده قرار میگیرند.
زیرساختهای ارتباطی و انرژی
رسانهها و زیرساختهای ارتباطی عمدتاً تحت مالکیت دولت هستند. در دهه ۱۳۷۰، توسعه قابل توجهی در خدمات تلفن و ارتباطات صورت گرفت؛ به طوری که تا سال ۲۰۰۰، تقریباً تمامی ایرانیان به خدمات تلفن دسترسی داشتند. امروزه، تلفن همراه و اینترنت در سراسر کشور در دسترس است و نقش مهمی در اتصال مردم ایران با جهان ایفا میکند.
در حوزه انرژی، ۹۹.۵ درصد جمعیت ایران به شبکه برق دسترسی دارند. ایران همچنین از نیروگاههای خورشیدی و بادی به عنوان منابع تجدیدپذیر بهره میبرد. شبکه آبرسانی نیز پیشرفت داشته، به گونهای که ۹۹.۵ درصد جمعیت شهری و ۷۵ درصد جمعیت روستایی به آب سالم دسترسی دارند.
بازرگانی ایران
صادرات
صادرات ایران به دو گروه اصلی نفتی و غیرنفتی تقسیم میشود. در نیمه اول سال ۱۴۰۲، حدود ۸۸.۱ درصد کل صادرات غیرنفتی به ده کشور انجام شده که چین، عراق و امارات متحده عربی در صدر این فهرست قرار دارند.
مهمترین کالاهای صادراتی ایران عبارتاند از:
نفت و گاز: ایران یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت و گاز جهان است و صادرات این محصولات به ویژه به بازارهای آسیا و اروپا از منابع اصلی درآمد کشور محسوب میشود.
پتروشیمی: محصولات پتروشیمی مانند پلاستیک، لاستیک و کودهای شیمیایی سهم بزرگی در صادرات دارند. در نیمه اول سال ۱۴۰۲، حدود ۲۲.۹ میلیون تن محصولات پتروشیمی به ارزش تقریباً ۹ میلیارد دلار صادر شده است.
فولاد و فلزات: ایران تولیدکننده عمده فولاد، آلومینیوم و مس در منطقه است که به بازارهای جهانی صادر میشوند.
کشاورزی و محصولات غذایی: محصولاتی مانند پسته، زعفران، پنبه و انواع میوهها به کشورهای چین، هند و اروپا صادر میشوند.
سنگهای معدنی و مصالح ساختمانی: ایران یکی از بزرگترین صادرکنندگان سنگهای معدنی به بازارهای اروپایی است.
لوازم خانگی و منسوجات: ایران در تولید برخی لوازم خانگی به خودکفایی رسیده و بخشی از تولیدات را به کشورهای همسایه صادر میکند.
برخی محصولات غیرنفتی صادراتی مهم:
- پسته
- زعفران
- فرش دستباف
- خاویار
- چرم
- کشمش
واردات
براساس آمار رسمی گمرک ایران، کالاهای اساسی وارداتی در هفت ماه نخست سال ۱۴۰۲ شامل موارد زیر بودهاند:
- ذرت
- روغنهای خوراکی نیمه جامد و مایع و خام
- انواع دانههای روغنی
- برنج
- گندم
- جو
- کود شیمیایی
- لاستیک سنگین
- کنجاله سویا
- شکر خام
- کاغذ چاپ و تحریر و خمیر کاغذ
- گوشت قرمز سرد سنگین و گوشت قرمز سبک گرم
- چای خشک
- حبوبات
- سموم شیمیایی
- گوشت مرغ
- انواع بذر
- کاغذ روزنامه
صنایع ایران
توسعه صنعتی ایران از اواسط دهه ۱۳۳۰ خورشیدی سرعت گرفت و بخشهای مختلف اقتصادی کشور را متحول کرد. ایران اکنون تولیدکننده گسترهای از کالاها شامل خودرو، لوازم خانگی، تجهیزات مخابراتی، ماشینآلات صنعتی، کاغذ، کالاهای لاستیکی، فولاد، محصولات غذایی، چوبی و چرمی، منسوجات و دارو است. کارخانههای نساجی عمدتاً در اصفهان و نواحی اطراف دریای مازندران متمرکز شدهاند.
از جمله صنایع مهم صادراتی ایران، فرشهای دستباف هستند که علاوه بر ارزش اقتصادی بالا، بخش قابل توجهی از درآمدهای روستایی را تشکیل میدهند. صنایع دستی ایران در نقاط مختلف کشور توسعه یافته و هر شهر بازارهای ویژهای برای عرضه محصولات بومی خود دارد.
صنعت ساختوساز نیز از اوایل دهه ۱۳۳۰ با درآمدهای نفتی رونق گرفت و شرکتهای بینالمللی در پروژههای بزرگ ساختمانی ایران مشارکت کردند. این روند تا میانه دهه ۱۳۵۰ ادامه داشت، اما پس از آن، کمبود مسکن به ویژه در شهرها، همچنان به عنوان چالشی مهم باقی ماند.
انرژی ایران
ایران سومین دارنده ذخایر اثبات شده نفت جهان در میان اعضای اوپک و چهارمین کشور جهان پس از کانادا در ذخایر نفت است. بر اساس آمار سال ۱۳۹۷، ایران دارای حدود ۱۵۵.۶ میلیارد بشکه ذخیره نفتی اثبات شده است. صادرات نفت ایران در سال ۱۳۹۶ به طور متوسط روزانه ۲.۱ میلیون بشکه بود و درآمد نفتی در سال ۲۰۱۷ معادل ۵۵ میلیارد دلار گزارش شده است. خروج آمریکا از برجام به شدت صادرات نفت ایران را کاهش داد.
ایران همچنین دومین دارنده بزرگ ذخایر گاز طبیعی جهان است، اما به دلایل تحریمها، مشکلات سیاسی و کمبود منابع مالی، سهم کمی از بازار جهانی گاز دارد. ترکیه و عراق عمده خریداران گاز ایران محسوب میشوند. پروژههایی مانند خط لوله صلح به دلیل مسائل مذکور نیمهتمام باقی ماندند.
پیش از سده بیستم، انرژی ایران عمدتاً از چوب و زغال تامین میشد، اما اکنون نفت، گاز طبیعی و زغالسنگ منابع اصلی انرژی و تولید برق کشور هستند. شبکه سدهای ایران علاوه بر تولید برق آبی، برای آبیاری کشاورزی نیز کاربرد دارد.
برنامه انرژی هستهای ایران از سال ۱۳۵۳ آغاز شد و ساخت نیروگاه بوشهر با همکاری روسیه به بهرهبرداری رسید. نگرانیهای بینالمللی درباره احتمال اهداف نظامی در برنامه هستهای ایران، باعث تحریمهای گسترده از سال ۲۰۰۶ شده است. مقامات ایرانی تأکید دارند که برنامه هستهای صرفاً اهداف صلحآمیز دارد.
پیشههای نخستین در ایران
ایران یکی از نخستین سرزمینهایی است که کشاورزی در آن شکل گرفت. بسیاری از مهاجرتهای باستانی به این سرزمین به منظور یافتن زمینهای بهتر برای کشاورزی صورت گرفته است. کشاورزی تا امروز نقش قابل توجهی در اقتصاد ایران ایفا میکند؛ بر اساس آمار رسمی سال ۱۳۹۶، حدود ۱۷.۶ درصد نیروی کار کشور در بخش کشاورزی فعالیت دارند. سهم ارزش افزوده بخش کشاورزی به قیمت ثابت نیز ۶ درصد است که از این مقدار، ۷۱ درصد مربوط به کشت و باغداری، ۲۴ درصد به دامداری، ۴ درصد به آبزیپروری و ۱ درصد به جنگلداری اختصاص دارد.
بر اساس آمار سال ۱۳۹۳، مساحت زمینهای زراعی ایران حدود ۱۴.۶۸۷ میلیون هکتار است که ۵.۹۹۷ میلیون هکتار آن به روش آبیاری و باقی به صورت دیم کشت میشود. بیشترین زمینهای زراعی در استانهای خوزستان، خراسان رضوی، فارس، کرمان و اصفهان قرار دارند. از کل زمینهای زراعی، تنها ۶ درصد به کشت محصولات سالانه اختصاص یافته و مابقی در دورههای آیش قرار دارند.
در دهه ۱۳۹۰، توزیع کشت در ایران به این شکل بود: ۵۶ درصد گندم، ۱۸ درصد جو، ۳ درصد برنج و ۲۳ درصد باقی محصولات دیگر، از جمله یونجه، گوجهفرنگی، سبزیجات، خیار، نخود، لوبیا، زعفران، سیبزمینی و پیاز.
طبق گزارش فائو در سال ۱۳۹۹، ایران جزو ده کشور بزرگ جهان در تولید محصولات کشاورزی محسوب میشود و کارشناسان این سازمان معتقدند که ایران توانایی تولید و تأمین نیازهای داخلی و همچنین کشورهای همجوار خلیج فارس را دارد. با این حال، محدودیت منابع آبی چالشی جدی برای کشاورزی ایران است.
در بخش دامداری، ایران جمعیت قابل توجهی از گوسفندان دارد که بیشترین تعداد را بین دامها تشکیل میدهند. پس از آن بز، گاو، شتر، اسب، گاومیش و قاطر قرار دارند. صنعت مرغداری نیز رشد چشمگیری داشته و زیرساختهای آن به سرعت توسعه یافته است، به گونهای که زنجیره تأمین این صنعت به طور کامل در داخل کشور انجام میشود.
علاوه بر این، ایران صنایع لبنی بزرگی دارد و برای تأمین علوفه دامها در سال ۲۰۰۶ میلادی نزدیک به دو میلیون تن دانه علوفه وارد کرده است. پرورش خوک به دلیل محدودیتهای شرعی در ایران ممنوع است.
