تخت جمشید، که در دوره هخامنشیان «پارسه» نام داشت، مجموعهای از چند کاخ بزرگ و بههمپیوسته است که در دشت مرودشت و دامنه کوه رحمت در استان فارس قرار دارد. در دورههای پس از هخامنشیان، بهدلیل فراموش شدن خط و زبان پارسی باستان، نام اصلی این شهر از یاد رفت و مردم آن را «تخت جمشید» نامیدند. این مجموعه باشکوه در شهر باستانی پارسه قرار داشته و برای حدود ۲۰۰ سال پایتخت تشریفاتی هخامنشیان بوده است.
بنای تخت جمشید از سال ۵۱۸ پیش از میلاد و به دستور داریوش بزرگ آغاز شد و پسرش خشایارشا و نوهاش اردشیر یکم بخشهای دیگری را به آن افزودند. اطلاعات امروز ما درباره هخامنشیان تا حد زیادی بهدلیل سنگنوشتهها و لوحهایی است که در این مجموعه باقی ماندهاند. بر اساس برآوردهای سامنر، جمعیت این ناحیه در دوره هخامنشیان حدود ۴۳٬۶۰۰ نفر بوده است.
در سال ۳۳۰ پیش از میلاد، اسکندر مقدونی به ایران حمله کرد و تخت جمشید را به آتش کشید؛ بااینحال، ویرانههای باشکوه آن هنوز پابرجاست و آثار آتشسوزی در بخشهای مختلف دیده میشود.
این مکان تاریخی از سال ۱۹۷۹ در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است.
شاهان ساسانی نیز در کاخ تچر کتیبههایی بر جای گذاشتهاند. از جمله شاپور سکانشاه، پسر هرمز دوم، که نوشتهای به یاد برگزاری جشن و انجام مراسم دینی در این مجموعه ثبت کرده است. پس از اسلام نیز این مکان مورد احترام بود و نامهایی مانند «هزارستون»، «چهل ستون» و «چهل منار» به آن داده میشد. کتیبههایی به خط کوفی، عربی و فارسی از دورههای گوناگون، از جمله دوره قاجار، در تخت جمشید دیده میشود.
خلاصه نامهای تخت جمشید در دورههای مختلف
| دوره تاریخی | نام مورد استفاده |
|---|---|
| هخامنشیان | پارسه |
| یونانیان و منابع غربی | پرسپولیس / پرسهپلیس |
| ساسانیان | صدستون (Sadstūn) |
| دوره اسلامی میانه | هزارستون / چهلمنار |
| دورههای پس از اسلام | تخت جمشید |
تخت جمشید در شمال شهرستان مرودشت و شمالشرقی شیراز قرار گرفته است. در فاصله شش و نیم کیلومتری آن، نقش رستم واقع شده که آرامگاه داریوش بزرگ، خشایارشا، اردشیر یکم و داریوش دوم در آن قرار دارد.
در دامنه کوه رحمت و مشرف به تخت جمشید نیز آرامگاههای اردشیر دوم و اردشیر سوم دیده میشود. یک آرامگاه نیمهتمام در جنوب محوطه نیز وجود دارد که برخی آن را مربوط به داریوش سوم میدانند.
شخص هایی که در ساخت یا بازسازی تخت جمشید نقش داشتهاند
- داریوش بزرگ (بنیانگذار مجموعه)
- خشایارشا (گسترش بخشهای جدید)
- اردشیر یکم (تکمیل و افزودن بناها)
- اردشیر سوم (بازسازی برخی قسمتها)
ریشه نام
نام اصلی تخت جمشید در زمان ساخت، «پارسَه» (پارسی باستان: 𐎱𐎠𐎼𐎿) بود؛ واژهای که معنای «شهر پارسیان» دارد و به موقعیت آن در ایالت پارس اشاره میکرد. یونانیان این شهر را «پِرسپولیس» نامیدند؛ ترکیبی از دو واژه یونانی پِرسِس (پارسی) و پُلیس (شهر) که معنای «شهر پارسیان» میدهد. این نام بعدها در اغلب زبانهای اروپایی رواج یافت.
در دوره ساسانیان، تخت جمشید را «سَدستون» مینامیدند؛ عنوانی که در سنگنبشته شاپور سکانشاه نیز با شکل پهلوی «𐭮𐭲𐭮𐭲𐭥𐭭𐭩» (sadstūn) دیده میشود.
در زبان فارسیِ امروز، این مجموعه بیشتر با عنوان «تخت جمشید» شناخته میشود و در برخی منابع قرون گذشته، مانند نوشتههای تاورنیه جهانگرد فرانسوی، با نام «چهل منار» نیز معرفی شده است.
در شاهنامه فردوسی آمده که جمشید پادشاهی دادگر و زیباروی بود که نوروز را بنیان گذاشت و هفتصد سال بر ایران فرمان راند. تخت بزرگ او چنان عظیم بود که دیوان آن را بر دوش میکشیدند.
صدها سال بعد از سقوط هخامنشیان و در زمانی که خط میخی دیگر خوانده نمیشد، مردم با دیدن نقوش برجستهای که پادشاه را بر تختی بلند نشان میداد، تصور کردند این همان «اورنگ جمشید» است که فردوسی توصیف کرده است. به همین دلیل، این محل را «تخت جمشید» نامیدند. با ترجمه کتیبههای میخی در دوران نوین مشخص شد که نام واقعی این مکان «پارسه» بوده است.
در دوره اسلامی نیز این مکان مورد احترام قرار داشت و با نامهایی مانند «هزارستون» و «چهلمنار» شناخته میشد و آن را به شخصیتهایی مانند سلیمان نبی و جمشید نسبت میدادند.
نام غربی Persepolis ریشهای جالب دارد. در زبان یونانی، «پِرسهپولیس» (یا شکل شاعرانهتر آن: Perseptolis) لقب الهه آتنه بوده است؛ لقبی که به معنای «ویرانکننده شهرها» به کار میرفته. آشیل، شاعر یونانی قرن پنجم پیش از میلاد، با نوعی بازی زبانی این لقب را برای اشاره به شهر پارسیان به کار برده است.
نامهای تخت جمشید در دورهها و زبانهای مختلف
| دوره / زبان | نام استفادهشده | توضیح کوتاه |
|---|---|---|
| پارسی باستان | پارسَه | نام اصلی؛ به معنای شهر پارسیان |
| یونانی | پِرسپولیس | شهر پارسیان (Perses + Polis) |
| دوره ساسانی | سَدستون / Sadstūn | اشاره به ستونهای فراوان مجموعه |
| دوره اسلامی | هزارستون / چهلمنار | نامهای عمومی و مذهبیشده |
| فارسی معاصر | تخت جمشید | برگرفته از داستانهای شاهنامه |
مهمترین دلایل تغییر نام این مکان
- ناآشنایی مردم با خط میخی و فراموش شدن نام «پارسه»
- شباهت نقوش برجسته به روایت تخت جمشید در شاهنامه
- تأثیر سفرنامهنویسان دوره صفوی مانند تاورنیه
- برداشتهای مذهبی و افسانهای در دوران اسلامی
تاریخچه – ساخت و ساز
تخت جمشید در مرکز استان فارس، در حدود ۱۰ کیلومتری شمال شهر مرودشت و ۵۷ کیلومتری شیراز قرار دارد. این مجموعه باشکوه در ارتفاع حدود ۱۷۷۰ متر از سطح دریا ساخته شده و از شرق به کوه رحمت تکیه دارد؛ سه جهت دیگر آن نیز بهصورت طبیعی در دل جلگه مرودشت امتداد پیدا میکند.
تخت جمشید روی سکویی سنگی بنا شده که بین ۸ تا ۱۸ متر از سطح جلگه بلندتر است و ابعاد آن به ترتیب عبارتاند از: ۴۵۵ متر (جبهه غربی)، ۳۰۰ متر (جبهه شمالی), ۴۳۰ متر (جبهه شرقی) و ۳۹۰ متر (جبهه جنوبی). طول این مجموعه برابر با آکروپولیس آتن است، اما عرض آن چهار تا پنج برابر آکروپولیس میباشد.
کتیبه بزرگ داریوش بزرگ روی دیوار جنوبی تخت جمشید نشان میدهد که پیش از ساخت این بنا، هیچ سازه دیگری در این محل وجود نداشته است. وسعت کامل تخت جمشید حدود ۱۲۵ هزار مترمربع است.
قدیمیترین بخشهای کشفشده در این محوطه به سال ۵۱۸ پیش از میلاد بازمیگردد. ساخت مجموعه در زمان داریوش بزرگ آغاز شد و جانشینان او با انجام تغییرات و افزودن بخشهای تازه، این روند را ادامه دادند. بر اساس خشتنوشتههای بهدستآمده، گروه بزرگی از معماران، هنرمندان، استادکاران، زنان و مردان کارگر در ساخت این بنا همکاری داشتهاند و علاوه بر دریافت دستمزد، از مزایایی مانند بیمه کارگری نیز بهرهمند بودهاند. بر پایه برخی روایتها، ساخت کامل تخت جمشید حدود ۱۲۰ سال به طول انجامیده است.
یکی از ویژگیهای چشمگیر معماری این مجموعه، استفاده از نسبت طلایی در طراحی سردرها و ترکیب ارتفاع ستونها با فاصله میان آنها است؛ نسبتی که در طبیعت نیز دیده میشود و نشانگر ظرافت، دانش و نبوغ معماران ایران باستان است.
