تذهیب
تذهیب یا زراندود را میتوان مجموعهای از نقشهای ظریف و چشمنواز دانست که هنرمندان برای زیباتر کردن کتابهای مذهبی، قرآن، آثار تاریخی، دیوانهای شعر و قطعات خوشنویسی بهکار میبرند. این هنر ارزشمند بهعنوان بیستوچهارمین عنصر میراث فرهنگی ناملموس ایران در هجدهمین نشست کمیته بینالدولی پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس یونسکو در کاسان، بوتسوانا ثبت شد. این ثبت با مشارکت کشورهای جمهوری آذربایجان، ازبکستان، تاجیکستان و ترکیه انجام شده است.
نمونه کاربردهای تذهیب
- قرآنهای نفیس
- دیوانهای شعر
- کتابهای تاریخی
- قطعات خوشنویسی
کشورهایی که در ثبت جهانی تذهیب مشارکت داشتند
| کشور | نوع مشارکت |
|---|---|
| ایران | ارائهدهنده اصلی پرونده |
| جمهوری آذربایجان | مشارکتکننده در پرونده |
| ازبکستان | مشارکتکننده در پرونده |
| تاجیکستان | مشارکتکننده در پرونده |
| ترکیه | مشارکتکننده در پرونده |
تعریف
در فرهنگهای فارسی، تعریف دقیق و ریشهمند از تذهیب کمتر دیده میشود و معمولاً تنها نامی از نقاشان و مذهبان در کتابهای قدیمی و تذکرهها ذکر شده است که برای فهم کامل این هنر کافی نیست. واژهی «تذهیب» عربی و از ریشهی «ذهب» به معنای طلاست؛ بنابراین «تذهیب» به معنای طلاکاری و زراندود کردن است. از آنجا که رنگ طلایی در تذهیب ارزشی ویژه دارد، این هنر را «زر گرفتن» یا «طلاکاری» نیز دانستهاند.
اگر بخواهیم تعریفی اجمالی ارائه کنیم، تذهیب شامل طراحی، رنگآمیزی، طلااندازی، پرداخت و قلمگیریهای بسیار ظریف با قلمموهای طبیعی (مانند موی سمور یا گربه) است. این فرآیند معمولاً با نقوش گیاهی و هندسی همراه میشود.
اجزای اصلی هنر تذهیب
- طراحی اولیه
- رنگآمیزی
- طلااندازی و پرداخت
- قلمگیری با ظرافت بالا
- استفاده از نقوش اسلیمی، ختایی، گرهها و در مواردی نقوش انسانی و حیوانی
نمونه نقوش و کاربردهای تذهیب
| نوع نقش | توضیحات |
|---|---|
| اسلیمی | شاخهها، پیچها و بندهای منحنی تکرارشونده |
| ختایی | گلها و برگها با فرمهای انتزاعی و اصیل ایرانی |
| گرهها | نقوش هندسی منظم و متقارن |
| نقوش انسانی و حیوانی | کاربرد محدود، بیشتر در آثار غیرمذهبی |
در مجموع، تذهیب مجموعهای از نقشهای بدیع است که هنرمندان برای آراستن کتابهای مذهبی، علمی، فرهنگی، تاریخی، دیوان اشعار و قطعات خوشنویسی به کار میبرند. استادان این هنر با تزئین حاشیهها و اطراف صفحات با طرحهایی از شاخهها، اسلیمیها و گلهای ختایی، روحی از زیبایی بصری به متون جاودان سرزمین خود میبخشند.
مکتبهای تذهیب
تذهیب، همانند نقاشی، دارای مکتبها و دورههای گوناگون است. از جمله میتوان به مکتبهای سلجوقی، بخارا، تیموری، صفوی و قاجار اشاره کرد. هر مکتب نیز شعبههای خاص خود را دارد؛ برای مثال، در مکتب تیموری میتوان شعبههایی مانند شیراز، تبریز و خراسان را از یکدیگر تمیز داد. تفاوت میان این مکاتب معمولاً در نوع رنگها، نحوه چیدمان نقشها در صفحه و شیوه تنظیم اجزای تذهیب دیده میشود.
یکی از نمونههای واضح این تفاوت، مکتب بخاراست که بهراحتی از مکاتب دیگر تشخیص داده میشود؛ زیرا در این مکتب از رنگهایی مانند زنگار، شنگرف، سرنج و سیاه استفاده میشد، در حالی که این ترکیب رنگ در سایر مکاتب رایج نبود.