دانش و فناوری در ایران
ایران در طول تاریخ، مهد دانشمندان برجستهای بوده که بسیاری از آنان با اکتشافات خود تأثیرات عمیقی بر پیشرفت علم جهان گذاشتهاند. این کشور به ویژه در حوزههای اخترشناسی، انسانشناسی، پزشکی، ریاضیات، شیمی، تاریخ و جغرافیا، دانشمندانی چون ابوریحان بیرونی، ابوالوفا محمد بوزجانی، پورسینا، جابر بن حیان، خوارزمی، خیام، زکریای رازی، خواجه نصیرالدین طوسی و غیاثالدین جمشید کاشانی را پرورش داده است.
ایران همچنین دارای فناوریهای باستانی مهمی است؛ برای مثال، در دوران ساسانیان، دانشگاه گندی شاپور یکی از نخستین مراکز آموزش عالی جهان بود و کتابهای علمی خارجی به زبان پهلوی ترجمه میشدند. فناوری آبیاری قنات که از ابتکارات ایرانیان باستان است، به سایر کشورهای جهان نیز راه یافت. علاوه بر این، «پیل بغداد» که به احتمال نخستین باتری ساخته شده توسط انسان است، در دوران اشکانیان یا ساسانیان ساخته شده و موجب شکلگیری نظریههایی درباره تولید برق در ایران باستان شده است.
در دوران معاصر، دانشمندان ایرانی سهم چشمگیری در توسعه دانش داشتهاند؛ به عنوان نمونه، علی جوان نخستین لیزر گازی جهان را اختراع کرد و لطفیزاده نظریه مجموعههای فازی را به دنیا معرفی نمود. مریم میرزاخانی، نخستین زن و نخستین ایرانی برنده مدال فیلدز، توسط سازمان ملل به عنوان یکی از «۷ زنی که دنیا را تغییر دادند» معرفی شده است. همچنین توفیق موسیوند نخستین پمپ قلب مصنوعی را ساخت و ساموئل رهبر در زمینه درمان دیابت و کشف هموگلوبین گلیکوزیله نقش مهمی ایفا کرده است. فیزیک ایران، به ویژه در حوزه نظریه ریسمان، جایگاه قابل توجهی دارد و تعداد زیادی مقاله علمی در این حوزه منتشر میشود.
اخیراً تلاشهایی برای افزایش نقش دانش و فناوری در اقتصاد ایران صورت گرفته است؛ در سال ۱۳۹۷، بانکهای کشور تا سقف ماهانه ۶ هزار میلیارد ریال تسهیلات به شرکتهای دانشبنیان ارائه کردند. جشنواره علمی خوارزمی که از سال ۱۳۶۶ برگزار میشود، از معتبرترین جشنوارههای علمی ایران بوده و مورد توجه دانشمندان داخلی و خارجی است. بر اساس گزارش مجمع جهانی اقتصاد در سال ۲۰۱۵، ایران از نظر تعداد فارغالتحصیلان رشتههای مهندسی در رتبه سوم جهان قرار داشت.
دانشگاه تهران توانسته است رباتهای انساننمای سری «سورنا» را توسعه داده و چند نسل از آنها را رونمایی کند. مرکز تحقیقات بیوشیمی و بیوفیزیک دانشگاه تهران نیز دارای کرسی یونسکو در رشته بیوشیمی است. پژوهشگاه رویان یکی از معتبرترین مراکز تخصصی خاورمیانه است که در سال ۱۳۸۵ موفق به تولد نخستین گوسفند شبیهسازی شده ایران شد.
در سال ۲۰۱۸، ایران در زمینه سلولهای بنیادی و پزشکی بازساختی در جایگاه چهاردهم جهان قرار گرفت و شرکتهای دانشبنیان ایرانی محصولات خود را به کشورهای آسیا و خاورمیانه صادر کردند. همچنین بر اساس آمار وب آو ساینس، تا پایان سال ۲۰۱۷، ایران با انتشار ۸۷۹۱ مقاله علمی، رتبه چهارم جهان را در فناوری نانو کسب کرده است و محصولات نانویی ایران به ۴۷ کشور صادر میشود.
ماهواره «امید» با موشکهای ساخت داخل به فضا پرتاب شد و ایران را در فهرست ده کشور صاحب توانمندی قرار داد که موفق به قرار دادن ماهواره در مدار زمین شدهاند. همچنین نخستین جاندار ایرانی نیز در دوران دولت احمدینژاد به فضا فرستاده شد تا ایران به جمع شش کشور دنیا که چنین کاری کردهاند، بپیوندد.
در حوزه هستهای، ایران افزایش چشمگیری در تعداد مراکز و سانتریفیوژها داشته است. به طور کلی، ایران در زمینههای فناوری هستهای، بیوتکنولوژی، نانوتکنولوژی، هوافضا و استخراج و فرآوری مواد معدنی به رتبههای جهانی زیر ۲۰ دست یافته است. تحقیقات علمی در رشتههای مهندسی، ریاضی، پزشکی، فیزیک، شیمی، زیستشناسی و محیط زیست نیز روند صعودی چشمگیری داشتهاند.
گردشگری در ایران
تا اوایل دهه ۱۹۶۰ میلادی، گردشگری در ایران توجه چندانی به خود جلب نکرده بود. کمبود امکانات و زیرساختهای مناسب سفر، موجب شده بود سفر در داخل کشور دشوار باشد. با این حال، در دوران حکومت پهلوی، اقدامات گستردهای برای توسعه زیرساختها انجام شد؛ از جمله ساخت سنگفرشها، بزرگراهها و هتلهای جدید که بهتدریج موجب افزایش تعداد گردشگران ورودی از دهه ۱۳۴۰ تا سال ۱۳۵۷ شد.
اما وقایع سیاسی سال ۱۳۵۷ که به سرنگونی سلطنت انجامید، صنعت گردشگری ایران را به شدت آسیب زد. پس از آن، دولت جمهوری اسلامی با هدف کاهش تأثیرات فرهنگ غربی، محدودیتهایی برای ورود گردشگران غیرمسلمان اعمال کرد و این امر باعث رکود و فروپاشی بخش خدمات وابسته به گردشگری شد. با وجود این، در سالهای بعد، دولت تلاش کرد ایران را به عنوان یک مقصد گردشگری معرفی و توسعه دهد، هرچند خدمات گردشگری هنوز بخش کوچکی از اقتصاد کشور را تشکیل میدهد.
در دهه ۱۳۹۰، تعداد سفرهای خارجی ایرانیان به طور چشمگیری افزایش یافت. ترکیه و امارات متحده عربی به عنوان مهمترین مقاصد گردشگری خارجی ایرانیان شناخته میشوند. ایران در میان کشورهای ارسالکننده گردشگر به ترکیه جایگاه بالایی دارد؛ به طوری که تنها در نیمه نخست سال ۲۰۱۸ میلادی، بیش از یک میلیون و صد هزار گردشگر ایرانی به ترکیه سفر کردند.
طبق آمار شش ماه نخست سال ۱۳۹۸، بیش از چهار میلیون و ۲۵۸ هزار نفر ایرانی به خارج سفر کرده و همزمان حدود چهار میلیون و ۹۹۸ هزار گردشگر خارجی به ایران وارد شدند. این آمار نسبت به مدت مشابه سال قبل، نشاندهنده رشد ۲۶.۳۴ درصدی در ورود گردشگر به کشور است. در میان کشورهای همسایه، عراق، آذربایجان، افغانستان، ترکیه و پاکستان بیشترین تعداد گردشگر را به ایران فرستادهاند.
جاذبه های گردشگری ایران
جمعیتشناسی ایران
بر اساس آمار سال ۱۳۹۸، جمعیت ایران طی حدود یک قرن، هشت برابر شده است. با این حال، در دهههای اخیر میزان باروری در کشور کاهش یافته و جمعیت به سمت سالخوردگی حرکت میکند. میانگین افزایش سالانه جمعیت ایران در بازه زمانی سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۳۹۵، حدود یک میلیون نفر بوده است. میزان کلی باروری در کشور حدود ۲٫۱ فرزند به ازای هر زن گزارش شده است.جمعیت فعلی ایران بیش از ۸۳ میلیون نفر برآورد میشود.بر اساس دادههای بانک جهانی در سال ۲۰۱۸ میلادی، نرخ رشد جمعیت سالانه ایران حدود ۱٫۴ درصد بوده است.
آمارهای سال ۲۰۲۰ نشان میدهد که میزان تولد در ایران، ۱۶٫۳ در هر هزار نفر و میزان مرگ و میر ۵٫۳ در هر هزار نفر است. همچنین نسبت جنسی جمعیت، برابر با ۱۰۲٫۸ مرد به ازای هر ۱۰۰ زن گزارش شده است. شهرهای تهران، مشهد، اصفهان، شیراز، کرج، تبریز و اهواز به ترتیب بزرگترین کانونهای جمعیتی ایران محسوب میشوند.
ایران میزبان تعداد قابل توجهی از مهاجران خارجی است. طبق سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵، بیشترین تعداد مهاجران ساکن ایران از کشورهای افغانستان (حدود یک میلیون و ۵۸۴ هزار نفر)، عراق (۳۴ هزار و ۵۰۰ نفر) و پاکستان (۱۴ هزار و ۳۰۰ نفر) بودهاند. بیشتر مهاجران افغان در تهران و مهاجران عراقی و پاکستانی در قم سکونت دارند.