ابعاد و ویژگیهای اصلی سکوی تخت جمشید
| بخش / ویژگی | مقدار یا توضیح |
|---|---|
| ارتفاع از سطح جلگه | ۸ تا ۱۸ متر |
| مساحت کل مجموعه | ۱۲۵ هزار مترمربع |
| طول جبهه غربی | ۴۵۵ متر |
| طول جبهه شرقی | ۴۳۰ متر |
| طول جبهه شمالی | ۳۰۰ متر |
| طول جبهه جنوبی | ۳۹۰ متر |
| سال آغاز ساخت | ۵۱۸ پیش از میلاد |
عوامل مهم در ساخت تخت جمشید
- آغاز پروژه در زمان داریوش بزرگ
- ادامه و تکمیل توسط خشایارشا و اردشیر یکم
- مشارکت گسترده معماران، استادکاران و زنان و مردان کارگر
- استفاده از اصول هندسی پیشرفته مانند نسبت طلایی
- اجرای ساخت در دورهای حدود ۱۲۰ سال
تخریب
در سال ۳۳۰ پیش از میلاد، مجموعه کاخهای تخت جمشید به دست اسکندر مقدونی به آتش کشیده شد و بناهای عظیم آن به ویرانه تبدیل گردید. پس از شکست داریوش سوم، اسکندر به سوی پایتخت تشریفاتی ایران حرکت کرد و پس از غارت گنجینههای گسترده آن، کاخها و شهر اطراف را ویران ساخت. بسیاری از آثار مذهبی، تالارهای باشکوه و تزئینات ارزشمند تخت جمشید که این مجموعه را به «جواهر شاهنشاهی» تبدیل کرده بودند، در آتشسوزی و حمله سپاه مقدونی نابود شدند.
درباره انگیزه اصلی این تخریب، گزارشهای تاریخی به حمله خشایارشا به یونان در سال ۴۸۰ پیش از میلاد اشاره میکنند. خشایارشا در آن زمان برخی شهرها، روستاها و معابد یونانی از جمله پارتنون آتن را به آتش کشیده بود. این رویداد سالها در حافظه یونانیها باقی ماند و برخی منابع معتقدند اقدام اسکندر نوعی انتقامگیری تاریخی بوده است. با این حال، گزارشهای دیگر نیز تأکید میکنند که اسکندر و همراهانش هنگام تصمیم به آتش زدن تخت جمشید مست بودهاند و این اقدام بدون برنامهریزی بلندمدت و تحت تأثیر شرایط آنی رخ داده است.
از میان سازههای باقیمانده از تخت جمشید، بنای ورودی اصلی یعنی کاخ آپادانا برجای مانده است. این کاخ دارای تالاری مرکزی با ۳۶ ستون و سه ایوان ۱۲ ستونی در بخشهای شمالی، شرقی و جنوبی است. ایوانهای شمالی و شرقی از طریق پلکانهایی به حیاطهای روبهروی خود متصل میشدند. ارتفاع صفّه در بخش آپادانا ۱۶ متر و ارتفاع ستونها ۱۸ متر بوده است. تخت جمشید امروز در فهرست آثار ملی ایران و فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده است.
دلایل مطرحشده درباره تخریب تخت جمشید
| دلیل | توضیح |
|---|---|
| انتقامگیری تاریخی | اشاره به حمله خشایارشا به یونان و آتشزدن معابد یونانی |
| تصمیم ناگهانی اسکندر | برخی منابع میگویند اسکندر و همراهانش هنگام تصمیمگیری مست بودهاند |
| تخریب سیاسی–نظامی | غارت گنجینهها و نابودی پایتخت تشریفاتی هخامنشی |
بقایای مهم پس از تخریب
- تالار مرکزی کاخ آپادانا با ستونبندی شاخص
- ایوانهای ۱۲ستونی در سه جهت
- پلکانهای مرتبط با حیاطهای اصلی
- بقایای صفّه ۱۶ متری و ستونهای ۱۸ متری
بازدیدهای اولیه از خرابههای تخت جمشید
یکی از قدیمیترین منابعی که از تخت جمشید یاد کرده، سفرنامه منسوب به فیثاغورس (متولد ۶۰۸ و درگذشته ۵۰۹ پیش از میلاد) است. در فصلهای ۱۰۲ تا ۱۱۰ نسخه فارسی این کتاب، او تخت جمشید را بنایی عظیم توصیف کرده و نوشته است که صدها نفر مشغول تکمیل آن بودهاند. فیثاغورس اعتقاد داشت که در صورت تکمیل، این بنا بزرگترین سازه جهان خواهد شد.
همچنین پولیبیوس، مورخ یونانی سده سوم پیش از میلاد، اشاره میکند که در دوران هخامنشیان هر فردی که قنات حفر میکرد، زمینی را آباد میساخت یا قنات خشکشدهای را بازسازی مینمود، پنج نسل از پرداخت مالیات معاف میشد. در سفرنامه فیثاغورس نیز به باغهای سرسبز و آباد اشاره شده که با دولاب آبیاری میشدند و داریوش و کوروش بزرگ بخشی از وقت خود را در این باغها به کشاورزی اختصاص میدادند. او همچنین از اسبهای تربیتشدهای یاد میکند که آنها را «پارس» مینامیدند.
در کتابهای مورخان دوره اسلامی، از سده چهارم هجری به بعد، از تخت جمشید به عنوان بنایی شگفتانگیز یاد شده است. بزرگی و استواری بنا باعث شده بود که مردم روزگار آن را به جمشید یا سلیمان نبی نسبت دهند و سازندگانش را دیوها و اجنه بدانند. برخی حتی نوشتهاند که دیوان تصویر شاهان خود را بر دیوارههای تخت جمشید حک کردهاند!
در دوره مسعودی (سده چهارم هجری)، این مکان را «مسجد سلیمان بن داوود» میخواندند. با این حال مسعودی معتقد بود که این بنا در اصل سازهای کهن بوده که بعدها هُمای، دختر بهمن پسر اسفندیار آن را به آتشکده تبدیل کرده است.
دیلمیان نیز تخت جمشید را ساخته نیاکان خود میدانستند. عضدالدوله دیلمی حتی تعدادی از درها و چهارچوبهای کاخ تچر (کاخ داریوش بزرگ) را جدا کرده و در کاخی که برای فرزندش ابونصر در شیراز ساخته بود نصب نمود.
در سده ششم هجری، محمد بن محمود طوسی از استخر (اصطخر) با عنوان «دارالملک سلیمان» یاد کرده و از مسجد سلیمان و نقشبرجستههای اطراف آن سخن گفته است. نویسندگانی مانند اصطخری نیز ساخت این بنا را به دیوها و پریان نسبت دادهاند. در همان زمان، ابن بلخی این مکان را «کاخ جمشید» دانسته و ضمن توصیف آن، به برخی خواص طبیعی مصالح آن اشاره کرده است.
در سده هشتم هجری، حمدالله مستوفی نیز مطالب مورخان پیشین را تکرار کرده که نشان میدهد باورهای قدیمی درباره منشأ فرازمینی بنا تا مدتهای طولانی ادامه داشته است.
مهمترین منابع اولیه درباره تخت جمشید
| نام منبع / نویسنده | دوره زمانی | نوع نگاه به تخت جمشید |
|---|---|---|
| سفرنامه منسوب به فیثاغورس | پیش از میلاد | توصیف دقیق بنا و عظمت آن، اشاره به فرآیند ساخت |
| پولیبیوس | سده ۳ پ.م | توضیح درباره نظام آبادانی و معافیتهای مالیاتی هخامنشی |
| مورخان اسلامی (مسعودی، طوسی، اصطخری، ابن بلخی) | سده ۴ تا ۸ ه.ق | نسبت دادن بنا به جمشید، سلیمان، دیوان و پریان، گزارشهای افسانهای |
نکات برجستهی روایتهای اولیه
- توصیف تخت جمشید بهعنوان بزرگترین بنای در دست ساخت جهان
- اشاره به آبادانی، باغها و ساختار اقتصادی–اجتماعی دوره هخامنشی
- نسبت دادن سازهها به جمشید، سلیمان نبی و موجودات فرازمینی در ذهن مردم جهان اسلام
- نقل حکایات درباره دیوها که گویا نقشبرجستهها را تراشیدهاند
- انتقال درها و درگاههای کاخ تچر توسط عضدالدوله به شیراز
پژوهشهای باستانشناسی تخت جمشید
اولین کاوشهای علمی در تخت جمشید توسط ارنست امیل هرتزفلد، باستانشناس آلمانی، در سال ۱۹۳۱ و تحت نظارت رضاشاه آغاز شد. این پروژه تحت حمایت مؤسسه خاورشناسی دانشگاه شیکاگو انجام گرفت. یافتههای حاصل از این کاوشها هنوز در همان مؤسسه نگهداری میشوند. هرتزفلد بر این باور بود که هدف از ساخت تخت جمشید، ایجاد یک فضای شاهانه و باشکوه به عنوان نمادی از قدرت شاهنشاهی پارس بوده است؛ همچنین، این بنا بهعنوان مکانی برای جشنگرفتن مناسبتهای ویژه، بهویژه نوروز، طراحی شده بود. از آنجا که تخت جمشید در محل تأسیس شاهنشاهی پارس ساخته شده، به نظر میرسید که این مکان از اهمیت تاریخی بالایی برخوردار بوده، هرچند در آن زمان پایتخت امپراتوری نبوده است.