ویژگیهای تذهیب در دورههای تاریخی
سده چهارم هجری: ساده و بیپیرایه
سدههای پنجم و ششم هجری: متین و منسجم
سده هشتم هجری: پرشکوه و قدرتمند
سدههای نهم و دهم هجری: بسیار ظریف و تجملی
مقایسهای از تأثیر تذهیب ایران در دیگر مناطق
| منطقه / کشور | ویژگی تأثیرپذیری |
|---|---|
| هند | پایهگذاری مکتب مشترک ایران و هند توسط هنرمندان مهاجر دوره صفوی |
| ترکیه عثمانی | رشد هنر تذهیب عمدتاً تحت تأثیر هنرمندان ایرانی مهاجر |
| کشورهای عربی | به دلیل بازگشت هنرمندان ایرانی، تذهیب چندان رشد نکرد |
| اروپا | وجود نوعی آرایهپردازی با نام «تذهیب»، اما کاملاً متفاوت با شیوه ایرانی |
بررسی آثار گذشته نشان میدهد که تذهیب ایرانی تأثیر گستردهای بر هنر کشورهای دیگر داشته است. مهاجرت هنرمندان ایرانی در اوایل دوره صفوی به هند، سبب شکلگیری مکتب نقاشی ایران و هند شد و آثار مهمی از آن دوران باقی مانده است. مکتب مغولی هند نیز ادامه همین جریان هنری است.
در ترکیه عثمانی نیز پیشرفت تذهیب بهطور عمده به هنرمندان ایرانی وابسته بود. در کشورهای عربی، به دلیل کوچ هنرمندان ایرانی، این هنر چندان اوج نگرفت.
در اروپا اصطلاح «تذهیب» برای نوعی آرایهپردازی به کار میرود؛ اما تذهیب اروپایی، که بیشتر بر پایه ساقهها، برگهای رنگارنگ و گاهی پرندگان و صورتهای انسانی است، تفاوت اساسی با شیوه اصیل ایرانی دارد. از این رو، میتوان هنر تذهیب ایرانی را در جهان یگانه و بیهمتا دانست.
پیشینه تذهیب
پیشینه آذین و تذهیب در هنر کتابآرایی ایران به دوران ساسانی بازمیگردد. پس از ورود اسلام به ایران، این هنر در اختیار حکومتهای اسلامی و عرب قرار گرفت و بهتدریج عنوان «هنر اسلامی» را به خود گرفت. هرچند این هنر دورهای از رکود را تجربه کرد، اما دوباره شکوفا شد؛ بهطوریکه در دوره سلجوقی، مذهبان به آرایش قرآنها، ابزارها، بافتهها، ظروف و بناها میپرداختند. چندی بعد، در دوره تیموری، تذهیب به اوج درخشندگی خود رسید و زیباترین آثار تذهیبشده خلق شد.
نقش هنرمندان در ادوار مختلف
در این دوران، نقاشان، صحافان و صنعتگران برجسته از سراسر ایران به فرمان سلاطین گرد هم آمدند و در کتابخانههای پایتخت مشغول کار شدند. نتیجه این همکاری، آثاری فاخر و باشکوه بود. در دوره صفوی نیز نقاشی، خط و تذهیب در خدمت کتابآرایی قرار گرفت و مجموعههایی خلق شد که اکنون زینتبخش موزههای ایران و جهان هستند.
با وجود این، رنج و زحمت هنرمندان در زمان حیاتشان کمارزش شمرده شد و پس از دوره صفوی، هنر تذهیب و نقاشی با افت نسبی روبهرو گردید. گرچه نفوذ فرهنگ غرب باعث کندی رشد این هنر شد، اما کوشش هنرمندان متعهد باعث شد شعله تذهیب همچنان روشن بماند.
روند شکوفایی تذهیب در دورههای مختلف
| دوره تاریخی | وضعیت تذهیب |
|---|---|
| ساسانی | آغاز شکلگیری هنر تزیینی و کتابآرایی |
| سلجوقی | بازگشت شکوفایی و گسترش آرایهپردازی مذهبی |
| تیموری | اوج خلاقیت و تولید زیباترین آثار |
| صفوی | تلفیق نقاشی، خط و تذهیب و خلق آثار موزهای |
| پس از صفوی | افت نسبی و کند شدن روند پیشرفت |
عوامل مؤثر بر تداوم این هنر
- تلاش و پشتکار هنرمندان ایرانی در دورههای مختلف
- نقش کتابخانههای درباری در حمایت از صنایع هنری
- پیوند عمیق میان خط، نقاشی و تذهیب
- پایداری سنتهای هنری با وجود نفوذ فرهنگ غرب
تذهیب ایرانی
ریشه آرایش و تذهیب قرآن را میتوان همزمان با نخستین نسخههای نوشتهشده آن دانست. در ابتدا، هدف تنها مشخصکردن آغاز سورهها، آیهها، جزوهها و نشانههای سجده بود، اما بهتدریج علاقه عمیق مسلمانان به قرآن و تمایل به زیباسازی، هنرمندان را واداشت تا دقت و ظرافت بیشتری در این تزئینات به کار ببرند. بهویژه قرآنهایی که برای امرا و بزرگان نوشته میشد، موجب شد تذهیب از سادگی خارج شده و به مرحلهای تزئینی و هنری برسد؛ موضوعی که گامی مهم در تکامل این هنر بود.