همچنین مهاجرت از ایران نیز قابل توجه است. در سال ۱۳۹۶، حسین عبده تبریزی اعلام کرد که حدود یک و نیم میلیون ایرانی در صف مهاجرت به کشورهای کانادا و استرالیا قرار دارند. پس از انقلاب ۱۳۵۷، چندین موج مهاجرتی از ایران شکل گرفت:
موج نخست: دلایل سیاسی و بلافاصله پس از انقلاب، بیشتر به سمت ایالات متحده
موج دوم: دلایل سیاسی-عقیدتی در اوایل دهه ۱۳۶۰، بیشتر به سمت اروپا
موج سوم: دلایل اقتصادی و رفاهی، بیشتر به کانادا و استرالیا
موج چهارم: دلایل سیاسی از سال ۱۳۸۸ به بعد
بحرانهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی همراه با بلایای طبیعی، زندگی در ایران را دشوار کرده و انگیزه مهاجرت را افزایش داده است. این مهاجرتها منجر به خروج سرمایهداران و فرار مغزها شده است که برخی از این خسارتها از سوی منابع رسمی نیز تأیید شدهاند
قومیتهای ایران
ایران کشوری با تنوع فرهنگی و قومی بسیار است که روابط میان اقوام آن عموماً دوستانه بوده است. گروههای عمده قومی و فرهنگی ایران شامل فارسیزبانان، آذریها، کردها، لرها، بلوچها، ترکمنها، قشقاییها، عربها، ارمنیها، آشوریها، یهودیان، زرتشتیان و براهوییها هستند. بر اساس آمار سال ۲۰۱۶ میلادی، حدود ۹۷٫۸ درصد جمعیت ایران ایرانیتبار و ۲٫۲ درصد را خارجیها تشکیل میدهند که بیشتر آنها مهاجران افغان هستند.
طبق گزارش کتابخانه کنگره، توزیع قومی ایران به این صورت است:
- فارسیزبانان: ۶۵٪
- آذریها: ۱۶٪
- کردها: ۷٪
- لرها: ۶٪
- عربها: ۲٪
- بلوچها: ۲٪
- ترکمنها: ۱٪
قشقاییها و دیگر اقوام ایلی ترک: ۱٪
اقلیتهای دیگر (ارمنیها، گرجیها، آشوریها و غیره): کمتر از ۱٪
آذریها بیشتر در شمال غرب، قشقاییها اطراف شیراز، ترکمنها در شمال شرق، ارمنیها در تهران، اصفهان و آذربایجان، گرجیها عمدتاً در اصفهان، آشوریها در شمال غرب و عربها در خوزستان و جزایر خلیج فارس زندگی میکنند. یهودیان ایرانی در شهرهای بزرگ کشور ساکن هستند و میراث تاریخی آنان به اسیران یهودی در بابل بازمیگردد.
مطالعات ژنتیکی نشان میدهد که تنوع ژنتیکی ایرانیان بسیار بالا و مشابه مناطقی مانند آناتولی، اروپا و قفقاز جنوبی است. آذریهای ایرانی از نظر ژنتیکی به مردم گرجی نزدیکاند ولی با آذربایجانیهای جمهوری آذربایجان تفاوتهایی دارند. پارسیان، کردها و قشقاییها از نظر ژنتیکی شباهت بالایی دارند.پژوهشهای سال ۲۰۱۹ نشان میدهد که هفت گروه قومی اصلی ایران (آذری، پارس، عرب، کرد، گیلک، لر و مازندرانی) یک خوشه ژنتیکی مشابه را تشکیل میدهند که دستکم از پنج هزار سال پیش وجود داشته و مهاجرتهای بعدی نتوانسته ساختار ژنتیکی آنها را دگرگون کند.
قومیت های ایران
زبانهای ایران
زبان فارسی، زبان رسمی و غالب ایران است و بیش از نیمی از جمعیت کشور به آن سخن میگویند. ادبیات فارسی و زبان استاندارد آن، در ادبیات، رسانه و آموزش به کار میرود. حدود سه چهارم مردم ایران به زبانهای هندواروپایی صحبت میکنند، از جمله فارسی، کردی و لری. زبان ارمنی نیز یکی از زبانهای هندواروپایی است که توسط اقلیت ارمنی استفاده میشود.
زبانهای ترکی تقریباً یک پنجم جمعیت ایران را دربرمیگیرند که عمدتاً زبان ترکی آذربایجانی و ترکمنی است.
زبان عربی که از خانواده آفروآسیایی است، به صورت تاریخی و مذهبی اهمیت دارد ولی تعداد کمی از ایرانیان آن را به عنوان زبان مادری استفاده میکنند. تأثیر عربی بر زبان فارسی از زمان اسلام و فتح ایران بسیار چشمگیر بوده است و با وجود تلاشهایی برای حذف واژگان عربی، این زبان همچنان در گفتمان دینی و آموزش مدارس نقش مهمی دارد.
پیش از انقلاب ۱۳۵۷، زبانهای انگلیسی، فرانسوی، آلمانی و روسی در میان طبقه تحصیلکرده رایج بود، اما اکنون بیشتر به آموزش انگلیسی محدود شده است. سطح مهارت انگلیسی در ایران متوسط رو به پایین است و این کشور در رتبهبندی جهانی مهارت زبان انگلیسی، در جایگاه ۶۹ از ۱۰۰ قرار دارد.
دین در ایران: تاریخ، تنوع و تأثیرات اجتماعی
تاریخچه دین در ایران
ایرانیان از دوران باستان، سازنده و توسعهدهنده دین بودهاند. آیین زرتشتی به عنوان دین باستانی ایران شناخته میشود که هنوز هم پیروانی دارد. زرتشت، پیامبر ایرانی و بنیانگذار این دین، حدود هزار سال پیش از میلاد ظهور کرد و مردم را به یکتاپرستی و رعایت اصول اخلاقی دعوت کرد. این آیین به دوگانگی خیر و شر باور داشت و اهورامزدا را به عنوان خدای یکتا میپرستید. علاوه بر زرتشتی، آیینهای مزدک و مانوی نیز در تاریخ دین ایران تأثیرگذار بودهاند.
اقلیتهای دینی تاریخی
یهودیان ایران سابقهای طولانی دارند که به دوران بازگشت از اسارت بابل بازمیگردد. کوروش بزرگ هخامنشی یهودیان را آزاد کرد و به بازسازی معابدشان کمک نمود.
مسیحیت نیز در ایران قدمت دارد و در دورههایی مانند حکومت یزدگرد یکم کلیسای مشرق به رسمیت شناخته شد و کلیسای ایرانی مستقلی تأسیس گردید.
اسلام در ایران
اسلام شیعه با بیشترین پیرو در ایران شناخته میشود. پس از ورود اسلام به ایران، شیعه از دوران صفویان به دین رسمی و غالب تبدیل شد و نقش مهمی در فرهنگ و سیاست ایفا کرد. روحانیت شیعه از دوران صفویان تاکنون جایگاه مهمی در جامعه و حکومت ایران دارد. قانون اساسی جمهوری اسلامی، اسلام شیعه را دین رسمی کشور اعلام کرده است و دستکم ۹۰ درصد ایرانیان شیعه هستند.
دیگر ادیان و اقلیتهای مذهبی
علاوه بر اسلام، حدود ۸ درصد از ایرانیان مسلمان سنی هستند. مسیحیت با بیش از ۳۰۰ هزار پیرو، بهائیت با حدود ۲۵۰ هزار، زرتشتی با حدود ۳۲ هزار و یهودیت با نزدیک به ۳۰ هزار پیرو، از دیگر ادیان رسمی و شناخته شده ایران به شمار میروند. قانون اساسی ایران به رسمیت شناختن مسیحیت، مزدیسنا و یهودیت را تضمین کرده است.
نقش روحانیت شیعه و تأثیرات سیاسی
مفهوم غیبت امام دوازدهم در تشیع، به قدرت و نفوذ بالای روحانیت در ایران کمک کرده است. پس از انقلاب ۱۳۵۷، روحانیت به عنوان نیروی غالب سیاسی و اجتماعی در کشور نقشآفرینی میکند و بسیاری از مردم به مراجع تقلید برای مسائل دینی و اخلاقی مراجعه میکنند.
وضعیت همزیستی و آزادیهای دینی
در طول تاریخ، ایران به نسبت دیگر کشورها، نمونهای از همزیستی ادیان مختلف بوده است؛ منشور کوروش بزرگ یکی از اسناد تاریخی در این زمینه است. با این حال، پس از انقلاب ۱۳۵۷، آزادیهای دینی کاهش یافته و اقلیتهای دینی مانند بهائیان با محدودیتها و آزارهایی مواجه شدهاند. برخی از این اقلیتها به مهاجرت روی آوردهاند.
آموزش در ایران: ساختار، تاریخچه و تحولات
ساختار آموزش و تحصیلات اجباری
در ایران، تحصیلات ابتدایی و متوسطه میان ۶ تا ۱۱ سال به صورت اجباری است. به طور کلی، حدود چهار پنجم مردان و دو سوم زنان ایرانی باسواد هستند. آموزش ابتدایی نقش مهمی در ارزیابی شایستگیهای دانشآموزان دارد و در انتخاب رشتههای تحصیلی دوره دبیرستان مؤثر است. نظام آموزش همگانی ایران توسط وزارت آموزش و پرورش مدیریت میشود. همچنین، دانشگاهها زیر نظر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و مراکز آموزش پزشکی تحت نظر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی فعالیت میکنند.
تأثیرات انقلاب ۱۳۵۷ بر آموزش
با انقلاب اسلامی ۱۳۵۷، نظام آموزشی ایران دچار تغییرات اساسی شد. آموزشگاههای مختلط لغو و تمامی مراکز آموزشی ملزم به ترویج ارزشهای اسلامی شدند. عقاید دینی و سیاسی نقش مهمی در موفقیت دانشجویان و اساتید در دانشگاهها ایفا میکند و پذیرش در دانشگاهها تا حد زیادی بر اساس میزان تقوی شخصی افراد انجام میگیرد، خواه این تقوی واقعی باشد یا نمایشی.