معماری تخت جمشید بهویژه بهدلیل استفاده از ستونهای چوبی شناخته شده است. معماران این مجموعه تنها در مواقع ضروری از سنگ استفاده کردهاند، بهویژه زمانی که سروهای لبنان یا ساجهای هند که بهعنوان ماده اصلی برای ساخت ستونها در نظر گرفته شده بودند، نتواستهاند اندازههای مورد نیاز برای تحمل سقفها را تأمین کنند. در این مواقع، ته و سر ستونها از سنگ ساخته شدهاند.
یک هیئت کاوش مشترک ایرانی و ایتالیایی نیز در این منطقه کار میکرد. سرپرست ایرانی این هیئت، علیرضا عسکری چاوردی از دانشگاه شیراز بود و سرپرست ایتالیایی برنامه، پیر فرانچسکو کالیری از دانشگاه بولونیا به سرپرستی این پروژه پرداختهاند.
اطلاعات مهم درباره پژوهشهای باستانشناسی تخت جمشید
| نام پژوهشگر / هیئت | تاریخ شروع کاوش | مؤسسه/دانشگاه مرتبط | نکات برجسته |
|---|---|---|---|
| ارنست امیل هرتزفلد | ۱۹۳۱ | مؤسسه خاورشناسی دانشگاه شیکاگو | بررسی تاریخچه ساخت تخت جمشید و نیاز به فضای شاهانه |
| هیئت ایرانی-ایتالیایی | ۱۹۸۰ها و بعد | دانشگاه شیراز، دانشگاه بولونیا | کاوشهای مشترک برای کشف و مستندسازی معماری و فرهنگ تخت جمشید |
نکات کلیدی در پژوهشهای باستانشناسی
- هدف اصلی ساخت تخت جمشید: نماد شاهنشاهی پارس و مکانی برای جشنهای ملی مثل نوروز
- ویژگی معماری: استفاده از ستونهای چوبی و انتخاب سروهای لبنان و ساجهای هند برای ستونها
- هیئتهای کاوش: پژوهشگران ایرانی و ایتالیایی که بهویژه بر روی معماری و کاوشهای فرهنگی متمرکز بودند
یادگارینویسیهای جهانگردان اروپایی بر دیوارهای تخت جمشید
نخستین یادگارینویسیهای ثبتشده روی دیوارهای تخت جمشید به سدههای هفدهم و هجدهم میلادی برمیگردد. این نوشتهها که توسط جهانگردان، بازرگانان و اکتشافگران اروپایی حک شدهاند، امروز بهعنوان نشانههایی از حضور آنان و تغییرات سیاسی–تجاری آن دوران قابل توجهاند.
در میان این یادگاریها، نامهایی از سال ۱۶۳۸ (جی. ای. فون ماندلسلو)، ۱۷۰۴ (آدریان دو بکر و کورنلیس دو بروئن)، ۱۷۶۵ (ای. هرکولس، یا. مور و کارستن نیبور – کاشف مشهور دانمارکی)، ۱۷۶۷ (دبلیو. رابینز، جی. اسکیپ، جی. اسلوپ) و ۱۷۸۷ (ویلیام فرانکلین) دیده میشود.
اشارههایی که اندرسون به گرافیتیهای مربوط به سالهای ۱۷۴۶ و ۱۷۵۳ کرده بود، در بررسیهای بعدی تأیید نشد؛ احتمالاً این نوشتهها با گذر زمان محو شده یا در اثر فرسایش از بین رفتهاند.
وجود این یادگاریها نشاندهنده تغییر منافع تجاری قدرتهای اروپایی در ایران است. در بازهی ۱۶۲۳ تا ۱۷۰۸، شرکت هند شرقی هلند کنترل تجارت در خلیج فارس را در اختیار داشت؛ عمدتاً بهدلیل انحصار در تجارت ادویه. به همین دلیل، طبیعی است که نخستین یادگاریها مربوط به هیئت تجاری اعزامی از سوی فردریک دوک هولشتاین باشد.
مهمترین یادگارینویسیهای اروپایی در تخت جمشید
| سال | نام/هویت بازدیدکننده | توضیحات |
|---|---|---|
| ۱۶۳۸ | جی. ای. فون ماندلسلو | از نخستین جهانگردانی که نام خود را ثبت کرد |
| ۱۷۰۴ | آدریان دو بکر و کورنلیس دو بروئن | همراه با هیئت تجاری هلندی |
| ۱۷۶۵ | ای. هرکولس، یا. مور، کارستن نیبور | حضور نیبور اهمیت تاریخی دارد |
| ۱۷۶۷ | دبلیو. رابینز، جی. اسکیپ، جی. اسلوپ | یادگاریهای گروهی از جهانگردان |
| ۱۷۸۷ | ویلیام فرانکلین | پژوهشگر و سفرنامهنویس انگلیسی |
دلایل اهمیت این یادگاریها
- نشاندهنده گذر جهانگردان اروپایی در دوران اوج رقابتهای تجاری
- منعکسکننده نفوذ شرکت هند شرقی هلند در منطقه
- ارائه اطلاعات تاریخی درباره مسیرهای سفر و مناسبات خارجی ایران
- بخشی از مستندات رفتوآمد اروپاییها در دوران صفوی و پساصفوی
وضعیت کنونی تخت جمشید
در دوره نوین، با بازگشت حس میهنپرستی و ارجگذاری به گذشتگان، تخت جمشید بار دیگر اهمیت ویژهای پیدا کرد. در دوران حکمرانی دودمان پهلوی، این بنا توجه زیادی به خود جلب کرد، بهخصوص در زمان برگزاری جشنهای دوهزار و پانصد سال شاهنشاهی ایران که در این سازه کهن برگزار شد.
با آغاز انقلاب اسلامی، تخت جمشید بهعنوان نماد شاهان قدیم شناخته شد و بسیاری از مردم به آن بیمهری نشان دادند. در این دوره، صادق خلخالی، اولین حاکم شرع دادگاههای انقلاب، قصد تخریب آن را داشت، اما این اقدام با مقاومت مردم و کارکنان تخت جمشید شکست خورد. گزارشهایی وجود دارد که نشان میدهد بعد از تخریب آرامگاه رضا شاه، خلخالی قصد داشت آرامگاه فردوسی و تخت جمشید را نیز تخریب کند، اما این طرح با مخالفت دولت موقت (از جمله پرویز ورجاوند وزیر فرهنگ)، نصرتالله امینی استاندار فارس، و آیتالله سید محمود طالقانی مواجه شد. علاوه بر این، مردم مرودشت و کارکنان تخت جمشید در برابر این تصمیم مقاومت کردند. در نهایت، تخت جمشید همچنان بهعنوان نماد شکوه گذشتگان و یکی از مهمترین آثار فرهنگی ایران شناخته میشود.
در حال حاضر، تخت جمشید نهتنها یکی از مشهورترین و محبوبترین سازهها در ایران است، بلکه بهعنوان نمادی از تاریخ و شکوه ایران در میان مردم شناخته میشود.
سد سیوند و تهدیدهای محیطی
سد سیوند که در ۹۵ کیلومتری شمال شیراز و نزدیک به مجموعههای باستانی تخت جمشید و پاسارگاد ساخته شده، بر روی رودخانه سیوند قرار دارد. این رودخانه در کنار آرامگاه کوروش و در تنگه بلاغی جریان دارد. آبگیری این سد موجب نگرانیهای زیادی شده است، چرا که معترضان به این سد بر این باورند که آبگیری آن پیامدهای منفی برای میراث فرهنگی و طبیعی منطقه به دنبال خواهد داشت.
در نهایت، سد سیوند در فروردین ۱۳۸۶ آبگیری شد. کارشناسان تخمین زدهاند که عمر مفید سد ۳۰ سال خواهد بود، اما تأثیرات تخریبی این سد بر آثار ملی منطقه بسیار قابل توجه است و باعث نگرانیهایی برای میراث فرهنگی این منطقه شده است.
فرونشست زمین و تهدیدهای آینده
به دلیل خشکسالیهای متعدد و استفاده نادرست از منابع آب زیرزمینی در اطراف مجموعه تخت جمشید و نقش رستم، پدیدهای به نام فرونشست زمین در منطقه بهشدت در حال وقوع است. این فرونشستها در آینده ممکن است تهدیدی جدی برای این مجموعههای تاریخی و فرهنگی بهوجود آورد.
وضعیت کنونی تهدیدهای تخت جمشید
| تهدید | توضیحات |
|---|---|
| بیمهری دوره انقلاب اسلامی | تخریب نماد شاهنشاهی توسط برخی افراد و مقاومت مردم در برابر این تصمیمات |
| سد سیوند | آبگیری سد در ۱۳۸۶ و نگرانیها درباره آثار منفی آن بر میراث فرهنگی و طبیعی |
| فرونشست زمین | خشکسالی و استفاده نادرست از منابع آب زیرزمینی تهدیدی برای مجموعههای تاریخی |
نکات کلیدی وضعیت کنونی تخت جمشید
- جشنهای دوهزار و پانصد ساله در تخت جمشید در زمان پهلوی
- مقاومت مردم و دولت در برابر تخریبهای دوران انقلاب اسلامی
- نگرانیها درباره آبگیری سد سیوند و تهدیدهای آن
- خطرات آینده ناشی از فرونشست زمین در منطقه
هنر در تخت جمشید
معماری تخت جمشید
معماران، هنرمندان و متخصصان از ملل مختلف تحت تاثیر شاهان هخامنشیان در ساخت تخت جمشید مشارکت داشتند. این افراد شامل آشوریان، مصریان، اورارتوئیان، بابلیان، لودیان، ایونیان، هندوان، سکائیان و دیگر ملتها بودند. این تنوع در گروههای سازنده نشاندهندهی ظرفیتهای جهانی و فرهنگی امپراتوری هخامنشی است که توانست در کنار هم قرار دادن این تمدنها، یکی از بزرگترین سازههای تاریخ را بسازد.