مهدی مکینژاد، عضو گروه هنرهای سنتی فرهنگستان هنر، درباره منشأ این هنر میگوید: «نمیتوان منشأ قطعی تذهیب را ایران دانست، اما شواهد نشان میدهد که از دوران ساسانی در قالب گچبریها و پیشتر روی سفالها وجود داشته است. پس از اسلام، این نقوش وارد کتابآرایی شد و بیشتر جلوه پیدا کرد.» درباره شیوه تذهیب قرآنهای پیش از قرن سوم اطلاعات زیادی دردست نیست و بهطور کلی منابع اندکی درباره نقاشی و مذهّبکاری در صدر اسلام وجود دارد.
قدیمیترین قرآنهای باقیمانده که به خط کوفی نوشته شدهاند، تزیینات نسبتاً ساده اما هماهنگی دارند. معمولاً صفحه آغازین یا پایانی با نقوش هندسی تزئین میشد و سرسورهها دارای گلهای درشت و ترنج بودند. نوشته آغاز سوره با قلم زر انجام میشد و نقطهها با رنگهایی مانند قرمز، زعفران یا آبطلا مشخص میگردید. احتمالاً ایرانیان مانویمذهب که پیش از اسلام کتاب مصور «ارژنگ» را میشناختند، پس از گرویدن به اسلام، ذوق تصویری خود را در تزیین قرآن بروز دادند؛ زیرا به دلیل نهی از تصویر، راه بیان هنری در قالب تذهیب ادامه یافت.
نمونهای از عناصر تزیینی قرآنهای اولیه
| بخش تزئینی | ویژگیها |
|---|---|
| سرسورهها | نقوش هندسی، گلهای درشت، ترنجکاری |
| نقطهگذاری | استفاده از رنگهای قرمز، زعفران یا آبطلا |
| نشانههای حزب و جز | تزئین با همان سبک رنگ و طلا |
صفحات بهدستآمده از کاوشهای تورفان نیز نشان میدهد که هنرمندان توانستهاند خطوط را با نقوش ترکیب کنند؛ سبکی که بعدها در دوران اسلامی رواج بیشتری یافت. مکینژاد ادامه میدهد: «زیرساخت تذهیب امروزی از دوران هخامنشی شکل گرفت؛ زمانی که روش ورقهکردن و حلکردن طلا شناخته شد. مانویان این روش را وارد کتابآرایی کردند و این هنر در ایران اسلامی تکامل یافت. تنها در ایران است که تذهیب چنین نظم هندسی دقیقی دارد.»
در قرون اولیه اسلامی، به همان اندازه که خوشنویسی اهمیت داشت، تذهیب نیز مورد توجه بود و در مناطقی مانند خراسان، مراکز آموزش این هنر شکل گرفت. ابتدا خوشنویسان خود تذهیب را انجام میدادند، اما بهتدریج تقسیم کار میان هنرمندان ایجاد شد.
برخی ویژگیهای تذهیب در دورههای مختلف
- استفاده از نقوش هندسی و رنگهای ساده در آغاز کار
- ورود گلوبرگهای پیچیده از قرن ششم به بعد
- شکلگیری مکتب تبریز در قرن هشتم
- اوجگیری هنر در دوره تیموری
تداوم پیشرفت در دوره صفویه با بهرهگیری گسترده از طلا و لاجورد
از قرن ششم به بعد، تذهیب قرآنها از سادگی فاصله گرفت و طرحهای گیاهی جایگزین نقوش هندسی شد. در دوره سلجوقی قرآنهای نفیسی پدید آمد و در اوایل قرن هشتم، با حمایت خواجه رشیدالدین، مکتب تبریز شکوفا شد. در این مکتب از اشکال هشتگوش، ستاره دوازدهپر، سرلوحهای لاجوردی و اسلیمیهای رنگارنگ استفاده میشد.
در دوره تیموری، هنر تذهیب به اوج رسید. بایسنقرمیرزا از بزرگترین حامیان این هنر بود و هنرمندان بسیاری را گرد هم آورد. در این دوره توجه زیادی به مناظر طبیعی، گلها و حتی پرندگان وجود داشت و طلا و لاجورد بخش مهمی از کار بودند. در دوره صفویه نیز تذهیب با رنگهای سفید، زرد، آبی و سبز و حاشیههای تصویردار ادامه یافت و بسیار پیشرفتهتر شد.
در دوران معاصر، به گفته مکینژاد، دو جریان دیده میشود:
گروه نخست به اصالت و اصول سنتی وفادارند، هرچند تنوع فرم و رنگ نسبت به گذشته بیشتر شده است؛ و گروه دوم نگاه نوآورانهتری دارند که شاید آغازگر تحولاتی مهم در آینده باشد. همانگونه که نگارگری ایرانی از نگاه سنتی به سبکهای نو رسیده، تذهیب نیز میتواند به مسیرهای تازهای وارد شود.