تاریخچه دانشگاهی و تحولات پس از انقلاب
دانشگاه تهران، قدیمیترین دانشگاه ایران، در سال ۱۳۱۳ تأسیس شد و پس از آن، مؤسسات مختلف آموزشی همچون دانشکدههای آموزگاران و فنی شکل گرفتند. پس از انقلاب ۱۳۵۷، بسیاری از استادان و اساتید به دلیل ارتباط با رژیم سابق یا عقاید سکولار کشور را ترک کردند یا از کار برکنار شدند. این موضوع باعث کاهش چشمگیر ثبتنام دانشجویان شد، اما همزمان میزان پذیرش زنان در دانشگاهها به طور قابل توجهی افزایش یافت؛ تا سال ۲۰۰۰ بیش از نیمی از دانشجویان ورودی را زنان تشکیل میدادند.
رتبهبندی دانشگاههای ایران
بر اساس دادههای وبومتریک در ژانویه ۲۰۲۰، پنج دانشگاه برتر ایران به ترتیب عبارتند از:
- دانشگاه تهران (رتبه جهانی ۴۳۸)
- دانشگاه علوم پزشکی تهران (رتبه ۵۷۰)
- دانشگاه صنعتی شریف (رتبه ۷۷۰)
- دانشگاه پلیتکنیک تهران (رتبه ۷۹۱)
- دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی (رتبه ۷۹۴)
بهداشت در ایران: پیشرفتها و چالشها
پیشرفتهای بهداشتی پس از جنگ جهانی دوم
پس از جنگ جهانی دوم و با تلاشهای حکومت ایران، سازمانهای بینالمللی و نیکوکاران، شرایط بهداشتی در کشور به طور چشمگیری بهبود یافت. در حدود سال ۱۳۴۲، ایران موفق شد بیماری آبله را ریشهکن کند، طاعون را از بین ببرد و مالاریا را تقریباً در سراسر کشور نابود سازد. همچنین، وبا که در سال ۱۳۴۹ شایع شد، به سرعت کنترل گردید. اگرچه این بیماری در اوایل دهه ۱۳۶۰ دوباره شیوع پیدا کرد، با مداخله سریع، مجدداً کنترل شد.
وضعیت فعلی و کمبودها
با وجود پیشرفتهای چشمگیر، امکانات بهداشتی ایران هنوز ناکافی است. کمبود پزشک، پرستار و تجهیزات پزشکی در برخی مناطق به چشم میخورد. بیمارستانهای دولتی و بخش خصوصی هر دو به ارائه خدمات درمانی مشغول هستند، اما پاسخگویی به نیازهای جمعیت کافی نیست. وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، نهاد ناظر بر خدمات درمانی کشور است و سازمان بهزیستی ایران به همراه بنیاد شهید و امور ایثارگران و بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی، مسئولیتهای حمایتی را برعهده دارند.
آمارهای کلیدی سلامت
میزان مرگ مادران: در سال ۲۰۱۷، این نرخ ۱۶ مورد در هر ۱۰۰ هزار زایمان زنده بود که ایران را در رتبه ۵۰ از میان ۱۸۵ کشور قرار میدهد. این آمار نسبت به سال ۲۰۰۰، کاهش سه برابری داشته و ایران از نظر کاهش مرگ مادران در این بازه زمانی، رتبه سیزدهم را کسب کرده است.
مرگ و میر نوزادان: طبق برآوردهای سال ۲۰۱۹، نرخ مرگ و میر نوزادان ۱۲ مورد در هر ۱۰۰۰ تولد زنده است و ایران در میان ۱۹۳ کشور در رتبه ۸۲ قرار دارد.
امید به زندگی: میانگین امید به زندگی در ایران حدود ۷۶.۵ سال است (۷۵ سال برای مردان و ۷۸ سال برای زنان) که این رقم نسبت به گذشته افزایش بیش از ۲۲ سالی داشته و ایران را در جایگاه ۷۳ از میان ۱۹۹ کشور قرار میدهد.
زیرساختهای بهداشتی
سرانه تخت بیمارستانی در ایران در سال ۱۳۹۷ برابر ۱.۶ تخت به ازای هر ۱۰۰۰ نفر بوده است. این تختها به طور نامتناسب در استانهای مختلف توزیع شدهاند. نزدیک به ۷۵ درصد تختهای بیمارستانی متعلق به بخش دولتی است. بسیاری از تختهای بیمارستانهای خصوصی اغلب خالی هستند که دلیل اصلی آن، مشکلات مالی مردم برای استفاده از این خدمات است.
بیماریهای شایع و پاندمی کرونا
بیماریهای شایع ناشی از آب و غذا در ایران عمدتاً اسهال باکتریایی است. همچنین، ایران در سال ۱۳۹۸ با همهگیری کروناویروس مواجه شد که به سرعت در جامعه شیوع یافت و تلفات قابل توجهی به همراه داشت.
فرهنگ ایران
ایران دارای میراث فرهنگی و تاریخی کمنظیری در جهان است که مردم آن با آگاهی و افتخار به آن مینگرند. این کشور با داشتن شاهنشاهیهای بزرگ باستانی همچون هخامنشیان، تاریخ درخشانی را در خود جای داده است. با وجود تحولات سیاسی، مذهبی و تاریخی متعدد، ایرانیان پیوندی عمیق با گذشته خود حفظ کردهاند. اگرچه در ایران معاصر، زندگی روزمره به شدت با مذهب اسلام شیعه درآمیخته است، اما هنر، ادبیات و معماری سنتی ایران یادآور فرهنگ غنی و بومی این سرزمین است که در دوران پیشین نه تنها در ایران بلکه در گستره خاورمیانه و جنوب آسیا نیز تأثیرگذار بوده است. بخش بزرگی از تاریخ معاصر ایران با تنشهایی میان مذهب شیعه و میراث فرهنگی کهن این سرزمین همراه بوده است.
تنوع قومی و فرهنگی
گرچه فرهنگ پارسی غالب است، ایران کشوری چند قومیتی است که شامل قومیتهایی همچون پارس، ارمنی، آذری، کرد، لر و دیگر گروهها میشود. هر یک از این قومیتها دارای آیینها و سنتهای ادبی و تاریخی خاص خود هستند که بسیاری از آنها به قرون و سدههای دور بازمیگردد. به عنوان مثال، آیینهای ارمنیها به دوران پیش از میلاد مربوط میشود. این گروههای قومی معمولاً ارتباطات فرهنگی نزدیکی با همسایگان خود در خارج از ایران دارند.
موزهها و مراکز فرهنگی
تعداد موزههای ایران نسبتاً کم است و بیشتر آنها از دوران جدید تأسیس شدهاند. با این حال، موارد استثنایی مانند کاخ گلستان وجود دارد که یکی از نمونههای برجسته فرهنگ و تاریخ ایران به شمار میرود. موزه هنرهای معاصر تهران که در سال ۱۳۵۶ افتتاح شد، بزرگترین گالری اختصاصی هنر معاصر در ایران است. همچنین، موزه پارس در شیراز و موزه ملی ایران در تهران از دیگر موزههای شناخته شده کشور هستند که آثار فرهنگی و تاریخی مهمی را در خود جای دادهاند.
آیینها و رسوم در ایران
ایران کشوری است با مردمی از اقوام مختلف که همگی خود را دارای هویت ایرانی میدانند و جشنهای ملی این سرزمین را پاس داشتهاند. علاوه بر آن، آیینها و مناسک اسلامی نیز در میان مردم بسیار رایج است و پس از انقلاب ۱۳۵۷، این مراسمها شکلی مجللتر و رسمیتر به خود گرفتند و هویت اسلامی، از سوی ساختار حکومت جدید، مورد حمایت قرار گرفت.
نوروز: جشن باستانی و جهانی ایرانی
جشن سال نو یا نوروز، مهمترین و مشهورترین جشن ملی ایران است که از سوی یونسکو به عنوان میراث فرهنگی و معنوی بشریت ثبت شده است. همچنین، مجمع عمومی سازمان ملل متحد ۲۱ مارس (اول بهار) را به عنوان روز جهانی نوروز به رسمیت شناخته است. این آیین کهن نه تنها در ایران بلکه توسط پیروان ادیان مختلف و در کشورهای دیگر نیز گرامی داشته میشود. جشن نوروز از چهارشنبه آخر سال، که به «چهارشنبهسوری» معروف است، آغاز میشود و با تعطیلاتی حدود یک هفته ادامه مییابد تا روز سیزدهم فروردین که به «سیزدهبدر» مشهور است و در آن مردم به پیکنیک و گردش در طبیعت میروند.
یادبود کربلا و اهمیت فرهنگ شیعه
روایت شهادت و واقعه کربلا، یکی از ارکان اصلی فرهنگ شیعه در ایران است. یادبود شهادت امام حسین (ع) و یارانش، به شدت در تمام جنبههای فرهنگی ایران نفوذ کرده و در اشعار، موسیقی و آیینهای مذهبی شیعیان بازتاب یافته است. حتی حکومتهای پیشین که سعی داشتند با برگزاری جشنوارههای سالانه و حمایت از موسیقی و هنر، این گرایش مذهبی را کاهش دهند، موفق نبودهاند. در دورههای مختلف، نمایش عمومی شادی و خنده در برخی محافل نامطلوب یا حتی گناه محسوب شده است. به طور کلی، در هر ماه سال در ایران حداقل یک روز به عزاداری و مناسک مذهبی اختصاص دارد که معمولاً به واقعه کربلا نیز اشاره میشود.
جشنها و اعیاد اسلامی
ایران چندین عید اسلامی را جشن میگیرد که از جمله آنها میتوان به عید قربان و عید فطر اشاره کرد که توسط شیعیان و اهل سنت برگزار میشوند. همچنین، زادروز امام زمان (حجت بن الحسن) از مهمترین جشنهای مذهبی کشور است که در این روز، شهرها چراغانی میشوند و بازارهای سنتی تزئین میگردند تا پذیرای مردم و خریداران باشند. ریشه بسیاری از این رسوم به ورود اسلام به ایران و فروپاشی سلسله ساسانی بازمیگردد که با آن دوران فرهنگ و آیینهای پیش از اسلام به تدریج جای خود را به فرهنگ اسلامی دادند.