سنجش درازا و شمارگان
پژوهشهای انجامشده توسط محققانی مانند کرفتر، نیلندر، ا. هسه، خانم و آقای تیلیا و مایکل رف مقیاسهای طولی موجود در تخت جمشید را روشن کرده است. از جمله مهمترین واحدهای اندازهگیری، واحدهای زیر هستند:
- انگشت: کوچکترین واحد اندازهگیری با طول معادل ۲۲ میلیمتر
- کف یا قبضه: برابر با ۴ انگشت یا ۸۷ میلیمتر
- گام تخت جمشیدی: برابر با ۱۶ انگشت یا ۳۴۷ تا ۳۴۸ میلیمتر
- آرش (گز): برابر با ۲۴ انگشت یا ۵۲۱ تا ۵۲۲ میلیمتر
بهترین مثال برای بررسی مقیاس گام تخت جمشیدی، پلکان شرقی آپادانا است که طول و عرض آن بر اساس این واحدها محاسبه شده است. این مقیاسها نشاندهنده توجه دقیق به هندسه و زیباییشناسی در ساخت تخت جمشید است.
رابطه منطقی اعداد مقدس در تخت جمشید
در تخت جمشید، اعداد ۳، ۷، و ۹ که در فرهنگ ایرانی باستان بهعنوان اعداد مقدس شناخته میشدند، بارها و بارها در طراحی و ساخت این بنا به کار رفتهاند. این اعداد در اندازهگیریهای مختلف از جمله در جبهه پلکان و ستونها مشهود است:
- آپارنا دارای ۷۲ ستون است که برابر با ۷۲ فصل یسنای اوستا است.
- پلکان بزرگ شمالغربی دارای ۱۱۱ پله است که حاصل ضرب ۳۷ در ۳ میباشد، نشاندهندهی پیوند این اعداد با ساختارهای امپراتوری ایران.
مجسمهسازی
مجسمهسازی در تخت جمشید بیشتر در ارتباط با معماری و دکوراسیون بناها بوده است. مجسمهها و نقشهای برجسته نشاندهندهی عظمت امپراتوری هخامنشی و قدرت پادشاهان ایران در اداره گستره وسیعی از سرزمینها بودند.
مجسمههای پادشاهان و سفیران، با نمایی از ادای احترام و تجلیل از قدرت شاهنشاهی، در تخت جمشید دیده میشوند.
مجسمههای حیوانات مانند سگها، گاو نر و بز، که بهعنوان نگهبانان سنتی در هنر خاور نزدیک بودند، توسط مجسمهسازان یونانی ساخته شدهاند. این آثار بیشتر به سبک یونانی بودهاند تا ایرانی و به سدههای ۶ و ۵ قبل از میلاد تعلق دارند.
رنگآمیزی و تزئینات
هنرمندان و معماران تخت جمشید از روشهای مختلفی برای تزیین این بنا استفاده کردهاند که شامل:
- چسباندن فلزات گرانبها: بهعنوان رویه برای تاجها، گوشوارهها، طوقها و نظایر آن.
- نقر کردن تزئینات لباس و تاج: این تزئینات با دقت بسیار زیادی بر درگاههای کاخ داریوش بزرگ و کاخ تچر انجام شده است.
- رنگآمیزی: نمونههایی از رنگآمیزی در کاخ سهدری و کاخ صد ستون یافت شده است.
این روشها باعث شدند تا تخت جمشید هم از نظر معماری و هم از نظر هنری یکی از برجستهترین آثار در تاریخ ایران و جهان باقی بماند.
مهمترین ویژگیهای هنری تخت جمشید
| تهدید | توضیحات |
|---|---|
| بیمهری دوره انقلاب اسلامی | تخریب نماد شاهنشاهی توسط برخی افراد و مقاومت مردم در برابر این تصمیمات |
| سد سیوند | آبگیری سد در ۱۳۸۶ و نگرانیها درباره آثار منفی آن بر میراث فرهنگی و طبیعی |
| فرونشست زمین | خشکسالی و استفاده نادرست از منابع آب زیرزمینی تهدیدی برای مجموعههای تاریخی |
نکات کلیدی درباره هنر تخت جمشید
- معماران از ملل مختلف برای ساخت تخت جمشید همکاری کردهاند.
- مقیاسهای دقیق و اعداد مقدس در طراحی تخت جمشید استفاده شده است.
- مجسمهسازی و رنگآمیزی در تخت جمشید بهشکلی بینظیر و هنرمندانه انجام شده است.
سنگنگارهها
سنگنگارههای تختجمشید از مهمترین جلوههای هنری دوران هخامنشیاند و روایتی دقیق از فرهنگ، احترام متقابل و نظم سیاسی آن دوره ارائه میدهند. در این نقشها، هیچیک از افراد در حالت خضوع، ضعف یا شکست دیده نمیشوند؛ بلکه تمام ملل — از مادها و ایلامیها گرفته تا هندیها، آفریقاییها و یونانیان — با حفظ استقلال، هویت و پوشش ویژه خود نمایش داده شدهاند. این نگاه، تصویری از جامعهای فراگیر و گسترده را نشان میدهد که در آن هیچگونه برتریجویی از سوی پارسیان دیده نمیشود.
برای تفکیک هیئتهای نمایندگی، درخت سرو — که مفهومی مقدس دارد — میان گروهها حک شده است. ترتیب قرارگیری ملل نیز بر اساس پیشینه فرهنگی و نزدیکی جغرافیایی آنها تعیین شده و راهنمای هر گروه معمولاً شخصی پارسی، مادی یا ایلامی است که همراه با میهمانان حرکت میکند.
در سنگنگارهها، همه افراد پیاده هستند و دستهای خود را به نشانه دوستی و احترام به سمت یکدیگر دراز کردهاند. نمادهای ظاهری مانند عصا یا نوع کلاه نیز نشانه مقام، جایگاه و نقش افراد در ساختار حکومتی بوده است.
نشانههای جایگاه و نقش افراد در سنگنگارهها
| نشانه ظاهری | معنای جایگاهی |
|---|---|
| عصا | مقام عالی و اعتبار رسمی |
| کلاه شیاردار بلند | مقام نظامی و نقش ارتشی |
| کلاه بلند ساده | بزرگان یا افراد صاحبمنصب |
| کلاه استوانه کوتاه | کارمندان دربار، گارد سلطنتی یا خدمتگزاران |
یکی از مهمترین نقشها، سنگنگارهٔ پیشکشآوران است که در بخشهای مختلف کاخهای هخامنشی — بهویژه کاخ هدیش و کاخ تچر — دیده میشود. در این طرح، گروههایی از نمایندگان ملل گوناگون در حالی که هدایا یا محصولات سرزمین خود را حمل میکنند، از پلهها بالا میروند. این نقشها بخشی جداییناپذیر از معماری هخامنشیاند و در دیوارهی پلهگذرهای ورودی به تالارهای مهم و محل برگزاری آیینها تراشیده شدهاند.
ویژگیهای برجسته سنگنگارههای تختجمشید
- نمایش ملل مختلف بدون تحقیر، خضوع یا سلطهجویی
- استفاده از سرو برای جداسازی گروهها
- نمایش آزادی فرهنگی و پوششی ملل
- نبود هرگونه تفاخر یا نشان برتری برای پارسیان
- حرکت هماهنگ و دوستانه نمایندگان ملل در مسیر پلهگذرها
بخش اصلی
پلکان اصلی
پلکان بزرگی که به تراس تخت جمشید منتهی میشود، هر پله آن ۴۰ سانتیمتر عمق، ۱۰ سانتیمتر ارتفاع و حدود ۷ متر عرض دارد. این پلهها از بلوکهای عظیم سنگی تراشیده شدهاند، اما کمعمق ساخته شدهاند تا ایرانیان با لباسهای بلند و فاخر بتوانند به راحتی و با وقار از ۱۱۱ پله بالا بروند.
دروازه ملل
دروازه ملل، که به دروازه خشایارشا نیز معروف است، در بخش شمالغربی مجموعه و بالای پلکان اصلی قرار دارد. این دروازه ۱۰ متر ارتفاع دارد و دارای یک ورودی اصلی و دو خروجی است. در دروازهها نقش مردان بالدار و دو گاو سنگی با سر انسانی دیده میشود و شش کتیبه میخی در قسمت فوقانی آن حک شده که مضمون آن چنین است: «هر چه بدیده زیباست، به خواست اورمزد انجام پذیرفته است.»
دو دروازه خروجی، یکی به جنوب و دیگری به شرق باز میشود که دروازه جنوبی به کاخ آپادانا متصل است.
