در این صفحه از لیان ما، به معرفی زیباترین نامهای پسرانه ایرانی با حرف «م» پرداختهایم. اگر به دنبال نامی خاص و اصیل برای پسر خود هستید، اینجا میتوانید بهترین گزینهها را پیدا کنید
نام پسرانه ایرانی با حرف م
نامهای پسرانه ایرانی با حرف «م» اغلب معانی زیبایی مانند محبت، معرفت، مردانگی و موفقیت دارند. این نامها ریشه در فرهنگ و تاریخ ایران داشته و نشاندهنده ویژگیهایی مانند اصالت، بزرگی و مهربانی هستند. انتخاب این نامها میتواند بیانگر توجه به ارزشهای اخلاقی، هویت ایرانی و افتخار به پیشینه فرهنگی باشد.
لیست نام های پسرانه ایرانی با حرف م
نام | معنی |
---|---|
مهیار | ماهیار، نام پهلوان ایرانی |
ماهان | منسوب به ماه، روشن و زیبا همچون ماه |
مهراد | جوانمرد مهتر و بزرگتر، بخشنده بزرگ |
ماهور | تپههای به هم پیوسته دامنه کوه، نام یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی |
مهبد | نگهدارنده ماه، سرور ماه، کنایه از کسی که زیباییش از ماه بیشتر است |
مهر سام | ترکیب دو اسم مهر و سام (مهربانی و آتش) |
مهران | منسوب به مهر، دارندهی مهر، فروغ خورشید |
میلاد | زمان ولادت، تولد |
مهراب | دارنده جلوه آفتاب، نام یکی از پادشاهان کابل |
مانی | اندیشمند، نام بنیانگذار آیین مانوی |
مهیاد | تداعیگر بزرگی، کسی که زیبایی او یادآور ماه است |
مازیار | صاحب کوهستان |
مادیار | یاور و کمککننده مادر |
مهر شاد | ترکیب دو اسم مهر و شاد (خورشید و خوشحال) |
ماهیار | دوست و یاور ماه، از شخصیتهای شاهنامه |
مهرداد | دادهی مهر، آفریدهشدهی مهر، بخشنده خورشید |
مهر آیین | ترکیب دو اسم مهر و آیین (مهربانی و رسم) |
مرزوان | مرزبان، حاکم، اختر |
مهر آزاد | ترکیب دو اسم مهر و آزاد (خورشید و رهاشده) |
مزدک | آورنده آیین مزدکی در زمان پادشاهی قباد |
ماهشاد | ترکیب دو اسم ماه و شاد (زیبا و خوشحال) |
مهرکوشا | ترکیب دو اسم مهر و کوشا (خورشید و تلاشگر) |
مهرجو | جویندهی عاطفه و دوستی، خواهان محبت |
منذر | ترساننده، بیمدهنده |
مهروان | دارای روان بزرگ، دارای روح بزرگ |
مهدار | مهتر خانه، بزرگتر خانه و سرا |
مهوند | منسوب به بزرگی و مهتری، (به مجاز) مهتر و بزرگتر |
مهرپو | پویندهی مهر، جویندهی مهربانی |
مهروند | منسوب به مهر، دارای مهر و محبت |
مهر آرتا | ترکیب دو اسم مهر و آرتا (خورشید و مقدس) |
مهرخو | دارای خوی و عادت ملازم با محبت و مهربانی |
مهردار | دارندهی مهربانی و محبت، (به مجاز) مهربان |
مهرکام | خواهندهی مهربانی و محبت، آرزومند محبت |
مهرکوش | کوشا و ساعی برای مهربانی کردن و مهرورزی |
مهرپویان | ترکیب دو اسم مهر و پویان (خورشید و جوینده) |
مهرمند | دارای مهر، بامحبت، دوست |
مهرباز | دوستدار و طرفدار مهر و مهربانی و محبت |
منش | خو، سرشت، طبیعت، همت |
مرزبان | آن که از مرز کشور پاسداری میکند |
مهرورز | بامهر، عطوف، دوستی ورزنده، دوست |
منوچهر | بهشتروی، از تبار پهلوانی |
مهر | خورشید، محبت و دوستی، مهربانی |
مهراندیش | آن که در فکر و اندیشه محبت و مهربانی است |
مهرانفر | دارای شأن و شکوه از حیث مهربانی و محبت |
مهر آزما | ترکیب دو اسم مهر و آزما (خورشید و آزماینده) |
مهبود | نام وزیر خردمند انوشیروان |
مهر اسپند | کلام مقدس، نام فرشته نگهبان آب |
مشی | نام نخستین مرد در فرهنگ ایران باستان |
مازستا | بهترین و خوبترین |