رسوم باستانی زنده در ایران
برخی از آیینها و جشنهای باستانی همچنان در ایران زنده ماندهاند، از جمله جشن تیرگان، مهرگان، سپندارمذگان، سده، امرداد و شب یلدا. علاوه بر آن، جشنهای اسلامی مانند میلاد پیامبر (ص)، میلاد امامان، عید غدیر خم، ماه رمضان (که در آن روزه برای مسلمانان واجب است)، جشن مبعث و معراج نیز بخش مهمی از فرهنگ آیینی ایران را تشکیل میدهند.
ایران
آشپزی ایرانی
آشپزی ایرانی، هرچند که تا حدی از روشهای آشپزی جهان عرب و شبهقاره هند تأثیر پذیرفته است، بیشتر ریشه در جغرافیا و محصولات طبیعی ایران دارد. یکی از مواد اصلی در رژیم غذایی ایرانیان، برنج است و گوشت، عمدتاً گوشت گوسفند، تقریباً در هر وعده غذایی حضور دارد. سبزیجات نیز جایگاه ویژهای در سفره ایرانی دارند و پیاز تقریباً در اکثر غذاها به کار میرود.
دامداری، از دیرباز یکی از ارکان مهم اقتصاد ایران بوده و فراوردههای لبنی مانند شیر، پنیر و به ویژه ماست به صورت معمولی در سفره ایرانیان دیده میشود. آشپزی اصیل ایرانی عمدتاً به دنبال خلق طعمهای لطیف است و غذاهایی نسبتاً ساده اما خوشعطر و خوشطعم مانند خورشها و انواع کبابها را ترجیح میدهد.
یکی از برجستهترین ادویههای ایرانی، زعفران است که طعمی ویژه و رنگی طلایی به غذاها میبخشد. به علاوه، طعمدهندههای دیگری مانند لیمو، نعنا، زردچوبه، گلاب، انار و گردو نیز در خوراک ایرانی کاربرد فراوان دارند و هر کدام نقش خاصی در ایجاد تعادل طعمها ایفا میکنند.
نان نیز به جز برنج، یکی از مواد اصلی در سفره ایرانی است. انواع نانهایی مانند بربری، تافتون، لواش و سنگک (که سرآمد نانهای ایرانی است) در میان مردم رایج است. ایرانیان در پخت انواع چلو از تهدیگ، زرشک، زعفران و آجیل برای تزئین و طعمدهی استفاده میکنند.
در رستورانهای ایرانی، انواع کبابها محبوبترین خوراک اصلی محسوب میشوند که کباب بختیاری، چلوکباب، جوجهکباب و کباب کوبیده، رایجترین نمونهها هستند. علاوه بر کباب، خوراکهای متنوع و مشهور ایرانی مانند آبگوشت، دلمه، زرشکپلو، سبزیپلو، فسنجان، قرمهسبزی و میرزاقاسمی، به سفرههای ایرانی رنگ و لعاب خاصی میبخشند.
در زمینه دسر، انواع شیرینیهای ایرانی جایگاه ویژهای دارند. همچنین، فالوده و بستنی ایرانی از دسرهای محبوب کشور هستند. ایرانیان معمولاً صبحانه را همراه با چای مصرف میکنند و وعده ناهار، وعده اصلی روز محسوب میشود، در حالی که شام معمولاً سبکتر است.
از دیگر افتخارات غذایی ایران میتوان به خاویار مشهور ایرانی اشاره کرد که زمانی ایران رتبه نخست تولید جهانی آن را داشت. همچنین، شراب ایرانی دارای تاریخچهای طولانی است و ایران یکی از قدیمیترین تولیدکنندگان نوشیدنیهای الکلی در جهان به شمار میآید، هرچند که پس از انقلاب اسلامی، تولید و مصرف آن با ممنوعیت و مجازات همراه شده است.
موسیقی، رقص و تئاتر در ایران
موسیقی ایرانی
موسیقی در ایران از دوران باستان اهمیت ویژهای داشته است. در دوران هخامنشی، موسیقی بخشی جداییناپذیر از آیینهای مذهبی و مراسم دربار بود. هرچند هویت دقیق موسیقی اصیل ایرانی هنوز بهطور کامل روشن نشده، تحقیقات گستردهای درباره آن در جریان است. در دوران ساسانیان، موسیقی رشد چشمگیری داشت و استفاده از سازهای متنوعی رایج بود. باربد، موسیقیدان نامدار آن دوران، نخستین سیستم موزیکال خاورمیانه را با عنوان خسروانی بنیان نهاد.
با ورود اعراب به ایران، بسیاری از مدها و ملودیهای باستانی از بین رفتند اما دستگاههای موسیقی ایرانی به شکل شفاهی حفظ و منتقل شدند. ایران مهد نخستین سازهای پیچیده جهان است که برخی از آنها به هزاره سوم پیش از میلاد بازمیگردد. سازهای بومی متنوعی مانند تار، سهتار، بربط، سنتور، قانون، کمانچه، نی، قیچک، رباب، تنبک، دف و دایرهزنگی در موسیقی ملی ایران کاربرد دارند.
در دهههای ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ خورشیدی، موسیقی ایران دستخوش تغییرات اساسی شد؛ موسیقی پاپ و راک وارد کشور شدند و شاخههای نوگرایی شکل گرفتند. استودیوها، بارها و باشگاههای شبانه در گسترش این سبکهای نوین نقش مهمی ایفا کردند و هنرمندان برجستهای روی صحنه ظاهر شدند.
با این حال، مسائل جنسیتی در موسیقی ایران بسیار پیچیده بوده است. در دوران قاجار و صفویه، پسربچهها برای اجرای آواز و رقص لباس دخترانه میپوشیدند. پس از انقلاب ۱۳۵۷، جایگاه زنان در موسیقی محدود شد و آواز خواندن آنان بهعنوان کاری غیرمجاز تلقی گردید. اجرای کنسرتهای زنانه با قوانین سختگیرانه روبرو شده و بسیاری از برنامهها به دلیل فشار محافل محافظهکار لغو شدهاند. محدودیتهایی نیز برای مردان وجود داشته و برخی موسیقیها ممنوع شدهاند.
رقص ایرانی
رقص در ایران تاریخچهای طولانی و غنی دارد. در دربار ساسانیان، رقصهای ویژه و آیینی برگزار میشد. فردوسی، شاعر حماسهسرای ایرانی، از رقصندگان نامداری چون آزاده یاد کرده است که در کنار نوازندگی چنگ و خواندن شعر، به رقص نیز میپرداختند.
ایران یکی از امپراتوریهای باستانی بود که هنر رقص را گسترش داد و رقص برای ایرانیان هم پدیدهای اجتماعی و هم آیینی مذهبی محسوب میشد. پیشینه رقص ایرانی به دوران مهرپرستی بازمیگردد و در منابع تاریخی یونانی نیز اهمیت آن در فرهنگ ایرانیان ذکر شده است.
پس از انقلاب ۱۳۵۷، محدودیتهای شدیدی بر رقص وضع گردید. نمونه بارز این محدودیتها، دستگیری دختری ۱۷ ساله در سال ۱۳۹۷ بود که ویدئوهای رقص خود را در اینستاگرام منتشر کرده بود. در جمهوری اسلامی، رقص گاه با اتهاماتی نظیر «خلاف عفت عمومی» همراه است و ممکن است منجر به پیگرد قانونی شود.
تئاتر ایرانی
تئاتر در ایران دارای گونههای بومی و کهن است. یکی از مهمترین شیوههای اجرایی، نقالی است؛ هنری کهن در داستانگویی شفاهی که همراه با موسیقی نیز اجرا میشود. دیگر گونههای نمایشی بومی ایران شامل عروسکگردانی، تعزیه (نمایش واقعه کربلا)، سوگ سیاوش، خیمهشببازی و سیاهبازی هستند که هر کدام نقش خاصی در فرهنگ نمایشی ایران داشتهاند.
از نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی، با سفر ناصرالدین شاه به اروپا، تئاتر غربی وارد ایران شد و اولین سالنهای تئاتر در تهران بنا شد. در دهه ۱۹۵۰ میلادی، گروه هنر ملی با جذب چهرههای شاخص نمایشنامهنویس و کارگردان، زمینه رشد مجدد تئاتر را فراهم کرد. همچنین تلویزیون ملی ایران از نمایشهای صحنهای حمایت کرد و کارگاه نمایش در سال ۱۳۴۸ تأسیس گردید.
در این دوره، پشتیبانیهای تجاری و حکومتی همراه با جشنوارههای هنری مانند جشن هنر شیراز، موجب تقویت و توسعه تئاتر در ایران شدند و به شکوفایی این هنر باستانی کمک کردند.