کاخ آپادانا
کاخ آپادانا یا کاخ بار از قدیمیترین کاخهای تخت جمشید است و توسط داریوش بزرگ بنا شد. این کاخ برای جشنهای نوروز و پذیرش نمایندگان کشورهای وابسته استفاده میشده است. کاخ مربعی شکل با ابعاد ۶۰/۵ × ۶۰/۵ متر است و سقف آن توسط ۶ ردیف ستون ۶ تایی (جمعاً ۷۲ ستون) نگه داشته میشده است. ایوانها سه عدد بودند و مجموع ستونهای آنها ۳۶ عدد بوده است. امروزه از ۷۲ ستون تنها ۱۴ ستون باقی ماندهاند.
پلکان شرقی آپادانا
پلکانهای شرقی شامل دو مسیر رو به شمال و جنوب هستند. روی دیوارههای کناری پلکان شمالی نقش فرماندهان نظامی مادی و پارسی با گل نیلوفر آبی در دست حک شده و جلوی آنها اعضای گارد جاویدان در حال احترام ایستادهاند. در پلکان جنوبی نیز نمایندگان کشورهای مختلف با هدایا به تصویر کشیده شدهاند.
کاخ تچر
کاخ تچر یا خانه زمستانی، کاخ اختصاصی داریوش بزرگ بوده و بعدها به موزه خط تبدیل شد. بخش اصلی این کاخ توسط داریوش، ایوان و پلکان جنوبی توسط خشایارشا و پلکان غربی توسط اردشیر دوم ساخته شده است. مساحت کاخ ۲۹ × ۴۰ متر و اتاق مرکزی آن ۱۵ × ۱۵ متر بوده و ۱۲ ستون در آن به کار رفته است. دیوارهها و چارچوبها با نقوش برجسته تزیین شدهاند و قرنیزها از نمونههای مصری و سنگهای آیینهگون ساخته شدهاند.
کاخ شورا
کاخ شورا یا تالار مرکزی محلی برای مشورت شاه با بزرگان بوده است. نقوش سرستونهای انسانی در این کاخ نماد تفکر و مشورت شاهانه است. شاه از یک دروازه وارد و از دو دروازه دیگر خارج میشده است.
کاخ هدیش
کاخ هدیش، کاخ خصوصی خشایارشا، در مرتفعترین بخش صفه قرار داشته و از طریق دو مجموعه پلکان به کاخ ملکه متصل میشود. این کاخ احتمالاً محل شروع آتشسوزی هنگام حمله آتنیها بوده است. ابعاد آن کوچک و ستونها ۶ × ۶ عدد بودهاند و بخش زیادی از کف آن از خود کوه ساخته شده است.
کاخ صدستون
کاخ صدستون دارای وسعت حدود ۴۳۰۰ متر مربع است و سقف آن توسط ۱۰۰ ستون با ارتفاع ۱۴ متر نگه داشته میشده است.
مقایسهی ابعاد و ویژگیهای مهم کاخها
| کاخ | ابعاد (متر) | تعداد ستونها | کاربرد |
|---|---|---|---|
| آپادانا | ۶۰/۵ × ۶۰/۵ | ۷۲ ستون | جشن نوروز، پذیرش نمایندگان |
| تچر | ۲۹ × ۴۰ | ۱۲ ستون | کاخ اختصاصی داریوش |
| هدیش | — | ۳۶ ستون؟ | کاخ خصوصی خشایارشا |
| صدستون | — | ۱۰۰ ستون | سالن اصلی و مراسم |
نکات برجسته بخش اصلی تخت جمشید
- پلکانها با ارتفاع کم طراحی شدهاند تا رفاه و وقار مهمانان حفظ شود.
- دروازه ملل با کتیبهها و نقشهای گاو و مرد بالدار تزئین شده است.
- آپادانا بزرگترین کاخ برای جشنها و مراسم رسمی بوده است.
- پلکانها و دیوارهها با نقش فرماندهان و پیشکشآوران تزیین شدهاند.
- تچر، هدیش و صدستون هر یک کاربرد ویژه خود را در سلسله مراتب حکومتی و مراسم داشتهاند.
خزانه تخت جمشید
مجموعه خزانه تخت جمشید شامل تالارها، اتاقها و حیاطهایی است که با حصار و خیابانهای پهن از سایر بخشهای مجموعه جدا شدهاند. ساختار اصلی آن عبارت است از:
- تالار ۹۹ ستونی
- تالار ۱۰۰ ستونی
- چندین سالن و اتاق
- دو حیاط خلوت
خزانه به فرمان داریوش بزرگ ساخته شد و بعدها خشایارشا اصلاحاتی در آن انجام داد. این بخش محل نگهداری طلا، نقره و اشیای قیمتی هخامنشیان بوده است. بر اساس گزارش مورخان یونانی، پس از سقوط تخت جمشید، اسکندر مقدونی تمام اشیای قیمتی خزانه را با ۳۰۰۰ شتر و تعداد زیادی اسب و قاطر به مکان دیگری منتقل کرد.
در حفاریهای علمی، علاوه بر اشیای قیمتی، تعداد زیادی لوح سنگی خشایارشا و الواح گلی به خط میخی و زبان عیلامی کشف شده که مربوط به دستمزد کارگران بودهاند.
مجلس بارعام شاهی
نقش برجستهای که در خزانه کشف شده، خشایارشا را در مراسم بارعام نمایش میدهد. جزئیات آن عبارتند از:
- شاه بر تخت نشسته و عصای شاهی در دست راست و گل نیلوفر آبی در دست چپ دارد.
- پشت سر شاه، ولیعهد با گل نیلوفر در دست چپ ایستاده و دست راست را به حالت احترام بالا نگاه داشته است.
- در کنار شاه، یکی از مقامات دربار و اسلحهدار شاه حضور دارند.
- در مقابل شاه دو عودسوز قرار دارد و رئیس تشریفات به حالت احترام گزارش میدهد.
- مراسم زیر یک شادروان (چادر سلطنتی) برگزار میشده و چهار نگهبان در اطراف آن حضور داشتهاند.
تحقیقات نشان میدهد جایگاه اصلی این نقش برجسته، بخش مرکزی پلکان آپادانا بوده است.
خلاصه ویژگیهای خزانه
| بخش | تعداد ستون | کاربری |
|---|---|---|
| تالار ۹۹ ستونی | ۹۹ | انبار و نگهداری اشیای قیمتی |
| تالار ۱۰۰ ستونی | ۱۰۰ | انبار و مراسم رسمی |
| سایر سالنها و اتاقها | — | فعالیتهای اداری و نگهداری اشیاء |
| دو حیاط خلوت | — | استراحت و دسترسی به بخشهای داخلی |
نکات کلیدی خزانه
- خزانه با حصار و خیابان پهن از سایر بخشها جدا بوده است.
- اشیای قیمتی و لوحهای تاریخی در این بخش نگهداری میشدهاند.
- اسکندر مقدونی پس از سقوط تخت جمشید، تمام خزانه را به غارت برد.
- نقوش مجلس بارعام شاهی، جزئیات دقیق مراسم دربار هخامنشی را نشان میدهد.
این بخش ارتباط نزدیکی با پلکان مرکزی آپادانا داشته است.
پادگان و کاخهای جانبی تخت جمشید
یکی از کاخهای جنوبی تخت جمشید، کاخ «ه» یا «اچ» است که در غرب کاخ هدیش قرار دارد. این کاخ با پلکانهای منقوشی که از دو طرف به آن راه مییابند، اکنون نیمهویران است. شواهد تاریخی نشان میدهد ساخت این بنا توسط خشایارشا آغاز شده و اردشیر یکم آن را تکمیل کرده است. کاخ «ه» جزو مجموعه کاخهای تابستانی و خصوصی هخامنشیان بوده و بخشهایی از هنر و معماری هخامنشی را در خود جای داده است.
در مرکز کوشک شاهی، کاخ «سهدر» یا تالار شورا قرار دارد که به کاخ مرکزی نیز مشهور است. این کاخ دارای سه درگاه و چند راهرو است که به کاخهای دیگر راه مییابند. روی پلکانها، تصاویر نجیبزادگان پارسی نقش شدهاند که به شکلی دوستانه و غیررسمی برای دیدار فرمانروا حرکت میکنند. پیش از این تصور میشد کاخ به فرمان داریوش ساخته شده، اما شواهد نشان میدهد اردشیر یکم مسئول تکمیل آن بوده است.
کاخ دیگری که اهمیت ویژهای دارد، کاخ «ملکه و موزه» است که توسط خشایارشا ساخته شده و ارتفاع آن پایینتر از سایر بناهاست. بخشی از این کاخ در سال ۱۹۳۱ توسط شرقشناس آلمانی، ارنست امیل هرتزفلد، خاکبرداری و بازسازی شد و امروزه به عنوان موزه و مرکز اداری تخت جمشید مورد استفاده قرار میگیرد. ایوان شمالی موزه با دو جرز سنگی عظیم به ارتفاع تقریبی ۸ متر و وزن حدود ۸۰ تن، از مهمترین بخشهای معماری است. سقف ایوان توسط هشت ستون چوبی با سرستونهای گاو دو سرنگه نگه داشته میشود. این کاخ نمونهای بینظیر از هنر هخامنشی در طراحی ایوان، نگارخانهها و تالارها است.
در جنوب غربی سایت، ویرانههایی وجود دارد که احتمالاً متعلق به اردشیر یکم هستند و با وجود کمبود اطلاعات، جزو بخشهای کمتر شناختهشده تخت جمشید به شمار میآیند.