هنر و طراحی در ایران
هنر در ایران از هزارهٔ چهارم تا هزارهٔ دوم پیش از میلاد، عمدتاً با باورها و آیینهای دینی پیوند داشت. آثار به جای مانده از این دوران، همچون ظروف منقش و کندهکاریهایی که در کورانگون و نقش رستم یافت شدهاند، گواهی بر اهمیت هنر در آن دورهاند. در اواخر هزارهٔ سوم و در هزارهٔ دوم پیش از میلاد، صنعت برنز در ایران با مهارت و ظرافت بسیار پیشرفت کرد. سفالسازی در این دوران شکل ظریفتری یافت و نقوش جانداران به زیبایی بر روی آنها حک شد. همچنین مجسمههایی که در تورنگتپه کشف شدهاند، احتمالاً متعلق به همین دورهاند
در دوران هخامنشی، هنر معماری و تزییناتی با همکاری گستردهای در سراسر امپراتوری به کار گرفته شد تا تصویری جامع از آن دوران به نمایش گذاشته شود. سنگنگارهها، کندهکاریها، جزئیات رنگی، روکشهای طلا و برنز و نقوش روی اشیاء داخل کاخها، نمونههایی از هنر هخامنشی است که تا امروز حفظ شدهاند.هنر پارتها، که تأثیر پذیرفته از هنر یونانی بود، پس از آن دوره، به جای خود در تاریخ هنر ایران، به ویژه هنر ساسانیان، که تمدن ایرانی را بار دیگر زنده کرد، ادامه یافت. هنر ساسانی، هر چند از فرهنگهای دیگر نیز اثر گرفته بود، اما ذاتاً ایرانی بود و ویژگیهایی چون رواج معماری طاقدار را در این دوران میتوان مشاهده کرد.
با ظهور فرهنگ اسلامی در ایران، توسعه مکتبهای بومی قدرتمندی در هنرهای تجسمی کمتر دیده شد، اما استثناهایی نیز وجود داشت. یکی از این استثناها گسترش نگارگری ایرانی در مکتبهایی مانند مکتب شیراز و مکتب اصفهان بود. متأسفانه نگارگری ایرانی در اواخر دوران صفوی روند انقراض را طی کرد، اما هنرهایی مانند خوشنویسی ایرانی، تذهیب، بافندگی، سفالسازی و فلزکاری همچنان به حیات خود ادامه دادند. نقاشی و مجسمهسازی کلاسیک غربی از اواخر قرن نوزدهم وارد ایران شد و با مضامین ایرانی تلفیق یافت. پس از انقلاب ۱۳۵۷، گرایش به اسلامیسازی، باعث محدودیت در هنرهای تجسمی شد، ولی این هنرها از طریق برگزاری نمایشگاهها و دسترسی به اینترنت، به تدریج رو به رشد گذاشتند.
نوگرایی هنری در ایران، تأثیر قابل توجهی از تغییرات اجتماعی به ویژه در دوران رضاشاه پهلوی پذیرفت. بین سالهای ۱۳۲۸ تا ۱۳۵۸، هنر نوین رشد قابل توجهی داشت و بسیاری از هنرمندان معاصر برجسته ایران در این دوران ظهور کردند.روزنامه گاردین اعلام کرده است که مجموعه آثار موجود در موزه هنرهای معاصر تهران، بزرگترین گنجینه هنر مدرن خارج از آمریکا و اروپای غربی به شمار میآید. در دوران پهلوی، گالریهای خصوصی تأسیس شدند و وزارت فرهنگ و هنر جشنوارههای سالانهای را برگزار میکرد. جشن هنر شیراز نیز از همان آغاز با نوآوری و برنامههای متنوع خود، در میان جشنوارههای بینالمللی موسیقی، جایگاه برجستهای پیدا کرد
معماری ایرانی
معماری ایرانی، با دانش بومی و پیشینهای دیرینه، همواره به عنوان عالیترین شاخه هنر ایران شناخته شده است. در دورههای هخامنشیان، پارتها و ساسانیان، معماری ایران به اوج شکوه و عظمت خود رسید و در دوران اسلامی نیز توانست جایگاه برتر خود را حفظ کند
فرهنگ باستانی ایران، سبک معماری عمیقی را پایهگذاری کرده است. ایلامیها، هخامنشیان، هلنیستیها و دیگر سلسلههای پیش از اسلام، آثار سنگی برجستهای به یادگار گذاشتهاند که از جمله آنها میتوان به چغازنبیل و پارسه اشاره کرد. این دو اثر در سال ۱۹۷۹ میلادی به عنوان میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیدند. همچنین مجموعه آثار رهبانی ارامنه ایران که در سال ۲۰۰۸ در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار گرفت، نمونهای از معماری ترکیبی فرهنگهای بیزانس، پارسی و ارمنی است.
با آغاز دوران اسلامی، دستاوردهای معماری سلسلههایی چون سلجوقی، ایلخانی و صفوی قابل توجه است. شهرهایی مانند نیشابور، اصفهان و شیراز به عنوان شهرهای مهم جهان اسلام شناخته شدند. وجود تعداد فراوانی از مساجد، مدارس دینی، زیارتگاهها و کاخها، موجب شکلگیری سبک معماری ایرانی-اسلامی شد که بخشی از معماری بزرگتر اسلامی محسوب میشود.
در دوران پهلوی، دو نوع معماری در ایران شکل گرفت؛ نوع اول تقلیدی از معماری غربی بود که سازگاری کمی با اقلیم و فرهنگ ایرانی داشت. نوع دوم، تلاشی برای احیای معماری بومی ایران بود که با اصلاحات مدرن، متناسب با نیازهای نوین توسعه یافت. به تدریج مسئولان ایرانی از تقلید صرف از سبکهای غربی فاصله گرفتند و حمایت از معماری بومی را آغاز کردند. از شاخصترین آثار معماری این دوره، برج آزادی است.
همچنین دو دوره نفوذ معماری غربی در ایران قابل تشخیص است؛ نخستین دوره مربوط به دوران قاجار و دومین دوره، دوران پهلوی که در آن معماری ایران به کلی دگرگون شد و ساختمانهایی با کارکردها و سبکهای غربی، متداول گردیدند.
در گفتگویی که در سال ۱۳۹۷ با امیر منصوری، پژوهشگر معماری، توسط خبرگزاری مهر انجام شد، به بیتوجهی مسئولان جمهوری اسلامی به پیوند معماری با هویت تاریخی ایران اشاره شد. ایشان ضمن تأکید بر سردرگمی موجود در حوزه معماری، خواستار توجه بیشتر به حفظ هویت معماری ایرانی شدند.
ادبیات در ایران
کهنترین سنت ادبی ملی ایران، ریشه در زبان اوستایی دارد؛ زبان مقدس متون اوستا که شامل متون افسانهای و مذهبی زرتشتی و آیینهای باستانی ایران است. این سنت ادبی، پیشینهای به دوران پیش از هخامنشیان دارد.ادبیات فارسی به عنوان بخشی بنیادین از فرهنگ ایرانی، تأثیرگذارترین استادان زبان فارسی همچون فردوسی، حافظ، نظامی گنجوی، جامی و مولوی را در خود جای داده است که هنوز هم الهامبخش نویسندگان معاصر هستند.
در سدههای نوزدهم و بیستم میلادی، ادبیات فارسی تحت تأثیر روشهای ادبی و فلسفی غربی قرار گرفت، اما همچنان وسیلهای چالاک برای بازتاب دروننگریهای فرهنگی، اعتراضات سیاسی و بیان دغدغههای شخصی نویسندگان برجستهای چون صادق هدایت، جلال آل احمد، صادق چوبک و شاعران بزرگی مانند احمد شاملو و فروغ فرخزاد بود.پس از انقلاب ۱۳۵۷، بسیاری از نویسندگان به تبعید رفتند و بخش عمدهای از آثار برجسته ادبی در خارج از کشور خلق و منتشر شد. در این دوران، ادبیات جدید حقوق زنان نیز با حضور نویسندگانی چون شهرنوش پارسیپور و منیرو روانیپور شکل گرفت.
آگاهی ما از اساطیر ایران عمدتاً از منابعی چون اوستا به دست آمده استادبیات پهلوی شامل متون دینی، اندرزی، حماسی و شعری است که بسیاری از باورها و اساطیر کهن را حفظ کردهاند. بندهشن و دینکرد نیز منابع مهم دیگری در شناخت اساطیر ایران باستان به شمار میآیند. با شروع دوران اسلامی، شاهنامه فردوسی پدید آمد؛ اثری که تاریخ ایران از آغاز تا ورود اسلام را در قالب شعر بازسازی کرد و اساطیر را همتراز رویدادهای تاریخی به تصویر کشید. در شاهنامه، نبرد میان نیکی و بدی، موضوعی مرکزی است. شخصیتهای برجسته این اساطیر شامل رستم، اسفندیار، افراسیاب، کاوه آهنگر، سهراب، سیاوش و فریدون هستند.
زبان فارسی، نخستین زبان تمدن اسلامی بود که انحصار زبان عربی را در نوشتار شکست و نثر فارسی، گنجینهای غنی از روایتها و آثار ادبی را در خود جای داده است. رودکی، شاعر نخستین دوره کلاسیک فارسی، از جمله کسانی بود که کلیله و دمنه را به نظم درآورد.
شاعران ایران
فلسفه در ایران
فلسفه در ایران در پی تحولات گسترده سیاسی و اجتماعی، طیف متنوعی از مکتبهای فکری را شامل میشود و عمدتاً به دو دوره پیش و پس از اسلام تقسیم میگردد. مکتبهای پیش از اسلام، نظیر زرتشتی، مانوی و مزدکی، از آموزههای دینی و فلسفی برخوردار بودند. مکتب مزدیسنا که بر پایه تعلیمات زرتشت شکل گرفت، از ۱۰۰۰ تا ۵۸۸ پیش از میلاد در مناطق مختلف ایران رواج داشت. زرتشت نخستین فیلسوفی بود که به فلسفه شر پرداخت و فلسفه اخلاقی او مبتنی بر تقدم پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک است. اندیشههای او تأثیر قابل توجهی بر فلسفه یونان و روم داشته و تا قرن هجدهم میلادی در غرب شناخته شده بود.
در دوره اسلامی، فلسفه ایران به ویژه با ظهور حکمت سینوی و دیگر مکتبها مانند اشراق و متعالیه، شکوفا شد. ابن سینا، فیلسوف بزرگ ایرانی، مکتب حکمت سینوی را پایهگذاری کرد که تا قرن دوازدهم میلادی، مکتب اصلی فلسفه اسلامی بود. او در تلاش بود فلسفه ارسطو و نوافلاطونی را با الهیات اسلامی آشتی دهد. نظریات ابن سینا نه تنها در جهان اسلام بلکه در اروپا نیز اثرگذار بود و به توسعه فلسفه نوین کمک کرد. برخی از دستاوردهای فلسفه اسلامی ایران، به ویژه در زمینههای تئوریهای فرگشت و علوم طبیعی، نقش مهمی داشتهاند.
رسانهها در ایران
رسانههای چاپی و دیداری در ایران عمدتاً در تهران، پایتخت کشور، منتشر و اداره میشوند و تحت نظارت دقیق قانونی قرار دارند. بر اساس قانون مطبوعاتی جمهوری اسلامی، انتشار هرگونه مطلب ضد اسلام بهشدت ممنوع است و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مسئول صدور مجوز فعالیت رسانهها است. خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) نیز به طور مستقیم توسط این وزارتخانه اداره میشود. ورود خبرنگاران خارجی به ایران معمولاً محدود و تنها در موارد خاص مجاز است.
با وجود ضمانتهای قانونی نسبت به آزادی رسانهها، سانسور گستردهای توسط جریانهای محافظهکار و نهادهای دولتی اعمال میشود، بهویژه در رسانههای عمومی و فضای اینترنت. با این حال، در اواخر دهه ۱۹۹۰ میلادی، رسانههای چاپی نقشی کلیدی در روند اصلاحات سیاسی ایفا کردند. در دهه ۲۰۰۰ نیز گروههای اصلاحطلب و مخالف با استفاده از فضای اینترنت، پیامهای خود را منتشر میکردند؛ اما در مقابل، دولت با تشدید محدودیتها تلاش کرد تا مخالفتهای آنلاین را سرکوب کند.
از روزنامههای معروف ایران میتوان به «اطلاعات» و «کیهان» اشاره کرد. ایستگاههای رادیو و تلویزیون سراسر کشور را پوشش میدهند و بخشهایی از برنامههای آنها دارای مخاطبان بینالمللی است. جمهوری اسلامی در سال ۱۳۷۳ دریافت تجهیزات ماهوارهای را ممنوع اعلام کرد؛ اما اجرای این ممنوعیت نامنظم بوده و بسیاری از ایرانیان همچنان به دریافت شبکههای ماهوارهای ادامه دادند. برنامههای صدا و سیما به زبان فارسی و برخی زبانهای محلی پخش میشوند.
اگرچه پس از انقلاب ۱۳۵۷ میزان سواد عمومی بهطور قابل توجهی افزایش یافته است، اما رسانههای شنیداری و دیداری همچنان تأثیرگذارتر از رسانههای چاپی هستند، بهویژه در مناطق روستایی و کمتر توسعه یافته.
تاریخچه و ساختار رسانههای دیداری و شنیداری
نخستین فرستنده تلویزیونی ایران در سال ۱۳۳۷ راهاندازی شد. گسترش تلویزیون باعث کاهش محبوبیت سرگرمیهای سنتی مثل «شهر فرنگ» شد.گرچه بازیهای آسیایی ۱۹۷۴ با سیستم رنگی پخش شدند، راهاندازی رسمی تلویزیون رنگی چهار سال بعد تکمیل گردید.
انتشار و پخش برنامههای صوتی و تصویری در انحصار سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی است که پیش از انقلاب ۱۳۵۷ با نام سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران شناخته میشد. این سازمان یکی از بزرگترین نهادهای رسانهای جهان از نظر تعداد کارکنان است و سالانه بودجهای کلان دریافت میکند؛ طبق گزارش سال ۱۳۹۵، بودجه آن بیش از ۲ هزار میلیارد تومان بود.
قانون اساسی جمهوری اسلامی، رادیو و تلویزیون را دولتی میداند و راهاندازی شبکههای خصوصی تلویزیونی و رادیویی را مغایر این قانون میداند.
اینترنت و فضای مجازی
ایران یکی از کشورهایی است که دسترسی به اینترنت در آن با محدودیتهای فراوان همراه است. سانسور اینترنت در ایران به شکل گسترده و منظم توسط نهادهای دولتی اعمال میشود. نیمی از ۵۰۰ وبگاه پربازدید در این کشور فیلتر شدهاند و شبکههای اجتماعی محبوبی مانند توییتر مسدود شدهاند، گرچه مقامات حکومتی در این فضاها فعال بودند.
قطعیهای گسترده اینترنت در هنگام تظاهرات، از جمله قطع سراسری در سال ۱۳۹۸، و تشویق استفاده از شبکه ملی اطلاعات از جمله مسائل مهم فضای مجازی ایران هستند. طرح اینترنت ملی ابتدا در دوره محمود احمدینژاد مطرح و در دوره حسن روحانی پیگیری شد.
صنعت بازیهای ویدئویی در ایران
از حدود سال ۱۳۹۳، صنعت بازیهای ویدئویی در ایران به رشد سریع فروش دیجیتالی دست یافته است. ساخت بازیهای موبایلی از سال ۱۳۹۲ توسعه چشمگیری داشته است. اما این صنعت به دلیل رعایت نکردن حقوق مالکیت فکری بهویژه در مورد بازیهای خارجی با مشکلاتی مواجه است.بر اساس گزارشی در سال ۱۳۹۶، حدود ۳۵ درصد ایرانیان در ردههای سنی مختلف، گیمر هستند.
سینما در ایران
سینما یکی از محبوبترین و تأثیرگذارترین گونههای سرگرمی در ایران است که همواره نقش مهمی در تفسیر مسائل اجتماعی و سیاسی ایفا کرده است.نخستین سینمای همگانی ایران در سال ۱۲۸۳ توسط میرزا ابراهیمخان عکاسباشی، که اولین فیلمساز ایرانی نیز محسوب میشود، افتتاح شد. اولین سالن رسمی سینما در ایران، با نام «سینما ایران» در سال ۱۳۰۵ در تهران ساخته شد.
دوران شکلگیری و رشد سینما
اولین فیلم بلند سینمایی ایرانی «آبی و رابی» در سال ۱۳۰۹ توسط اوانس اوگانیانس ساخته شد و نخستین فیلم صدادار ایران، «دختر لر» است که در سال ۱۳۱۲ توسط اردشیر ایرانی تولید شد. در دهه ۱۳۲۰ شرکتهای سینمایی ایرانی شکل گرفتند و سینما به عنوان رسانهای عمومیتر بین مردم شناخته شد.
در دهه ۱۳۳۰، پیشرفتهای چشمگیری رخ داد؛ شهلا ریاحی با ساخت فیلم «مرجان» به نخستین کارگردان زن ایرانی تبدیل شد. همین دهه، ورود پویانمایی به ایران و ساخت نخستین فیلم کوتاه پویانمایی ایرانی با عنوان «ملانصرالدین» به کارگردانی اسفندیار احمدیه در سال ۱۳۳۶ از دیگر دستاوردهای این دوره است.
دهه ۱۳۴۰، دورهای طلایی برای سینمای فارسیزبان بود که فیلمهای برجستهای چون «گنج قارون»، «گاو» و «قیصر» در آن ساخته شدند. همچنین در این دوره، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تأسیس شد که نقش مهمی در شکلگیری سینمای فرهنگی داشت.
جشنواره جهانی فیلم تهران که در دهه ۱۳۵۰ برگزار میشد، به عنوان مهمترین جشنواره سینمایی آسیا شناخته میشد.
سینما پس از انقلاب ۱۳۵۷
با پیروزی انقلاب اسلامی، ابتدا فعالیت فیلمسازی محدود شد و تنها فیلمهایی که ارزشهای اسلامی را تبلیغ میکردند مورد حمایت مالی قرار گرفتند. این دوره که با تبلیغات ایدئولوژیک همراه بود، با استقبال عمومی کمی مواجه شد و دوام نیافت. سپس فیلمهایی با محوریت جنگ ایران و عراق و همچنین آثاری با رویکردی میانهروتر نسبت به ارزشهای اسلامی جای خود را باز کردند.
در این دوران، تقلید از فیلمهای غربی مورد انتقاد قرار گرفت و تشویق به پرداختن به داستانهای باستانی، قومی و مذهبی شد، مشروط بر اینکه به دغدغههای معاصر ایران و محدودیتهای اسلامی احترام بگذارند.
شکوفایی و جایگاه جهانی در دهههای بعد
دهه ۱۳۷۰ شاهد تغییر گرایشهای سیاسی و فرهنگی بود و صنعت فیلمسازی ایران به سمتی میانهروتر و ارتباط بیشتر با غرب گرایش پیدا کرد. جشنواره فیلم فجر به یکی از معتبرترین جشنوارههای فیلم در سطح جهانی تبدیل شد.
کارگردانان مطرحی چون بهرام بیضایی، عباس کیارستمی، محسن مخملباف و داریوش مهرجویی آثار برجستهای تولید کردند که جوایز متعددی در جشنوارههای بینالمللی کسب کردند. همچنین نسلی جدید از کارگردانان زن مانند رخشان بنیاعتماد و تهمینه میلانی پدید آمدند.
در سال ۲۰۱۷، برخی از فیلمسازان ایرانی در فهرست برترین کارگردانان قرن ۲۱ متاکریتیک جایگاههای برجستهای کسب کردند:
- جعفر پناهی (رتبه ۵)
- اصغر فرهادی (رتبه ۸)
- عباس کیارستمی (رتبه ۲۰)
- بهمن قبادی (رتبه ۲۵)
با این حال، واکنش رسانههای داخلی به جوایز بینالمللی دریافتشده توسط سینماگران ایرانی اغلب همراه با اتهام «سیاهنمایی» بوده است و ملاحظات جشنوارهای کارگردانان محل بحث و نقد بوده است.