کتیبهها در تخت جمشید
تخت جمشید نهتنها از نظر معماری و هنری، بلکه از نظر کتیبهها و نوشتهها نیز اهمیت ویژهای دارد. در این مجموعه، کتیبههایی یافت میشوند که بسیاری از آنها به دوران هخامنشیان تعلق ندارند و برخی از آنها یادگارهای تاریخنگاری دورههای بعد از هخامنشیان هستند. برای مثال، در این مکان کتیبههایی به خط کوفی از دوران عضدالدوله دیلمی یافت شده است، که بیانگر تغییرات در طول تاریخ و تغییرات حکومتی بر تخت جمشید است. علاوه بر این، برخی کتیبههای دیگر به زبانهای عربی و فارسی از سدههای مختلف، از جمله دوره قاجار نیز در این مجموعه موجود است. این کتیبهها به وضوح نشان میدهند که تخت جمشید در دورههای مختلف تاریخ ایران همچنان مورد توجه و احترام قرار داشته است.
کتیبههای گلی
یکی از کشفیات جالب در حفاریهای تخت جمشید، کتیبههای گلی بودند که در انبارهای زیر تخت جمشید پیدا شدند. این کتیبهها که در اثر آتشسوزی تاریخی که تخت جمشید را ویران کرد، پخته شدند، بسیاری از اطلاعات مهم تاریخی را در خود دارند. این کتیبهها که به آمریکا ارسال شدند، متأسفانه در مسیر حمل و نقل آسیب زیادی دیدند و در نهایت تنها بخش کمی از آنها باقی ماند. با این حال، این کتیبهها حاوی اطلاعات زیادی در مورد نظام حسابداری هخامنشیان و حقوق کارگران در ساخت تخت جمشید بودند.
ترجمههای انجام شده از این الواح نشان میدهد که در دوره هخامنشیان، کارگران برای ساخت تخت جمشید حقوق دریافت میکردند و حتی زنان حقوق کامل داشتند. بهویژه جالب است که این کتیبهها نشان میدهند زنان در این دوره از مرخصی بارداری برخوردار بودند و برخی نیز برای مراقبت از کودکان خود حقوق دریافت میکردند. این اسناد نهتنها نشاندهنده نظم اجتماعی پیشرفته آن دوران است، بلکه به وضوح نشان میدهند که کارگران از اقوام مختلفی چون ایرانی، مصری، بابلی، یونانی، عیلامی و آشوری در ساخت تخت جمشید مشارکت داشتند.
یادداشتها و غرامتهای مربوط به کتیبهها
در دوران مدرن، کتیبههای گلی تخت جمشید با مشکلات و کشمکشهای زیادی روبهرو شدند. در سال ۱۳۸۷، برخی گروهها، به ویژه یهودیان، ادعا کردند که کتیبههای گلی متعلق به ایران باید بهعنوان غرامت جنگی به آنها بازگردانده شوند. این تقاضا مربوط به اتهامات علیه حکومت ایران در بمبگذاریهای ضد یهودی بود. در نهایت، تلاشهایی برای حل این مسئله از سوی دولت ایران انجام شد، اما این مسائل همچنان مورد توجه و اختلاف باقی ماند.
موضوعات اصلی کتیبههای گلی
از آنجا که این کتیبهها بسیاری از جنبههای زندگی اجتماعی، اقتصادی و نظامی هخامنشیان را مستند کردهاند، میتوان به سه موضوع کلیدی که در این کتیبهها یافت شده، اشاره کرد:
نظام پرداخت حقوق: این کتیبهها نشان میدهند که کارگران در دوران هخامنشی حقوق خود را دریافت میکردند و حتی در برخی موارد، مزایای اجتماعی مانند بیمه و مرخصی بارداری نیز برای آنان در نظر گرفته میشد.
مواد و مصالح استفادهشده در ساخت تخت جمشید: کتیبهها از استفاده سنگین از طلا و فلزات گرانبها برای تزیین تالارهای تخت جمشید خبر میدهند که این امر در شکوه و عظمت این بنای تاریخی تأثیر زیادی داشت.
آتشسوزی تخت جمشید: یکی از نکات جالب کتیبهها این است که آنها اشاره به آتشسوزی عمدی تخت جمشید دارند، که میتواند به عنوان انتقامی از سوی دشمنان ایران در نظر گرفته شود.
در نهایت، این کتیبهها به تاریخنگاری دقیقتر دوران هخامنشیان و زندگی اجتماعی مردم آن زمان کمک کرده و روشن میسازند که تخت جمشید نه تنها یک مرکز قدرت و شاهنشاهی، بلکه مکانی بوده است که در آن از نظرات و حقوق مختلف اقوام و کارگران به خوبی پاسداری میشده است.
سنگنوشتههای داریوش بزرگ در تخت جمشید
داریوش بزرگ، شاه هخامنشی، نه تنها بهعنوان بنیانگذار حکومت هخامنشیان، بلکه بهعنوان یک فرمانروای مهم در تاریخ ایران، توجه ویژهای به حفظ و ثبت تاریخ و دستاوردهای خود داشت. سنگنوشتههای او در تخت جمشید نمونهای از این تلاشها هستند و اطلاعات بسیاری را از حکومت داریوش و دوران هخامنشیان در اختیار ما قرار میدهند.
سنگنوشتههای متعدد و زبانهای مختلف
سنگنوشتههای داریوش بهطور عمده بر چهارچوبهای کاخ داریوش، پوشاک داریوش، پنجرههای کاخ و دیوارهای کاخها حک شدهاند. این کتیبهها در سه زبان متفاوت—پارسی باستان، ایلامی و اکدی—نوشته شدهاند که نشان از گسترش امپراتوری هخامنشیان و ارتباطات آن با اقوام و سرزمینهای مختلف دارد.
کتیبههای پارسی باستان
در میان این کتیبهها، تعداد زیادی از آنها به زبان پارسی باستان نگاشته شدهاند. یکی از این سنگنوشتهها در دیوار جنوبی کاخ داریوش قرار دارد و مطالبی را در مورد فرمانروایی داریوش و خواستهای او از اهورامزدا ذکر میکند. بهطور مثال:
- داریوش شاه از اهورامزدا میخواهد که کشور پارس را از دشمنان، خشکسالی و دروغ حفظ کند.
- او اظهار میکند که به خواست اهورامزدا، این کشور زیبا و دارنده مردان شجاع و اسبان خوب است و از دیگر کشورها نمیترسد.
- این سنگنوشتهها تاکید بر پایداری خاندان شاهی و اهمیت حمایت الهی از پادشاه دارند.
کتیبههای ایلامی و اکدی
در کنار کتیبههای پارسی، کتیبههای دیگری به زبانهای ایلامی و اکدی نیز وجود دارند. در این کتیبهها، داریوش شاه از گستردگی حکومت خود سخن میگوید و اشاره به کشورهایی دارد که تحت سلطه او قرار گرفتهاند. برای مثال، او اشاره میکند که کشورهایی مانند ایلام، ماد، بابل، ارمنیه، سارد، پارت و سغد به دست او افزوده شدهاند. این کتیبهها نشاندهنده سیستم حکومتی گسترده داریوش و ویژگیهای تسلط هخامنشیان بر سرزمینهای مختلف است.
کتیبههای طلایی و سیمینی
یکی دیگر از نمونههای جالب سنگنوشتهها، لوحهای طلایی و سیمینی است که بهطور سهزبانه (پارسی باستان، ایلامی، و اکدی) نگاشته شدهاند و در تهران نگهداری میشوند. این کتیبهها درباره گستره سرزمینهای هخامنشیان صحبت میکنند و توضیح میدهند که داریوش شاه از سکاها تا هند و از کوش تا سارد فرمانروایی میکند. در این کتیبهها، دارا بودن قدرت بزرگترین بغان (اهورامزدا) برای داریوش و خاندانش تأکید شده است.
سنگنوشتههای دیگر
در دستگیرههای در ساخته شده از سنگ لاجورد نیز یک کتیبه سهزبانه حک شده است که روی آن نوشته شده: «دستگیرهٔ در از سنگ گرانبهایی ساخته شده در کاخ داریوش شاه». این کتیبهها نشانهای از دقت و شکوه در طراحی و معماری تخت جمشید هستند و تأکید دارند که حتی جزئیات بنا نیز با سنگهای گرانبها تزیین شدهاند.
اهمیت کتیبههای داریوش بزرگ
این سنگنوشتهها بهطور کلی نه تنها بهعنوان اسناد تاریخی از حکومت داریوش بزرگ و توانمندیهای امپراتوری هخامنشی، بلکه بهعنوان نشاندهنده ارتباطات بینالمللی و بازیهای قدرت در دوران باستان بسیار مهم هستند. کتیبهها همچنین نشاندهنده احترام به دین و فرهنگ و ارتباط با الهیات در دوران هخامنشیان میباشند.
این اسناد همچنان بهعنوان یکی از مهمترین منابع تاریخی برای درک زندگی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دوران هخامنشیان به شمار میروند.
سنگنبشتههای خشایارشا در تخت جمشید
سنگنبشتههای خشایارشا، شاه هخامنشی، در تخت جمشید از اهمیت ویژهای برخوردارند. این کتیبهها نه تنها تاریخنگاری دقیق و رسمی از دوران پادشاهی خشایارشا را به ما منتقل میکنند، بلکه پایبندی به اصول دینی و احترام به اهورامزدا، خدای بزرگ ایران باستان، در این کتیبهها به وضوح دیده میشود. خشایارشا در این کتیبهها تأکید دارد که تمام دستاوردها و سازههایی که در دوران او و پدرش داریوش ساخته شده، به خواست اهورامزدا بوده است.
مضمون اصلی سنگنبشتهها
در سنگنبشتههای خشایارشا، او خود را بهعنوان شاه شاهان معرفی میکند و بر نیکویی و شکوه حکومت خود تأکید دارد. برخی از جملههای کلیدی از کتیبههای خشایارشا عبارتند از:
«خدای بزرگ اهورامزدا است، که این زمین را آفرید، که آن آسمان را آفرید، که آدم را آفرید، که شادی را برای آدم آفرید، که خشایارشا را شاه کرد.»
این جملهها بهطور واضح نشاندهنده ارتباط خشایارشا با اهورامزدا و اعتقاد به مشیت الهی در تحقق شاهنشاهی او است.
«من خشایارشا، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه سرزمینهای دارندهٔ همه گونه مردم، شاه در این زمینِ بزرگِ دور و دراز.»
این عبارت بیانگر اقتدار و تسلط وسیع خشایارشا بر سرزمینهای مختلف است. او خود را شاه تمامی ملتها معرفی میکند که از نظر جغرافیایی و قومی متنوع هستند.
ساختوساز و پایبندی به اصول پدر و پسر
در این کتیبهها، خشایارشا اشاره به ساختوسازهای مهم و آرمانهای پدرش، داریوش بزرگ میکند و بر این نکته تأکید دارد که پدرش بسیاری از ساختمانهای باشکوه را بنا کرده و او آنها را ادامه داده است. از جمله موارد مهمی که در کتیبهها ذکر شده، میتوان به دالانهای وسیع و ساختمانهای زیبا در پارس اشاره کرد که او به همراه پدرش ساخته و نگهداری کردهاند. در این راستا، خشایارشا میگوید:
«این دالانِ همه کشورها را من ساختم. بسیار ساختمانهای خوب دیگر در این شهر پارس ساخته شد، که من ساختم و پدر من ساخت.»
این جمله نشاندهنده مشارکت دو نسل در ساخت تخت جمشید و تأکید بر پایایی و شکوه این سازهها است.
انتقال قدرت و تأسیس امپراتوری هخامنشی
خشایارشا در کتیبههای خود بهطور ویژه به انتقال قدرت از پدرش داریوش به خودش اشاره میکند و میگوید که به خواست اهورامزدا به جای پدر بر تخت شاهی نشست. او این انتقال قدرت را مشیت الهی میداند و در ادامه میگوید:
«داریوش را پسران دیگری بودند، ولی چنانکه اهورامزدا را کام بود، داریوش، پدر من، پس از خود، مرا بزرگترین کرد. هنگامی که پدر من داریوش از تخت کنار رفت، به خواست اهورامزدا من بر جایگاه پدر شاه شدم.»
این جملات نشاندهنده اعتقاد به تقدیر و الهام در سلطنت است و تأکید دارد که خشایارشا نه تنها بهطور طبیعی، بلکه بهطور الاهی شاه شد.
تاکید بر خاندان سلطنتی
خشایارشا در این کتیبهها همچنین بر پیشینه خانوادگی و اصالت خود تأکید میکند و نام اجداد خود را ذکر میکند:
«پدر من داریوش بود؛ پدر داریوش ویشتاسب نامی بود. پدر ویشتاسب آرشام نامی بود.»
این بخش از کتیبهها نه تنها بر اصالت سلطنتی خشایارشا تأکید دارد، بلکه نشان میدهد که سلطنت هخامنشیان یک تسلسل خانوادگی و تاریخی است.
نتیجهگیری
سنگنبشتههای خشایارشا در تخت جمشید نماد اقتدار شاهنشاهی هخامنشی، پایبندی به اصول مذهبی و دینی و روند انتقال قدرت در خاندان سلطنتی هستند. این کتیبهها برای پژوهشگران و تاریخنگاران بسیار ارزشمندند زیرا بهطور مستقیم از زبان خود خشایارشا، پادشاهی را که امپراتوری هخامنشی را در اوج شکوه خود قرار داد، معرفی میکنند.
سنگنبشته اردشیر یکم در تخت جمشید
سنگنبشتههای اردشیر یکم در کاخ ه، H یا کاخ اردشیر یکم بر روی یک دیواره واقع شده است.
اشتباه نگارشی در سنگنوشتهها
ادریانو روسی، استاد تمام مطالعات ایرانشناسی دانشگاه ناپل ایتالیا، پس از بررسی سنگنوشتههای تختجمشید و مقایسه متن آنها بیان کرد که در بعضی از آنها اشتباه املایی و نگارشی اندکی وجود دارد که به نظر میرسد این اشتباهها از سوی کارگران ساده و حکاکان کمسواد صورت گرفته باشد.
تل آجری
تُل آجری بنایی است که در ۳ کیلومتری تختجمشید واقع شده و بخشهایی از یک دروازه دوره هخامنشیان است که پیش از تختجمشید ساخته شده و در ساخت آن از هنر و فرهنگ بابلی نیز استفاده شده است. ابعاد این بنا حداقل ۳۳ در ۳۳ متر است و هزاران آجر لعابدار در ساخت آن بکار گرفته شده است. باستانشناسان دریافتهاند که تُل آجری دروازهای است که پیش از تختجمشید و برای کاخی به نام «فیروزی» ساخته شده بود که امروزه بهطور کامل تخریب شده است. میان دروازه و کاخ هم پردیسی بوده که مطالعات ژئوفیزیک آن را تأیید میکند.
این یافتهها نشان میدهد تُل آجری و رابطهاش با «کاخ فیروزی» شباهت زیادی به ساختارهای معماری پاسارگاد دارد. در ساخت تُل آجری از هنر و معماری بابلیان استفاده شده که گرایش هخامنشیان به هنر بابلی را نشان میدهد. آجرهای لعابدار به نقوش اسطورههای ایران و میانرودان مزین شدهاند، تا حدی که قالبهای بهکاررفته در نقش جانوران با قالب نقش اسطورههای دروازه ایشتار در بابل میانرودان یکسان است. آجرهای لعابدار کشفشده از تُل آجری، با نقوشی از گاو و موشخوشو، یکی از مهمترین یافتههای باستانشناختی هیئت ایران و ایتالیا هستند. این آثار نفیس اکنون در محلی امن نگهداری میشوند تا به صورت پازلی به هم متصل شده و شکلی از تزیینات دروازه هخامنشی را نمایش دهند.
تأثیر معماری باستان
تخت جمشید نه تنها یکی از پایتختهای دوره هخامنشیان و مرکزی تشریفاتی، اداری و اقتصادی بود، بلکه الگویی برای هنر و معماری ملتهای بعدی نیز به شمار میرفت. بعدها در اصطخر و نقش رستم آثاری به تقلید از پارسه ساخته شد. پادشاهان فارس از تخت جمشید برای نشان دادن استقلال و آزادی از سلطه مقدونیان الهام میگرفتند.
ساسانیان نیز به پارسه احترام مینهادند؛ به دستور بابک و دو پسرش، اردشیر و شاپور، نقشهای خود را به روش سوزنی در دیوار شمالی تالار حرمسرا حک کردند. شاپور یکم نیز دو کتیبه از خود در کاخ تچر، که کاخ داریوش بزرگ بود، بر جای گذاشت. معماران و هنرمندان دوره ساسانی از تزیینات و ویژگیهای هنری و معماری تخت جمشید الگوبرداری کردند، مانند درگاههای فیروزآباد، پلکان کنگاور، نقش هدیهپردازان و نجیبزادگان در سنگتراشی شاپور یکم در بیشاپور، سرستونهای سنگی کاخها و شیار ستونهای گچی در شیز (تخت سلیمان آذربایجان).
این نوع تقلید حتی فراتر از مرزهای ایران رفت و در تزیینات و طرحهای آکروپل آتن نیز مشاهده میشود. تأثیر مستقیم ستونها و تزیینات تخت جمشید بر هنر هند و بلخ در دوره یونانگرایی (هلنیسم) نیز آشکار است؛ به گونهای که ستون سرنات، نماد مردم و دولت هند، نیز تقلیدی از ستونهای تخت جمشید به شمار میرود.
معماری مدرن ایران
با روی کار آمدن رضاشاه و نیاز به تأسیس نهادهای مدرن مانند بانکها، دادگستری، ادارههای دولتی و دیگر مؤسسات، نوع جدیدی از معماری شکل گرفت که بر اساس ساختارهای معماری مدرن طراحی شده بود. این سبک نوین، به ویژه در نماسازی و تزئینات، از معماری ایران باستان و به خصوص تخت جمشید الهام گرفت. در این معماری، سازهها و ساختار کلی بنا به شیوه مدرن طراحی میشد، اما تزئینات آنها با استفاده از نمادهای ایرانی، بهویژه از تخت جمشید، تلفیق میشد.
نمونههای برجسته این نوع معماری شامل کاخ شهربانی، ساختمان صندوق بانک ملی ایران و دبیرستان انوشیروان دادگر هستند. در این بناها، نماها و سرستونهای با نماد جانوران اساطیری، سنگتراشیها، نقوش سربازان هخامنشی و سنگنبشتهها به وضوح دیده میشوند و کاملاً از معماری دوران هخامنشی، بهویژه تخت جمشید، الگو برداری شده است. همچنین، پلکانهای دو طرفه سنگی در این ساختمانها یادآور معماری کاخ آپادانا و ساختارهای مشابه در تخت جمشید هستند.