پویانمایی و جلوههای نوین سینمایی
ایران در زمینه پویانمایی نیز پیشرفت قابل توجهی داشته است. علاوه بر ساخت فیلمهای کوتاه، تولید مجموعههای پویانمایی محبوبی مانند «پهلوانان» و «شکرستان» و فیلمهای بلند پویانمایی مانند «تهران ۱۵۰۰» و «فیلشاه» در دستور کار قرار گرفتهاند.
افراد معروف
ورزشهای سنتی و تاریخی ایران
ورزشهای سنتی ایران شامل کشتی، اسبدوانی و بدنسازی هستند که ریشههای عمیقی در فرهنگ و تاریخ این سرزمین دارند. ایران زادگاه آیینهای پهلوانی و زورخانهای است؛ ورزش زورخانهای با تأکید بر پرورش جسم و روح، بهعنوان نماد فرهنگ ملی شناخته میشود. همچنین چوگان، یکی از قدیمیترین ورزشهای جهان، که اولین بار در ایران در سده ششم پیش از میلاد شکل گرفت و به تدریج به مناطق دیگر مانند تبت، چین، ژاپن، عربستان و هند نیز گسترش یافت، از میراثهای ارزشمند ایران است. هر دو ورزش زورخانهای و چوگان در فهرست میراث فرهنگی ناملموس یونسکو به ثبت رسیدهاند
ورود ورزشهای مدرن و تیمی به ایران
ورزشهای تیمی مدرن مانند فوتبال، راگبی و والیبال که از غرب به ایران وارد شدند، از اوایل سده بیستم میلادی در کشور رواج یافتند. در دوران حکومت سلطنتی پیشین، ورزشهای نوین در برنامههای درسی مدارس و آموزشگاهها جای گرفتند. نخستین حضور رسمی ورزشکاران ایرانی در بازیهای المپیک تابستانی در سال ۱۹۴۸ و در بازیهای المپیک زمستانی در سال ۱۹۵۶ ثبت شد
فوتبال محبوبترین ورزش ایران
فوتبال به محبوبترین ورزش ایران تبدیل شده است. تیم ملی فوتبال ایران در دورهای درخشان، در سالهای ۱۹۶۸، ۱۹۷۲، ۱۹۷۴ و ۱۹۷۶ قهرمان مسابقات آسیایی شد و در سال ۱۹۷۸ نخستین بار در جام جهانی فوتبال حضور یافت. در همین دوره، باشگاه تاج (استقلال کنونی) قهرمان مسابقات باشگاهی قهرمانی آسیا در سال ۱۹۷۰ شد.
ایران همچنین میزبان رویدادهای مهمی مانند جام ملتهای آسیا در سالهای ۱۹۶۸ و ۱۹۷۶ بود که موجب ارتقای سطح ورزش کشور شد. با وقوع انقلاب ۱۳۵۷، ورزش ایران دچار وقفه شد؛ برخی ورزشگاهها به عنوان رقیب مساجد دیده شدند، تیمهای بزرگ ملی شدند و حضور زنان در ورزشگاهها محدود گردید. جنگ ایران و عراق نیز به کاهش منابع مالی ورزش کشور انجامید. با این حال، علاقه و پشتیبانی مردم به ویژه در فوتبال، همچنان حفظ شد
ورزش زنان و چالشهای آن
از دهه ۱۹۹۰ میلادی، ورزش ایران و فعالیت زنان در این حوزه احیا شد، اما حجاب اجباری برای ورزشکاران زن و شرایط سختگیرانه درباره پوشش آنان، همواره چالشی برای حضور زنان در عرصه ورزش بوده است. اگرچه هیچ قانونی رسمی در جمهوری اسلامی مانع حضور زنان در ورزشگاهها نیست، اما حضور زنان در ورزشگاهها محدود و در موارد خاص صورت گرفته است. پس از حادثه «دختر آبی» در سال ۱۳۹۸، که تلاش کرد به ورزشگاه وارد شود و دستگیر شد، به زنان اجازه داده شد که در بازیهای مقدماتی جام جهانی فوتبال بین ایران و کامبوج به ورزشگاه بروند
مهاجرت ورزشکاران و چالشهای اجتماعی
در اواخر دهه ۱۳۹۰، موجی از مهاجرت ورزشکاران ایرانی به خارج از کشور شکل گرفت که عمدتاً دلایل سیاسی و اجتماعی داشت. مشکلاتی مانند مسابقه دادن با ورزشکاران اسرائیلی، مسائل حجاب و حضور زنان در ورزش، دستگیریهای مربوط به تظاهرات و فشارهای خانوادگی از جمله عوامل مؤثر در این مهاجرتها بودهاند. این موضوع یکی از چالشهای مهم ورزش ایران در دهه اخیر به شمار میرود.
جایگاه ایران در ورزشهای المپیکی
بیشتر مدالهای المپیک ایران در رشتههای کشتی، وزنهبرداری و ورزشهای رزمی کسب شده است که نشاندهنده قدرت ایران در ورزشهای فردی و سنتی است. این موفقیتها به همراه علاقه فراوان مردم به ورزش، پتانسیل بالایی را برای توسعه ورزش ایران در آینده نشان میدهد
پیشینه تاریخی نساجی و پوشاک در ایران
تاریخ دقیق پیدایش نساجی در ایران هنوز به طور قطعی مشخص نشده است، اما احتمالاً همزمان با شکلگیری تمدنهای اولیه در فلات ایران به وجود آمده است. در متون کهن و افسانههای ایرانی، از جمله آثار فردوسی و تاریخنگاران شرق و غرب، به پوشاک و نساجی اشاره شده است. برخی از این منابع کیومرث را مبدع استفاده از پوست و موی حیوانات به عنوان لباس معرفی کردهاند و برخی دیگر هوشنگ را نخستین مبدع چنین پوششی دانستهاند. فردوسی نیز تهمورث را آغازگر نساجی در ایران معرفی کرده است.
کاوشهای باستانشناسی در شمال ایران، مربوط به حدود ۶۰۰۰ سال پیش از میلاد، نشانههایی از بافت پشم را نشان میدهد. همچنین یافتههایی در مرکز ایران، که به حدود ۴۲۰۰ سال پیش از میلاد تعلق دارد، حاکی از آن است که پوست جانوران تنها پوشاک رایج نبوده و پارچه نیز رواج یافته بود. در دوران باستان، پوشاک ایرانی به سطح پیشرفتهای از لحاظ جنس و رنگ پارچهها و طرحهای زیباییشناسانه رسید. بر اساس جایگاه اجتماعی، مقام فرد، اقلیم و فصل، پوشاک در دوره هخامنشیان شکلهای متنوعی داشت و علاوه بر کاربردی بودن، نقشی زیباشناختی ایفا میکرد. رنگهای متنوع، از جمله رنگ فیروزهای، در پوشاک رواج داشت و پارسها از مادها نیز در سبک پوشاک خود الهام میگرفتند. پوشاک و سلاحها به طور گستردهای با زینتهای متنوع مزین میشدند.
در دوران ساسانیان برخلاف دوره اشکانی، تأثیر فرهنگ یونانی در پوشاک کمتر بود و این دوره نشاندهنده گرایش به نفی نقش بیگانگان در سبک لباس، تاجها و زیورآلات مانند گوشوارهها بود.
تحولات پوشاک در دوره قاجار و پهلوی
در دوران مظفرالدینشاه و محمدعلیشاه قاجار، تمایل به پوشاک اروپایی در میان قشرهای مختلف ایرانی افزایش یافت و تقلید ظاهری از مد اروپایی رواج پیدا کرد. پوشاک مردم و برخی طوایف تغییراتی قابل توجه داشت و به تدریج به لباسهای اروپایی نزدیک شد.
نقطه عطف در تغییر پوشاک ایران، دوران رضاشاه پهلوی بود که با سیاستهای حکومتی، تحولی ناگهانی در لباس مردم ایجاد کرد. تا سال ۱۳۱۴ خورشیدی، کلاه پهلوی با فشار حکومت به مد رایج تبدیل شد و بعدها کلاه شاپو نیز بین مردم رواج یافت. در همان سال، کشف حجاب رخ داد و پیش از آن زنان ایرانی معمولاً چادر سیاه و روبنده میپوشیدند
پوشش زنان پس از انقلاب ۱۳۵۷ و تحولات معاصر
پس از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ و از آبان ۱۳۶۲، حجاب اجباری برای زنان در ایران اعمال شد که موجب اعتراضاتی چون حرکت «دختران خیابان انقلاب» گردید.جشنوارههای انتخاب ملکه زیبایی که پیش از انقلاب برگزار میشدند، پس از آن متوقف شدند و آخرین مراسم در سال ۱۳۵۷ برگزار شد.
بر اساس گزارشهایی از رسانههایی مانند بیبیسی فارسی، جمهوری اسلامی تلاش کرده است هویت «زن ایرانی مسلمان» را به شیوهای خاص شکل دهد و در این مسیر، کدهای لباس اسلامی را برای زنان تجویز کرده است. این رسانهها حکومت را دچار «وسواس» و «وحشت» نسبت به زنان با پوشش مدرن غربی معرفی کردهاند.
در مقابل، برخی مراجع تقلید ایرانی مانند آیتالله ناصر مکارم شیرازی حجاب را برای حفظ شخصیت زنان و جلوگیری از انحراف جوانان و فساد اجتماعی دانستهاند.
رویدادهای مد و پوشاک معاصر در ایران
جشنواره بینالمللی مد و پوشاک فجر، یکی از رویدادهای مهم دولتی در حوزه مد و پوشاک ایران است که با ملاحظات اسلامی برگزار میشود و دارای بخشهای داخلی و بینالمللی است. این جشنواره به عنوان بستری برای نمایش طراحیهای پوشاک متناسب با معیارهای اسلامی و فرهنگ ایرانی، نقش مهمی در عرصه مد کشور دارد.