معماران دوره رضاشاه تلاش میکردند “شکوه ازدسترفته” ایران را با استفاده از معماری باستانی احیا کنند. کاخ شهربانی، بهویژه، به عنوان کاملترین نمونهبرداری از کاخهای پارسه و تخت جمشید شناخته میشود.
نمادهای امروزی تخت جمشید
تخت جمشید نه تنها به عنوان یک میراث باستانی بلکه به عنوان نمادی از شکوه و عظمت ایران، در دنیای معاصر نیز جایگاه ویژهای دارد. بسیاری از نمادهای امروزی در ایران از الهامهای تخت جمشید بهره بردهاند. این نمادها نه تنها برای نمایش هویت ملی ایرانیان بلکه به عنوان یادبودی از تاریخ کهن و باشکوه ایران استفاده میشوند.
برای نمونه، نشان هواپیمایی ملی ایران (هما – ایران ایر) برگرفته از سر یک پرنده هما است که در نگارههای تخت جمشید مشاهده میشود. پرنده هما نماد آسایش، سعادت و رفاه است و در فرهنگ ایرانی به عنوان نماد خوشبختی شناخته میشود. همچنین نشان بانک پارسیان نیز از نقوش تخت جمشید الهام گرفته شده است. این نمادها بهخوبی نشاندهنده ارتباط هنرهای ایرانی با تاریخ و هویت ملی این کشور هستند.
از دیگر نمادهای مهم میتوان به باشگاه پرسپولیس اشاره کرد. علاوه بر نام یونانی-غربی تخت جمشید که بهعنوان منبع الهام در نامگذاری این باشگاه پرطرفدار استفاده شده است، نشان باشگاه نیز از پرنده همای پارسه که یکی از نقوش تخت جمشید است، گرفته شده است. این نمادها نه تنها برای هویتبخشی به این نهادها و سازمانها استفاده میشود، بلکه هویت فرهنگی ایران را نیز در دنیای مدرن ترویج میدهند.
جشنهای بزرگ ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران
یکی از مهمترین مراسمهای تاریخی که در کنار تخت جمشید برگزار شد، جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران بود. این جشنها در شهر شیراز و در مجاورت تخت جمشید برگزار شد و به مدت چند روز با حضور سران و پادشاهان کشورهای مختلف جهان ادامه یافت. این مراسم بهعنوان نمادی از شکوه و عظمت تاریخی ایران و پیوند آن با تمدنهای باستانی برگزار شد. در این جشنها، ۵۰ چادر بزرگ و اشرافی برای پذیرایی از مهمانان در نظر گرفته شد.
آغاز مراسم در پاسارگاد و در کنار آرامگاه کوروش بزرگ بود، جایی که محمدرضاشاه پهلوی نطق معروف خود را ایراد کرد. در این مراسم، سران و پادشاهان ۶۹ کشور جهان به احترام کوروش بزرگ و تمدن ایران ایستاده و ادای احترام کردند. این جشن بهعنوان یکی از مهمترین رویدادهای ملی در تاریخ معاصر ایران به شمار میرود.
جشن هنر در شیراز
همچنین جشن هنر در شیراز که از ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۶ برگزار میشد، در کنار تخت جمشید دروازهای برای معرفی هنرهای اصیل ایرانی به جهانیان بود. این جشن بهمنظور گسترش هنر در ایران و بزرگداشت هنرمندان ایرانی تأسیس شد و در طول ده سال از برگزاری آن، آثار هنری ارزشمندی معرفی و شناسانده شد.
این رویدادها نشاندهنده تأثیر بینظیر تخت جمشید در فرهنگ و هنر ایران هستند و چگونه این نماد باستانی در دنیای مدرن همچنان نقشی حیاتی در شکلگیری هویت ملی ایران ایفا میکند.
فیلم “شکوه تخت جمشید”
فیلم شکوه تخت جمشید یک اثر مستند است که به بازسازی و روایت جلوههای تخت جمشید با استفاده از تجهیزات رایانهای پرداخته است. این فیلم در تورنتو، کانادا به نمایش عمومی درآمد و به یکی از آثار برجسته سینمایی در زمینه مستندهای تاریخی تبدیل شد.
فرزین رضائیان، تهیهکننده و کارگردان ایرانی مقیم آمریکا، این پروژه را به سرانجام رساند و برای تهیه فیلم از همکاری کارشناسان بینالمللی بهره برد. برای تحقیق و جمعآوری دادهها، تیم تولید به مهمترین موزههای جهان همچون لوور، آرمیتاژ، متروپولیتن نیویورک و دیگر مراکز معتبر مراجعه کرد. این تیم از عکسها و فیلمهای موجود در این موزهها برای بازسازی دقیق تخت جمشید استفاده کرد.
در فرآیند بازسازی فیلم، جمعی از برجستهترین استادان ایرانشناسی از دانشگاههای معتبر جهانی همچون عباس علیزاده از دانشگاه شیکاگو، ریچارد فری از دانشگاه هاروارد، شاپور شهبازی از دانشگاه اورگن شرقی، و رمی بوشارلا محقق مرکز ملی علمی فرانسه مشارکت داشتند. همکاری این دانشمندان و محققان باعث شد تا فیلم بازسازی تخت جمشید از دقت تاریخی بالایی برخوردار باشد.
این فیلم در بیست و سومین جشنواره فیلم فجر در بخش چشم واقعیت یا سینمای مستند به نمایش درآمد. با اینکه فیلم در این جشنواره موفق به جلب نظر هیئت داوران نشد، اما همچنان بهعنوان یک اثر مهم و معتبر در زمینه سینمای مستند تاریخی شناخته میشود.
فیلم شکوه تخت جمشید، با استفاده از جلوههای ویژه و بازسازیهای رایانهای، توانست تصویر دقیقی از یکی از بزرگترین و مهمترین آثار معماری تاریخ ایران، تخت جمشید، ارائه دهد و در عین حال توجه به میراث فرهنگی و هنری ایران را در سطح جهانی جلب کند.
نمادهای تخت جمشید
گاو
نقش برجستهای از شیری که به خوردن گاو مشغول است، به احتمال زیاد نشاندهنده تغییر زودیاک است که در هر ۲۵۰۰ سال به گردش در میآید. این تغییر عصر از کشاورزی به پادشاهی را نشان میدهد. برخی این نقش را دارای ارزش فصلی میدانند، بهطوریکه شیر نماد تابستان گرم و گاو نماد بارشهای زمستانی است.
شاهین
در کتاب «التفهیم»، ابوریحان بیرونی به نقش شاهین بر درفش هخامنشی اشاره کرده و آن را نمادی از پیروزی و نمایانگر اهورامزدا در پرندگان میداند. شاهین همچنین بهعنوان نماد قدرت و عظمت در ایران باستان شناخته میشده است.
شیر
شیر در نمادهای تخت جمشید اغلب بهعنوان نماد تابستان یا قدرت و اقتدار مطرح میشود. این نماد ارتباطی عمیق با شاهنشاهی و سلطنت ایرانیان دارد و در نقشهای مختلف برای نشان دادن پادشاهی و قدرت در فرهنگ ایران باستان استفاده شده است.
لوتوس (نیلوفر آبی)
نیلوفر آبی، با ظاهری زیبا و معنای پر از رمز و راز در هنر و معماری ایران باستان نمادی از زندگی، تولید مثل و پیشرفت است. این نماد از زمانهای قدیم در هنرهای مختلف ایران و به ویژه در تخت جمشید مورد استفاده قرار گرفته است.
سرو
درخت سرو که یکی از مهمترین نمادهای ایران باستان بهشمار میرود، در تخت جمشید نیز نمایان است. سرو نماد قدرت، پایداری و جاودانگی است و در ایران باستان، درخت سرو بهعنوان درخت ملی شناخته میشد.
دیوارهای کنگرهدار
آرتور پوپ، پژوهشگر معروف ایرانشناسی، دیوارهای کنگرهدار در تخت جمشید را نمادی از کوهستانها تفسیر کرده است و ستونهای پرشمار را نماد جنگل مقدس دانسته است. این دیوارها نمایانگر قدرت طبیعت و ارتباط آن با معماری هخامنشی است.
لاماسو (گاو بالدار)
لاماسو، که گاو بالدار با سر انسان است، یکی از نمادهای قدرتمند در تخت جمشید است. این مجسمهها در مقابل دروازههای مهم تخت جمشید قرار داشتند و بهعنوان محافظان شهرها و ساختمانهای مهم شناخته میشدند. لاماسوها در باورهای باستانی نقش دفع ارواح شیطانی و آوردن برکت برای بازدیدکنندگان را ایفا میکردند.
نقش برجسته حمله شیر به گاو نر
یکی از معروفترین نقشهای برجسته در تخت جمشید، حمله شیر به گاو نر است. این نقش نماد شکست زمستان توسط اعتدال بهاری است و بهعنوان یک نماد از تغییر فصلها در نظر گرفته میشود. همچنین، این نقش میتواند نمادی از تغییر عصر از کشاورزی به شاهنشاهی باشد که در هر ۲۵۰۰ الی ۲۷۰۰ سال اتفاق میافتد و نشاندهنده چرخش ۹۰ درجهای زودیاک است. این داستان نمادی از پادشاهی و قدرت در دورههای تاریخی مختلف ایرانیان است.












